نوع پوشش برخی مخاطبان و بهخصوص شکل کریخوانیها، نحوه شادی و نشستن آنها روی صندلی به گونهای بود که حساسیت برخی گروههای دلواپس را برانگیخت تا سینماهایی که میتوانستند سانسهای مرده خود را اینچنین با فروش بلیت تمام صندلیها به قیمتی بالاتر از قیمت بلیت فیلمهای سینمایی پر کنند، از معلقشدن این اتفاق، چندان خوشحال نباشند. اتفاقی که البته با آمدن کرونا، به مانند تمام نمایش فیلمها، ساقط شد و دیگر کسی از جامعه سینماداران و حتی مخاطبان، آن را مطالبه نکرد.
وقتی قرار شد فوتبال ناجی سینما شود
با شکست فیلمهای نوروز 1400 در گیشه کمرمق امسال، مدیران سینمایی، تمام تلاش خود را به عمل آوردند تا طرحهای کمتر آزمودهشده طی سال گذشته را از روی کاغذ به سالنهای سینما بکشانند. یکی از آن طرحها که بهظاهر، اقبال فراوانی نسبت به آن مطرح شد، نمایش فوتبالهای تیم ملی در سینماهای کشور بود. طرحی که با نظر مثبت «سیدمصطفی حسینی»، مدیرعامل موسسه بهمن سبز نیز همراه بود.
این طرح با نخستین بازی برگشت تیم ملی فوتبال کشورمان کلید خورد؛ اتفاقی که حالا به شکلی گسترده در اصفهان حمایت شد و سه سینمای بهمن سبز (ساحل، خانواده و سپاهان) بلیتفروشیهای خود را آغاز کردند. بنابراین در نخستین گام، انحصار قبلی پخش مسابقات فوتبال در پایتخت، شکسته شـــــد و اصفهان بهعنـــــوان کلانشهری پیشرو در صنعت نوین سینماداری، اقدام به پخش مسابقات فوتبال نمود.
البته که این طرح در پایتخت با استقبال چندانی مواجه نشد و تنها چند سینما اقدام به بلیتفروشی فوتبال کردند؛ درحالیکه گمان برده میشد سینماها از این طرح استقبال کرده و آن را راهکاری برای خروج از بحران کنونی گیشه قلمداد میکنند. طرح در شکل کمی خود شکست خورد و سینماها، آنگونه که انتظار میرفت، استقبال چندانی از پخش فوتبال به عمل نیاوردند. قطعا یکی از دلایل این کماقبالی سینماداران، شکستهای متعددی بود که آنها سال گذشته از بابت طرحهایی چون بلیت نیمبها برای تمام روزهای هفته یا اکران فیلمهای خارجی یا فیلمهای موفق سالیان قبل کشورمان متحمل شده بودند. آن طرحها که در ابتدا، ضامن گیشه قلمداد میشدند، نهتنها عایدی چندانی روانه سینماها نکردند بلکه سبب شدند تا اقلام مصرفی سینماها با استهلاک بیشتری مواجه شوند. این درحالی بود که قیمت این اقلام که عمدتا خارجی هستند، طی سال گذشته بین چهار تا پنجبرابر گرانتر شدند. همین نکته مهم، سبب شد تا سینماداران ریسک چندانی برای پذیرش نمایش فوتبال نکرده و ترجیح دهند که یا تعطیل بمانند و یا به نمایش همان فیلمهای اکران نوروز ادامه دهند.
طرحی که شکست خورد
از سوی دیگر، اوضاع معدود سینماهایی که اقدام به نمایش فوتبال کردند هم چندان خوشایند نبود. جمعیت بسیار اندکی بلیتهای فوتبال را خریداری کردند و این طرح با گذشت سه مسابقه تیم ملی، عملا به شکست انجامید. البته که در انتهای هفته گذشته، مجوز نمایش فوتبال در سینماهای کشور صادر شد و چند سینمای دیگر تهران و شهرستانها نیز به صف نمایش فوتبال افزوده شدند. از جمله این سینماها در استان اصفهان میتوان به پردیسهای ساحل، چهارباغ و سینماهای سپاهان، یاسمن شاهینشهر، بهار گز و برخوار و فرهنگ میمه اشاره کرد. سینماهایی که قرار است مسابقه بعدی تیم ملی فوتبال ایران را نیز بلیتفروشی کنند.
اگرچه ناوگان سینمایی کشور برای نمایش فوتبال، از کمیت بیشتری برخوردار شده اما باید بپذیریم که این طرح نیز مانند دیگر طرحهای یکسال اخیر برای رونق سینمای ایران، به شکست انجامیده است. بحث گرانشدن بلیت به نسبت سال گذشته از یکسو و بحث حذف سینما از علاقهمندیهای خانواده در دوران کرونا، از سوی دیگر سبب شد تا عملا کمتر از نیمی از ظرفیت بلیتفروشی سینماها برای فوتبال اشغال شده و رونق چندانی عایدی گیشه و صاحبان سینماها نشود. این در حالی است که پیشتر، تمامی ظرفیت سینما در کسری از ساعت پر میشد و میرفت تا این اتفاق به یک فرهنگ نوین در میان فوتبالدوستان منجر شود که هم برخی مخالفتها با این شکل نمایش، ترمز موفقیت آن را کشید و هم کرونا، بساط آن را به کلی جمع کرد.
حالا و در روزگاری که فیلم پراقبالی چون «شنای پروانه» اینچنین در گیشه، مثلهمثله شده، انتظار چندانی از موفقیت نمایش فوتبال در سینماها نمیرود. همچنانکه طی یکهفته اخیر و علیرغم تمامی تبلیغاتی که برای این نمایشها صورت گرفت، استقبال چندانی از این مسابقات در سینماها صورت نگرفت تا آینده این طرح نیز مانند طرحهای ناکام قبلی، در هالهای از ابهام قرار بگیرد.
فیلم پرتماشاگر؛ حلقه مفقوده این روزهای سینما
امروز و با آزمودن چندین طرحی که انتظار میرفت سینماها با عملیاتی شدن آنها، جانی دوباره بگیرند، سینماداران به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه نجات آنها از رکود عمیق کنونی، اکران فیلمهای پرمخاطب است. فیلمهایی عموما از جنس کمدی که موفقیتشان در گیشه تضمینشده است. طبیعی است که در چنین شرایطی، صاحبان آن آثار، ریسک نمایش فیلم را به جان نمیخرند. تهیهکنندگان و سرمایهگذاران این فیلمها حتی عطای نمایش فیلمشان در بازه طلایی نوروز را با آن مشوقهای تضمینشده، به لقایش بخشیدند تا حتی چانهزنیهای مسئولان ردهبالای سینمایی و شورای صنفی نمایش هم کارگر نیفتاده و پنج فیلمی برای اکران نوروز در نظر گرفته شوند که مشخص بود نمیتوانند به مخاطب حداکثری دست یابند.وقتی صاحبان آثار نخواستند فیلمشان را در اکران نوروز قرار دهند، بنابراین هرگز فیلمشان را برای اکران امسال آماده نمیکنند تا همه چیز به نوروز 1401 و شرایط کرونایی آن زمان کشور حواله داده شود و این یعنی آنکه اکران امسال نیز به مانند کل اکران سال گذشته، از بین رفته و سوخت میشود.
این اتفاق سبب میشود تعداد مالکانی که برای تغییر مالکیت سینماهای خود به ارشاد مراجعه میکنند، بیشتر شده و ناامنی مفرطی این صنف را تهدید کند. همچنانکه امروز، بسیاری از سینماهای کشور، ترجیح دادهاند فعالیتهای خود را تا زمان نرمالشدن وضعیت استقبال مخاطب، معلق کرده و کرکره خود را بهمانند ماههای قبل، پائین نگهدارند. هماکنون تنها راه نجات سینمای کشور، اکران فیلم پرمخاطب است که این مهم تنها با رضایت صاحبان آثار محقق خواهد شد؛ حقیقتی که مدیران سینمایی علیرغم اذعان به آن، حداقل تا به امروز در تحقق آن ناکام ماندهاند.
چشم امید سینما به دولت سیزدهم
اما در این بلبشوی سینمایی، چشم امید بسیاری از صاحبان آثار و البته سینماداران به تحرکات تیم جدید سیاسی حاکم بر کشور است. این دسته، منتظر هستند تا با مشخصشدن رئیسجمهور جدید، با اطلاع از برنامهها و سیاستهای تیم سینمایی جدید، نسبت به هرگونه اقدام خود، آگاهانه عمل کرده و ضمانتهای قویتری را در قبال پدیده «نمایش» دریافت کنند. آنچه تا امروز نصیب سینماداران و کسانی که فیلمشان را اکران کردهاند، شده، چندان دندانگیر نبوده است. سینما یکی از مشاغلی است که بیشترین زیانها را بابت تعطیلات اجباری کرونایی متحمل شده بدون آنکه حمایت حداقلی از آنها صورت بگیرد. نبود امنیت حداقلی برای سینماداران و سینماگران سبب شده تا آنها خود را در این بلبشوی کرونایی، تنها دیده و هیچ حمایت خاصی را پشت سر خود احساس نکنند. به همین دلیل دلخوش به وعدههای خوشرنگ مدیران سینمایی نشده و ترجیح میدهند این فرصت محدود تا پایان عمر دولت دوازدهم را هم به همین ترتیب سپری کرده تا ببینند که کارآمدی تیم جدید سینمایی تا چه اندازه خواهد بود.
این انتظار سبب شده که هم سینماگران و هم سینماداران، تا امروز دو زمان طلایی اکران یعنی نوروز و فطر را از دست داده و در ادامه، بازه خوب تابستان را هم از دست بدهند. بازهای که از نیمههای خرداد آغاز شده و امسال تا 19 مرداد که اول محرم است، ادامه پیدا میکند. اما همانگونه که مشاهده میکنیم، مدیران سینمایی با تلفکردن دو موقعیت طلایی نوروز و فطر، برای تابستان هم فیلم جدیدی را در نظر نگرفتهاند تا فیلمهای اکران نوروز بعد از دوماه ونیم نمایش، احتمالا تابستان امسال را نیز پوشش دهند. بنابراین اگر چنین فرضی درست از آب دربیاید، باید منتظر رکود عمیقتری برای دوماه خوب آتی باشیم که راندمان امسال گیشه سینمای ایران را با خطری جدی مواجه مینماید.
آنچه سینماگران و سینماداران از تیم جدید سینمایی انتظار دارند، مدیریت دلسوزانه و صنفی سینماست؛ حلقهمفقوده این سالهای سینمای ایران که متاسفانه در نتیجه ورود افراد ناآگاه به این حوزه، سردرگمیهای بیشتری را نیز پدید آورده است. انتظار روشنی نیست؛ ولی باید صبر کرد و دید آیا رکود چندسالهای که ساحت سینما را دربرگرفته، بالاخره رفع شده و شکوه و رونق به دامان سالنهای تاریک سینما بازمیگردد؟ فعلا که همه چیز معطل این «امید» بخردانه است که اگر این امید نیز رنگ ببازد، وضعیت صنعت نوپای سینمای ایران، ساختاری کیفی و هلدینگهای تولید با سرعت بیشتری به سمت قهقرا بدرقه خواهند شد.