دوری از رویکرد نوستالژیک به موضوعات تاریخی، اهمیت قائلشدن برای گروههای اقلیت که همیشه در تاریخ رسمی نادیده گرفته میشوند و بازخوانی تاریخی یک موضوع با تمرکز بر سویههای مهم اجتماعی از جمله مهمترین ویژگیهای مجله مدام در این دو شماره بوده است. برای اطلاع از روند شکلگیری مجله مدام و رویکردهای پژوهشی آن باعاطفه صفری، مدیر مجلات و ویژهنامههای گروه رسانهای اصفهان زیبا و دبیر «مدام» گفتوگو کردیم.
مطالعه آنچه در زیر پوست تاریخ اجتماعی پنهان است
عاطفه صفری درباره ایده شکلگیری مجله مدام و رویکرد آن میگوید: «بحث ما درباره شکلگیری مجله مدام بر این مبنا بود که مجلهای کار کنیم که رویکردی تاریخی و اجتماعی را به صورت توأمان داشته باشد. به نظر ما برخی موضوعات در اصفهان وجود داشت که خیلی سطحی از آنها گذشته بودیم و اگر هم صحبتی درباره آنها شده بود در حد گزارش یا یادداشتهای کوتاه بود. بررسی مفصل و جامعی در کار نبود و در شماره اول که به سراغ موضوع آموزش رفتیم تمرکز بیشتر بر مسئله آموزش زنان گذاشته شد. از بعد تاریخی پرسش اینگونه طرح میشد که آموزش زنان در اصفهان از چه زمانی آغاز شده است و از منظر اجتماعی اینگونه با موضوع مواجه شدیم که چرا تعداد قابلتوجهی از زنان نمیتوانستند درس بخوانند؟ این روند در شماره دوم هم که درباره بیماری روانی و بیمارستانهای اعصاب و روان در اصفهان بود ادامه پیدا کرد.»
او معتقد است که موضوعات مختلف تاریخی و اجتماعی ابعاد پیدا و پنهان بسیاری دارد و برای رسیدن به تصویری جامع از یک موضوع باید از جنبههای مختلف مورد کنکاش قرار گیرد: «وقتی به موضوع بیمارستانهای روانی ورود میکنیم متوجه میشویم که اولین بیمارستان اعصاب و روان اصفهان به شکلی که پزشک متخصص داشته باشد و زیر نظر دانشکده علوم پزشکی باشد در سال 1357 تأسیس شده و این تاریخ برای تأسیس این گونه از بیمارستان بسیار دیر بوده است. جالب اینکه در همان زمان جامعه ایران ادعای پیشرفت و توسعه داشته اما واقعیت این است که زیر پوست زندگی آنقدر هم پیشرفتی وجود نداشته است. در ظاهر انگار که با نوعی توسعه روبهرو بودیم، اما در باطن و در بررسی موضوعات انسانی مشکلات بسیار زیادی در جامعه وجود داشته است. روایت برخی از پزشکان از 40 یا 50 سال پیش تیمارستان کاوه (محل کنونی ترمینال کاوه) را که میخوانیم باورکردنی نیست که در آن تاریخ در چه وضعیتی بیماران روانی نگهداری میشدند. وقتی این مسیر 50 ساله در ارتباط با بیماران روانی را مطالعه میکنیم متوجه پیشرفتهایی میشویم که در زمینههای مختلف شکل گرفته است، اما همچنان چند بعدی بودن موضوع ما را متوجه امری دیگر میکند که اگرچه شرایط بهتر شده است، اما از منظری فرهنگی همچنان در جامعه رجوع به روانشناس یا روانپزشک با تابوهایی روبهروست و این دوباره اثباتکننده همان فرضیه است که ما در ظاهر پیشرفت را میبینیم، اما در باطن همچنان مشکلاتی در زیرپوست جامعه وجود دارد.»
چهار بخش برای بررسی همهجانبه جنون و اختلالات روانی
دبیر مجله مدام به طولانیشدن چاپ شماره دوم مجله به دلیل گستردهشدن موضوع بیماریهای روانی و لزوم پرداخت همهجانبه به آن هم اشاره میکند: «مسئله مهم درباره مواجهه با موضوع این شماره مدام این بود که هرچه بیشتر پیش میرفتیم با گستره بزرگتری روبهرو میشدیم که باید از جنبههای مختلف به آن نگاه میکردیم. بنابراین بخشهای مختلف از این منظر شکل گرفت که جامعتر به مسئله بیماری روانی و تاریخ بیماری روانی در اصفهان بپردازیم. یکی از بخشهای مجله بخش تاریخی است که تاریخ بیمارستانهای اعصاب و روان را شامل میشود. اینکه از لحاظ مکانی در کجا قرار داشتند و چه اتفاقاتی در این چندین دهه روی داده است تا به بیمارستانهای کنونی اعصاب و روان رسیدهایم. بخش دوم بخش تاریخ شفاهی است که در آن با پزشکانی صحبت کردیم که از اعضای اولین گروههای روانپزشکی اصفهان بودهاند. بخش سوم روایتهایی است که افراد از تجربیات زیسته خودشان نوشتهاند. در این تجربیات زیسته متنهایی وجود دارد که از منظری شخصی مواجهه نویسنده با مسئلهای روانی مانند افسردگی را مورد بررسی قرار میدهد یا نویسنده روایت مواجهه و زندگی با کسی را که مشکل و اختلال روانی داشته بازگو کرده است. در بخش آخر هم یادداشتهایی وجود دارد که در زمینههای هنری، ادبی، فلسفی و جامعه شناسی به مسئله جنون و دیوانگی میپردازد.»
پرداختن به بیماری روانی در دوران افسردگی ملی
صفری پرداختن به تاریخ اجتماعی افسردگی و اختلالات روانی را در زمانهای که درصد قابلتوجهی از مردم با مشکلات روحی و روانی روبهرو هستند حائز اهمیت قلمداد میکند: «حس اینکه در دوران کنونی نوعی افسردگی ملی در بین ایرانیان وجود دارد ما را به پرداختن به موضوع شماره دوم مدام بیشتر ترغیب میکرد. مسئله مهم در این رابطه شخصی نبودن این افسردگی ملی است. در بسیاری از کشورها مسائل اختلال روانی و افسردگی وجود دارد، اما در ایران بحثهای اجتماعی بسیار در این افسردگی ملی دخیل است. به نظر میرسد جنس افسردگی در کشورهای اروپایی با افسردگی در ایران بسیار متفاوت است. این نکتهای بود که به ما نشان میداد برای پرداختن به اختلالهای روانی و افسردگی باید فراتر از جنبههای پزشکی مسائل اجتماعی را مورد ملاحظه قرار دهیم.»
او ادامه میدهد: «مثلا گزارهای که در حین مصاحبهها با مختصصان شکل گرفت و تأیید شد این بود که ارتباط فقر با افسردگی در ایران بسیار زیاد است. نه اینکه کسی که ثروتمند است دچار افسردگی نمیشود، بلکه در بحث افسردگی گسترده در بین عموم مردم مسائل اجتماعی مانند فقر این زمینههای افسردگی را در فرد تقویت میکنند و وقتی هر روز با مشکلات و مصائب تازهای در ارتباط با زندگی اجتماعی روبهرو هستیم طبیعتا تأثیر آن روی تشدید افسردگی قابل مشاهده است.»
دورشدن از رویکرد نوستالژیک به پدیدههای تاریخی و اجتماعی
دبیر مجله مدام نگاه واقع بینانه، منعطف و همراه با جزئیات وهمچنین دورشدن از نگاه نوستالژیک به پدیدهها را رویکرد اصلی پرداختن به مسئله آموزش و بیماریهای روانی در این شماره مجله میداند: «نگاه نوستالژیک به پدیدهها بهخصوص پدیدههای تاریخی در اصفهان بسیار وجود دارد. شاید این مسئله به خاطر تاریخ طول و درازی که داریم باشد یا تصور عامیانهای که گذشته را در هر شرایطی بهتر از زمان کنونی میداند. در ارتباط با موضوعات مختلف انگار که به نوعی بازخوانی نیاز داریم تا به خودمان نشان بدهیم لزوما آنچه در گذشته روی میداده طلایی و ایدئال نبوده است. رویکرد ما در این دو شماره نیز رویکردی نوستالژیک نبوده و تلاش کردیم با نگاهی منعطف و البته مستند درباره موضوعات صحبت کنیم.»
صفری میافزاید: «مثلا در شماره گذشته که به مسئله آموزش دختران پرداختیم خیلی از افراد از این موضوع استقبال کردند و معتقد بودند که چقدر گذشته شرایط برای دختران بهتر بوده است. در حالی که اگر به بطن مسائل و ناگفتههای تاریخی میرفتیم متوجه میشدیم آن چنان که همه فکر میکنند شرایط ایدئال و خوشایند نبوده است. یا در مورد موضوع شماره دوم یعنی بیماران روانی بررسی گذشته شرایط اسفباری را مقابل ما قرار میدهد که به هیچ شکلی نمیتوان روایت خوشبینانه ای از آن به دست آورد. در همین رابطه و در طی پژوهش سندی پیدا شد که در دهه 40 وزارت بهداشت آن زمان دکترهایی را به شهرهای مشهد، تبریز و اصفهان فرستاده بود تا وضعیت بیمارستانها را بررسی کنند. جالب بود که پزشک حاضر در اصفهان با یک سری اطلاعات کلی توضیحاتی را درباره شرایط بیمارستانهای روانی گزارش کرده بود؛ انگار که مسئولان اصفهان هیچ اطلاعات موثق و اسناد واقعی را در اختیار او نگذاشته بودند. در حالی که در گزارش مشهد ما با تحقیقات مفصلی در ارتباط با تمام جنبههای بیمارستان روانی در مشهد روبهرو میشویم.»
اهمیت مجلات تاریخی با گذشت زمان مشخص خواهد شد
دبیر مجلات گروه رسانهای اصفهان زیبا معتقد است مجلاتی از جنس مجله مدام در بلند مدت اهمیت خودشان را نشان خواهند داد: «مشکل بزرگی که در ارتباط با مجلات وجود دارد مشکل مخاطب است. به دلیل کمبودن مخاطبان مجلات اگر مجلهای با همان موضوعی که مثلا در اصفهان منتشر شده در پایتخت منتشر شود ترجیح مخاطبان این است که سراغ مجله پایتخت بروند. این دلیلی است که ما اصرار داریم موضوعات مختص شهر اصفهان را کار کنیم تا موازیکاری با مجلات تهران شکل نگیرد. اهمیت پرداختن به موضوعات تاریخی در گذر زمان قابل مشاهده است؛ چراکه در سالهای آینده اگر کسی بخواهد درباره موضوعی خاص مطالبی را مطالعه کند مجلههایی با رویکرد تاریخی به او کمک میکنند. این مسئله در جامعه ما که اساسا اهمیت اسناد و طبقهبندی آنها همچنان درک نشده بسیار حائز اهمیت است. وقتی میخواهیم درباره بسیاری از موضوعات اطلاعات یا اسنادی را مطالعه کنیم در عمل با هیچ پژوهش مدون و یا دستهبندیشدهای روبهرو نیستیم. پژوهشگر باید شخصا به سراغ آرشیو روزنامهها و مجلات قدیمی برود و تازه از همانها هم چیز زیادی دستگیرش نخواهد شد. پس با این پیشزمینهای که گفتم به نظرم مجلاتی مانند مدام میتوانند در بلندمدت محل رجوع پژوهشگران باشند تا با موضوع مورد بحث آشنایی بهتری پیدا کنند.»