شما اینجا هستید
بعد رئال و سورئال دین
مقصود فراستخواه
دین دو سویه متمایز دارد: یک سویه دین، دین به مثابه امر رئال، یک سویه دیگر دین به مثابه امر ایده آل. دین به عنوان امر رئال ساحتی از زندگـــی بشـــر اســـت، ساحتی از ذهن بشر است، ساحتی از زبان بشر است.کسانــــی مـــثــــل گلاک و اســـتــــارک از مــــــنـــظـــر جامعهشناختی کار کرده اند. در چند دهـــه گذشته، پرسش نامه ها و پیمایش های ملی صورت گرفته است. انباشتی از این پیمایش ها وجود دارد. چند سال پیش اینجانب روی مطالعات ملـــی فراتحلیل انجام دادم، حداقل ۹۰ و چند تحقیق را فراتحلیل کردم. یعنی نتایج پیمایش ها و مطالعات را دوباره چیدم و بررسی کردم و اینها را در وبلاگم منتشر کردم، در انجمن جامعه شناسی چندین مرتبه اینها را بحث و ارائه کردم. از مجموع تحقیقاتی که سال های گذشته درباره دین شده، یک چیزی خلاصه کردم که نتایج روندهای دینی در ایران چیست؟
گلاک و استارک پنج بعد دین باوری یا دین داری یا دین ورزی را برای دین داری مطرح کردند: یکی اینکه دین یک تجربه زیست است. هر کس یک تجربه زیست دارد، برای مثال نذر کرده و نذر او قبول شده است، تجربه ای از توکل به خدا دارد، تجربه ای از چیزهای دیگر دینی دارد. چند روز پیش یکی از دانشجویان دکتری ام از فرصت مطالعاتی اش در تورنتو برگشته بود نقل می کرد که در لابی مجتمع اجاره ای اش یک ایرانی شله زرد نذری آورده بود، ساکنانی از ملیت ها و دین های مختلف می آمدند و در مراسم شرکت می کردند. پس یک بعد دین، بعد تجربی است.بعد دوم دین، باورهاست، باور به خدا، باور به اینکه آیا خدا شخصی است یا غیر شخصی؟ خدای ادیان شرقی آسیایی خدای شخصی نیست، اصلا خدا به آن معنای شخصی در نزد آنها نیست. در حالی که در دین های سامی نوعا خدای شخصی وجود دارد. در نظر بسیاری از عارفان ما خدای متعال غیراز خدای متشرعین است همینطور در نظر حکمای ما. بنابراین هر کدام از این دین ها سیستم های باور متفاوتی دارند. معاد جسمانی، معاد روحانی یا معاد در بعضی از دین های شرقی وجود ندارد و به جای آن تناسخ وجود دارد. میبینید انواع باورها وجود دارد.بعـــد ســـوم، مناسک است. هر دینی برای خـــود یـــــک مناسکی دارد. اسلام مناسکی مثل حــج، نماز، روزه و... دارد. یهودیان هم برای خودشان دارند، مسیحیان هـــم برای خودشان عشای ربانی دارند و... .چهارمین بعد، دانش است، یعنی دین شامل چه آگاهی هایی است، به طور معمول یک دیندار چه دانشی دارد؟ ما به طور معمول در ایران این را خیلی پیمایش نمی کنیم، چون یک اوریب و اشتباهی در نتیجه تحقیق ایجاد می کند، انواع و اقسام فشارها (Impose) به مغز مردم وارد میشود. با کمال تاسف آموزش های مذهبی اجباری در مدارس و رسانه ها به عنوان تعلیمات دینی، حقیقت دین داری را نشان نمی دهند. اگر جامعه قبل از انقلاب را می خواستید پیمایش کنید چه بسا دانش دینی می توانست بخشی از دین داری را بازنمایی کند.
بعد آخر هم پیامد است. ما وقتی دین دار هستیم، احساس می کنیم که نتیجه آن برای زندگی ما، دنیا و آخرت چه می شود؟
پس تا اینجا که من گفتم دین به مثابه امر رئال، یعنی یک امر واقعی اجتماعی و انسانی که در بین مردم وجود دارد، چه در مقیاس خرد و چه مقیاس کلان.یک نگاه دیگر به دین، دین نه به مثابه یک امر رئال، بلکه به عنوان یک امر ایده آل است. منظور من از ایده آل این است که این طور دین داری در سطح خواص است. یعنی کسانی هستند که به عنوان امر ایده آل دینباور هستند، دین برای آنها تجربه های بسیار نافذی است. به طور معمول این طور دین داری قرین رویدادها و حادثه هاست. برای مثال پیامبر یک انسانی بوده که چنین دینی داشته، دین ابراهیم که در قرآن توصیف به ملت ابراهیم می شود. دین داری ابراهیم، محمد، مسیح و ... حاوی یک تجربه های بسیار عمیق و قرین رویدادهاست. برای مثال چیزی که در غار حرا برای تاملات رسول الله ذکر می شود که در غار حرا چه اتفاقاتی افتاد و آن تاثیراتی که در وجود ایشان گذاشته بود اینها یک اتفاقات و حوادثی است، یک چیزی است که بر انسانی عارض می شود و او را به طور کلی مبعوث و برانگیخته می کند و به زمان و تاریخ جاری می کند. یک امر خارق العاده است، با معجزاتی همراه است، با کراماتی همراه است. این امر ایده آل بهطور معمول در یک پروسه ای به جامعه انتقال می یابد و دوباره در یک فرآیندی تبدیل به یک امر رئال میشود. این دیالکتیک خیلی عجیب است، یعنی تا پیامبر متحول می شود تا می آید مخاطب پیدا می کند، دعوت می کند، از بین آنها انواع انسانها درمیآیند، بعد این امر ایده آل دوباره تبدیل به یک آیینی می شود و دوباره رئال می شود. بعد جملههایی که همه ما شنیده ایم.
url : http://www.isfahanziba.ir/node/84677