امام شوشتری در شیفتگی ایرانیان در نگهداشت و احیای آدابورسوم نیاکان در نخستین سدههای اسلامی روایت میکند که مردم در زنده نگاهداشتن آیینهای نوروزی حتی در روزگاران تیره که حکمرانانی با سنتهای ایرانی سخت دشمنی میکردند و آنها را نشان کفر و مجوسیگری وانمود میکردند، از سنتهای ملی و قومی خود دست برنمیداشتند. او در ترجمه عبارتهایی از کتاب صوره الارض ابن حوقل، ضمن شرحی درباره استان اصفهان نکات جالبی را بیان کرده است.در کتاب «نوروز جشن نوزایی آفرینش» به قلم علی بلوکباشی و نشر دفتر پژوهشهای فرهنگی، نقلقولی از امام شوشتری درباره نوروز در اصفهان زمان سامانیان آمده که بسیار جالب و تأملبرانگیز است. به این صورت که: «روایت جذابی به قلم امام شوشتری «اصفهان کرینه بازاری دارد که مردم … در آن برای رامشگری و نوازندگی در هنگام نوروز تا هفت روز گرد میآیند. و هرگونه خوشی میکنند و آرایشهای شگفتیآور نشان دهند. کسانی که آنجا میآیند در آماده کردن خوراکها و نوشاکها و فراهم ساختن آنها چه از مردم شهر و چه کسانی که از دور جاها به آنجا میآیند خرج بسیار کنند و زیور بسیار ببندند و جامههای نیکو پوشند و بزمهای رامشگری و بایگری بر پا دارند و در این خوشگذرانیها و بزمها همچشمی نمایند در فراهم ساختن نوازندگان زن و مرد. مردم در کنار رودخانه و بر بام کاخها آیند و نیز بازارها را پر میکنند از خوراکها نوشاکها و کالاها، شب را در این کار به روز پیوسته دارند و کسی متعرض ایشان نشود و شاهان ایشان این کارها را برای ایشان آزاد گذاردهاند از باستان زمان و هر چه ساعت و روز و سال گذشته کسی به ایشان تعرضی نکرده و ایشان را از آن کارها بازنداشته.»
در ادامه همین توصیف آمده: «میگویند خرج ایشان در این بازار هنگام درآمدن خورشید به برج بره (یعنی اول بهار و نوروز) به صدها هزار درهم میرسد و میوههای نیکوی خوشمزه و خوراکهای گرانبها و نوشاکهای گوارا چندان فراوان و ارزان است که گویی رایگان است.»
آیین دیگری که ایرانیان بسیار به بزرگداشتش میکوشیدند، جشن سده بود که در روز دهم ماه بهمن برگزار میشد. گفتنی است که آغاز هرماه (جز فروردین) در تقویم زرتشتی به علت سیروزه بودن ماههای زرتشتی، با تقویم رسمی کشور ایران متفاوت است. جشن سده طبق تقویم رسمی کشور در روز ۱۰ ماه بهمن است، درحالیکه طبق تقویم زرتشتیان روز۱۰ بهمن، معادل ۱۶ بهمن تقویم زرتشتی است. جشن سده به مناسبت سپریشدن صد روز از «زمستان بزرگ» بود که با توجه به تقویم باستان رعایت میشد. نام این جشن از واژه «سدک یا سذگ» پهلوی نشئت گرفته و پیدایش آتش بهوسیله هوشنگ پیشدادی نیز در همین روز بوده است. بر اساس اشعار فردوسی، هوشنگ بهاتفاق لشکریان از کنار کوهی عبور میکرد و ماری را دید و برای جلوگیری از حمله مار، سنگی بهطرف او پرتاب کرد و سنگ به صخرهای برخورد و از آن جرقه آتش برخاست و بدین ترتیب به وجود آتش پی برده شد و به مناسبت آن جشن گرفته شد.این جشن که در باورهای زرتشتی وجود دارد، برای راندن سرما و گرد شدن به دور آتش نیز بوده است. در عصر ساسانی، کاخ سده وجود داشت که مردم در این هنگام به آنجا میرفتند و در گرد آتش به جشن میپرداختند تا از شدت سرما کاسته شود و گرمی به خانهها بازگردد. در دوران اسلامی، این جشن در اصفهان در کنار زایندهرود برگزار میشد.در کتاب «آثار بالباقیه» نیز آمده: «در شب سده، آفرینش صد تن از مردم از نسل مشی و مشیانه انجام شده است. روایت دیگر درباره ضحاک و غذای او از مغز جوانان است. وزیر ضحاک (ارمائیل) موفق شد که هرروز بهجای مغز انسان، از مغز گوسفند استفاده کند و بهاینترتیب در مدت صد روز، صد نفر را آزادکرده و آنان را برای پنهانشدن، رهسپار کوه دماوند کرده بود و چون تعداد آزادشدگان به صد رسید، فریدون از این ماجرا باخبر شد و وزیر را ستایش کرد و بهعنوان پاداش، فرمانروایی نواحی دماوند را به وی سپرد. از آن زمان این واقعه جشن گرفته میشود.»