شما اینجا هستید
وقتی از سمنها حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم؟
هنوز 18 سالم نشده بود که دنبال ثبت انجیاو ادبی رفتم. انجیاویی که درباره داستان باشد و در خلال آن بتوانیم کارهای فرهنگی انجام بدهیم. آن موقعها مسئول ثبت انجیاوها سازمان ملی جوانان بود و من هفتهای حداقل یک بار دم این سازمان در خیابان میر بست مینشستم تا کارم راه بیفتد. چندماه درگیر کار بودم و هر دفعه با قیافه مرد ریشویی که سرش را پایین نگه میداشت تا با من چشم تو چشم نشود، روبهرو میشدم که به من میگفت: برو فردا بیا و همینطور من امروز و فردا میرفتم و میآمدم تا یک سال گذشت و بعد خبری آمد که سازمان ملی جوانان منحل شد! پرونده ما آنموقع بدون اینکه به سرانجامی برسد مختومه اعلام شد. یک بار دیگر سالهای بعد از پایان دانشگاه برای ثبت انجیاو اقدام کردم. حالا میخواستم سمن اجتماعی - فرهنگی بزنم. آن موقع برای این نوع سمن باید ارشاد میرفتیم که این دفعه با مسئولی روبهرو شدم که مرا تشویق میکرد سمنی درباره ازدواج بزنم. هر دفعه من میرفتم و میآمدم پا روی پا میانداخت و با آسوده خاطری میگفت وقت خودت را تلف نکن. الان مشکل جامعه این چیزهایی که شما میگویی نیست. الان مشکل جوانان ازدواج است! بعد از مدتی هم که دید من راضی نمیشوم گفت بیا سمنی درباره ازدواج بزن بعد هرکار دیگری میخواهی انجام بده.به نفعت است! همین چند وقت پیش هم که بنای برپا کردن سمن محیطزیستی با دوستانی به سرم افتاد، آش و کاسه همان بود. فقط سرعتشان بیشتر شده بود و به نوعی میخواستند کار راه بیندازند. اما چه کار راه انداختنی؟ طی این چند سال برای هر ثبتی که اقدام کردم روندها به طور تقریبی یکی بوده است.روندهایی که بیشتر به سمت افزایش تعداد سمنها بوده تا دقت در کارآیی آنها. الان حدود 120 سمن جوانان ثبت شده داریم، حدود 40 سمن محیط زیســـتی و حدود 400 خیریه در استان اصفهان داریم. این تعــــداد ســمـــــن و خیریه به طور دقیق چه کارهــــایــــی انجام میدهند؟ چـــــقـــــــــدر کارهایشان همراستای هم اســـــت و چقــــــدر موازی هم کار میکنند؟ وقتی شما برای ثبت سمن یا خیریهای اقدام میکنید، کسی ریز کارهای شما را نمیپرسد. نمیگوید این کاری را که شما میخواهید انجام بدهید سه سمن دیگر هم انجام میدهند. همهاش به پر کردن یک سری فرمهای سوری ختم میشود. اساسنامهها به طور تقریبی شبیه هم است و روندها هم یک شکل و بیشترین توجه سازوکار ثبت سمنها هم به سمت مدارک تحصیلی است. نمیآیند با کسی گفتوگو کنند که تجربههای شما چیست؟ از کار داوطلبانه چه میدانید و چقدر با کارکرد سمنها آشنا هستید؟ چقدر در گذشته در سمنها بودید؟ چقدر روندها را میشناسید؟ از آسیبها چه میدانید و راهکارهایتان چیست؟ همین که شما مدرکتان مرتبط باشد، کافی است. شما میتوانید هیئت موسس را تشکیل دهید. حالا تشکیل هم دادید کسی نمیآید بگوید من به عنوان متولی جایی که به شما مجوز دادم از شما انتظار دارم که فلان کلاس را شرکت کنید یا کارگاههایی را که ما برای آشنایی بهتر شما با کار داوطلبانه برگزار کردیم، بروید. از سالها قبل بیشتر مراکز مجوز دهی به دنبال افزایش تعداد سمنها و خیریهها بودند. برای مثال سالهاســــت کـــــه از رتبه یک اصفهان در تعداد خیریهها میگویند و به آن افتخار میکنند. رتبهای که کسی نمیپرسد اصفهانی که کلانشهر است با آن همه دبدبه و کبکبه چه نیازی به این تعداد بالای خیریه دارد؟ چه اتفاقی در اصفهان افتاده یا میافتد که سرمایهدارانش به فکر زدن خیریه میافتند؟ در کل رویکردی که به خیریهها و سمنها وجود دارد، رویکرد برپا کردن مکانی است برای اینکه انرژی فعالان مردمی در جایی تخلیه شود. همه روی داوطلبانه بودن کار تمرکز میکنند، اما کسی نمیآید تعریف دقیقی از کار داوطلبانه بدهد. در مجموع وقتی به آمار و ارقام تعداد سمنها و خیریهها نگاه میکنیم و از آن طرف نمود کاری آنها در جامعه را بررسی میکنیم بیشتر به این نتیجه میرسیم که سمنها و خیریهها هم ابزاری برای بهتر نشان دادن کارکرد مسئولان است. شاید هم نوع دیگری بتوان آن را تعبیر کرد، اینکه مسئولان از هر اتفاقی در شهر برای خوب نشان دادن خودشان استفاده میکنند و آن را به سمتی میبرند که از هیئت مردمی خودش خارج شده و نمونه خوبی برای کار دستمالی شده است./گروه سمن ها
url : http://www.isfahanziba.ir/node/75044
- دیدگاه جدیدی بگذارید
- بازدید: 3