شما اینجا هستید
دوره سازندگی، نقطه عطف اوقات فراغت در ایران
لیلا مقیمی
ساز سازندگی که در ایران کوک شد و چرخ قطار توسعه روی ریل افتاد، علاوه بر چرخش نگاهها به طرف اصلاحات ارضی و عمرانی، تغییرات اساسی در سبک زندگی و اجتماعی جامعه نیز پدیدار شد،چرا که با پایان جنگ و حاکم شدن گفتمان سازندگی و پس از آن، اصلاحات، سمت و سوی ارزشهای اجتماعی به طرز معناداری تغییر پیدا کرد. در این سالها، افراد یاد گرفتند می شود به جای اجتماع به خود پرداخت و در همین روند بود که «فرد» به جای اجتماع از اهمیت بیشتری برخوردار شد. در دوره سازندگی برای اولین بار لزوم توجه به فراغت جامعه مطرح شد، سینماها و پارکها رونق پیدا کردند و به موازات کمتر شدن از دایره بسته غیرمجازها، اولویتهای فراغت برای جامعه شکل جدیدی گرفت.
زمانی که ویدیوهای خانگی از دایره اقلام ممنوعه خارج شد، دیگر حمل و مشاهده نوارهای ویدیویی، به مثابه امری خطرناک و پنهانی محسوب نمیشد. در دهههای بعد، همزمان با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی در جامعه مصرفی شده ایران، شکل گذران اوقات فراغت تغییر چشمگیری کرد. جامعه ایران با جامعه جهانی ارتباطات نوینی پیدا کرد. بهنحوی که در دهه نود، سفرهای خارجی به کشورهای دور و نزدیک به یکی از معیارهای زیست مرفهانه بدل شد. در این میان، طبقه متوسط و متوسط رو به بالا بیشتر از دیگر طبقات به دنبال بهره گیری از بازنمایی اوقات فراغت در شبکه های اجتماعی بوده و هستند. در این شرایط، نه شیوه گذران اوقات فراغت بلکه شیوه بازنمایی آن است که از اهمیت بالایی برخوردار میشود. به همین دلیل است که در لحظات گذران اوقات فراغت، سلفی و عکس با گوشی های هوشمند به جزئی جدایی ناپذیر از اوقات فراغت بدل شده است. این در حالی است که در دهه شصت به واسطه فقدان منابع مالی در دسترس بخش قابل توجهی از جامعه، درگیر بودن جامعه با مسئله جنگ تحمیلی و بهرهگیری افراد از شبکه اجتماعی که پناهگاهی برای فرار از هسته سخت واقعیت های اجتماعی قلمداد میشود، نوع گذران اوقات فراغت بیشتر به شکل دورهمی های خانوادگی مشهود است. بخش قابل توجهی از افرادی که آن دهه را تجربه کردهاند، اینک به نوستالژی بازهایی بدل شدهاند که از آن نوع گذران اوقات فراغت، همزمان به تلخی و شیرینی یاد می کنند، تلخی نبود امکانات و شیرینی بهره گیری جمعی از حداقل های موجود؛ مثل سوار شدنها و مسافرتهای چندین نفره با پیکانهای قدیمی، مشاهده برنامههای صدا و سیما با تلویزیونهای سیاه و سفید و... .
کالایی به نام اوقات فراغت
حال، باید به این مسئله اندیشید که اساسا پر کردن اوقات فراغت از چه زمانی به مسئله ای مهم بدل شد؟ یکی از واژه هایی که برای توصیف جوامع مدرن به کار می رود، جامعه فراغتی است. این واژه در برابر جامعه مصرفی یا جامعه پرمخاطره استفاده شده است. در جامعه فراغتی، مردم پول و وقت بیشتری دارند که صرف فراغت کنند، بنابراین وقت بیشتری را صرف خود و خانواده میکنند، با اوقات فراغت به مثابه نوعی کالا برخورد می کنند و سعی می کنند در مصرف آن از یکدیگر سبقت بگیرند؛ در نهایت نیز به واسطه همین مصرف فزاینده، ، چون مصرف فراغت در بین جمعیت نامتوازن است، مشاهده و لمس نابرابریهای اجتماعی، تشدید میشود. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که تغییرات گذران اوقات فراغت در ایران به شدت تحت تاثیر تکنولوژیهای ارتباطی است. اگر در گذشته بخشی از افراد ترجیح می دادند زمان خویش را با خواندن کتاب پر کنند، در شرایط کنونی، جامعه در شرایطی قرار گرفته است که گوشی های هوشمند جای کتابها را گرفته اند؛ به همین دلیل است که تیراژ کتابها به کمتر از 500 نسخه رسیده است، علاوه بر این، فیلم ها و سریالهای روز جهان یا رقبای ماهواره ای صدا و سیما جایگزین کتابها شده اند. یا اگر در گذشته با همدیگر بودن، ارزشی محسوب میشد، اکنون لذت فردی و نشان دادن آن به دیگران به یکی از ارزشها بدل شده است. بههمین دلیل است که افراد ترجیح میدهند خودشان را خوشبختتر از آنچه هستند به نمایش بگذارند و دردهاو غم هایشان را پشت لبخندهای تصنعی سلفی ها پنهان کنند. غافل از این جمله معروف که «در عصر اینستاگرام، هیچ کس خوشبخت نیست.» محمود فرهادی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه، نیز در گفتوگو با اصفهان زیبا این موضوع را بیان میکند، آنجا که میگوید: «در بررسی روندهای گذران اوقات فراغت می توان از تغییرات متمایز در نسل های مختلف سخن گفت. شواهد نشان می دهد که نسل فعلی با توجه به گسترده شدن شبکه های اجتماعی و افزایش ارتباطات جهانی، بیشتر تمایل دارد متناسب با جامعه جهانی و ارزشهای سرمایهداری جهانی، اوقات فراغت خودش را پر کند. برای مثال مسافرت به کشورهای دیگر، بهرهگیری از جدیدترین بازی های نرم افزاری و کنسولهای بازی، یا تلاش برای همراهی با جنبش های طبیعت گردی و شناخت طبیعت بکر که اکنون در سطح جهان فراگیر شده است، در ایران نیز مشتاقان خاص خود را دارد. در نسل های گذشته نیز این موضوع به شیوه ای متفاوت به چشم می خورد. در این نسل با توجه به علائق مذهبی، سفر به عتبات عالیات یا سفرهای زیارتی به طور عام از رواج بیشتری برخوردار است و با توجه به سهولت سفر در این دوره زمانی، امکان بیشتری در اختیار این نسل قرار گرفته است.»
پول بیشتر، اوقات فراغت بیشتر
از سوی دیگر، پرکردن اوقات فراغت هم مثل سایر فعالیتها در جامعه سرمایه داری و مصرفی، نیازمند صرف سرمایه است. پس شاید بیراه نگفته باشیم که هر چقدر فرد از سرمایه مادی بیشتری برخوردار باشد، امکان بهره گیری از امکانات بهتری را داراست. فرهادی میگوید: « نکته جالب توجه اینجاست که فرد هر چقدر پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری داشته باشد، نهتنها فراغت بیشتری دارد، بلکه امکان بالاتری برای غنیسازی این اوقات را دارد. در حالی که طبقات پایین تر اجتماعی به واسطه سهم بالایی که کار در گذران زندگیشان دارد، مجبور هستند حتی در روزهای تعطیل نیز به کار بپردازند تا چرخهای زنگ زده زندگیشان کمی به حرکت در بیاید. این افراد نه تنها از اوقات فراغت کمی برخوردار هستند بلکه امکان بهره گیری از آن را نیز ندارند. این افراد اما به شیوه های مختلف مانند پس انداز میکوشند تا راهی برای خروج از این وضعیت بیابند. بنابراین، از منظر جامعه شناختی نه تنها پایگاه اجتماعی اقتصادی بر گذران اوقات فراغت تاثیرگذار است، بلکه به شیوه خاصی تعیین کننده آن نیز به حساب میآید.»
url : http://www.isfahanziba.ir/node/71890
- بازدید: ۱
دیدگاه جدیدی بگذارید