خاورمیانه و چالش‌های پیش رو

این روزها تغییر و تحولات در خاورمیانه از حد معمول خود گذشته و این شرایط حتی پیش‌بینی آینده‌ای نزدیک برای منطقه را غیــرمـمــکن ساخــتــه است. منازعه‌ها و تنش‌ها تمامی ندارد و ورود و خروج نیروهای نظامی خارجی و دخالت آن‌ها در امور کشورهای منطقه به این فضا دامن می‌زند. سقوط دولت افغانستان توسط طالبان و ادامه تنش‌ها در این کشور، تغییر رویکرد آمریکا درخصوص منطقه و تعاملات نظامی و سیاسی واشنگتن با اعراب و همچنین روابط پیچیده کشورهای عربی با ایران، رژیم صهیونیستی و کشورهای عضو ناتو ازجمله مسائلی است که فضای امنیتی، اقتصادی و سیاسی منطقه را بیش‌ازپیش دچار چالش کرده است.

تاریخ انتشار: 09:12 - شنبه 1400/06/6
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
no image

 خاورمیانه به‌واسطه موقعیت ژئوپلیتیک و با توجه به منابع انرژی موجود از گذشته‌های دور نقش تعیین‌کننده‌ای در معادلات قدرت‌های بزرگ همچون آمریکا، انگلیس و روسیه داشته است. «اصفهان‌زیبا» برای بررسی آینده خاورمیانه با توجه به شرایط امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقه و همچنین شروع به کار دولت جدید در ایران، سقوط دولت اشرف غنی به دست طالبان، روابط جدید اعراب با یکدیگر و همچنین تعاملات آن‌ها با آمریکا و رژیم صهیونیستی با قاسم محبعلی، مدیرکل سابق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه ایران، به گفت‌وگو نشست.

باید منتظر روشن شدن سیاست دولت در قبال برجام بمانیم

محبعلی در ابتدا به بررسی تأثیر سیاست‌های دولت سیزدهم بر معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای پرداخت و گفت: «اگرچه یکی از اولویت‌های دولت جدید، گسترش روابط با کشورهای همسایه است، اما مشخصا سیاست‌های واضحی دراین‌باره اعلام‌نشده است و  فعلا به کلیات آن پرداخته‌اند.»
او افزود: «اگر موضوع‌ها به‌طور دقیق و روشن ابراز نشود، نمی‌توان پیش‌بینی مشخصی از روابط ایران با کشورهای خاورمیانه، به‌خصوص عــربســتــان و کشــورهــای جنوب خلیج‌فارس داشت و از تأثیرهای آن‌ها گفت. در حال حاضر این پرسش وجود دارد که آیا سیاست ایران در قبال عراق، ادامه همان سیاستی است که در قبال سوریه، لبنان، یمن و همین‌طور عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی اعمال‌شده است، یا اینکه تحولاتی در آن صورت خواهد گرفت؟ از سوی دیگر، سیاست خاورمیانه‌ای ایران به‌صورت مستقیم با چگونگی ارتباط با آمریکا، مسئله برجام و مذاکرات ایران درباره احیای برجام و همچنین نحوه تعامل با سایر قدرت‌های بزرگ ارتباط دارد.»
این کارشناس خاورمیانه خاطرنشان کرد: «همان‌طور که می‌دانید دولت بایدن، بازگشت به برجام را مقدمه‌ای برای آغاز مذاکرات درباره سایر مسائل ازجمله مسئله خاورمیانه و نقش ایران در خاورمیانه می‌داند؛ آنچه دولت سیزدهم هنوز اظهارنظر مشخصی درباره آن نکرده است. اگر قرار باشد سیاست گذشته نیز در دولت آقای رئیسی ادامه پیدا کند، نمی‌توانیم شاهد تغییراتی در رابطه ایران و کشورهای منطقه باشیم.»

 وضعیت کنونی افغانستان به ضرر ایران و هند است

مدیرکل سابق خاورمیانه در وزارت امور خارجه در ادامه به شرایط کنونی افغانستان و علل بی‌ثباتی در آن پرداخت. محبعلی با بیان اینکه سابقه تنش در افغانستان به زمان حضور روس‌ها (شوروی سابق) در این کشور برمی‌گردد، گفت: «روس‌ها با بهره‌برداری از خلأ قدرتی که ناشی از انقلاب ایران و خروج کشورمان از زنجیره منطقه‌ای متحد با غرب بود، در افغانستان کودتا کردند؛ سپس با مداخله نظامی حوزه نفوذشان را بـــه‌ســمــت جــنــوب خلیج‌فارس افزایش دادند. این اقدام باعث شد سلسله‌ای از ناآرامی‌ها و بی‌ثباتی‌ها در منطقه شکل گیرد. در مقابل، غرب نیز چون دیگر متحدی به نام ایران نداشت، از خاک پاکستان برای نفوذ هرچه‌بیشتر در منطقه و ازجمله افغانستان استفاده کرد؛ چراکه افغانستان یک کشور محاق در خشکی است و برای تدارک نیروها در این کشور (باهدف مقابله با روس‌ها) نیاز به یک سرزمین واسطه به‌عنوان همسایه افغانستان داشت و چون ایران از صحنه قدرت بین‌المللی و مناسبات بین‌المللی خــارج‌شــده بود، آمــریــکایــی‌هــا، اروپایی‌ها و مخالفان و دشمنان شوروی سابق از خاک پاکستان برای مقابله با شوروی و نیروهای روسی استفاده کردند تا به قول خود امنیت را به افغانستان بازگردانند. آمریکایی‌ها یک جنبش ضد روسی را با کمک عربستان و جریان‌های مذهبی و ملاهای پاکستانی بسیج و سازمان‌دهی کردند و برای مبارزه با الحاد و کمونیسم، راهی افغانستان کردند.»
این کارشناس بین‌الملل ادامه داد: «از دل این تحول و پس از سلسله‌اتفاق‌ها و خروج شوروی از افغانستان، با کمک پاکستان و مدیریت سازمان اطلاعاتی این کشور، طالبان شکل گرفت؛ یک نیروی پشتو با گرایش‌های افراطی مذهبی که برخلاف سران قبایل پشتو که عموما در گذشته گرایش به چپ داشتند و مخالف پاکستان بودند اعتقادی به ملیت و سرزمین نداشتند. پاکستانی‌ها با استفاده از طالبان سعی کردند بر افغانستان مسلط شوند و با این استراتژی قدرت خود را در مقابل هند افزایش دهند و به آسیای میانه دسترسی بهتری داشته باشند.»
 محبعلی با بیان اینکه پس از اتفاق 11 سپتامبر و حمله به خاک آمریکا، مداخله نظامی آمریکا نیز در افغانستان پایان یافت، گفت: «در آن شرایط امکان استقرار آمریکا در افغانستان نبود. ایالات‌متحده نیاز به نیروهای مؤثر داخلی در این کشور داشت. از طرفی، بر اثر حضور نیروهای خارجی در افغانستان، فساد در نیروهای افغانی و شخصیت‌های افغانی شکل ‌گرفته بود؛ بنابراین توفیق ایجاد یک دولت و ارتش قوی از طریق آمریکا در افغانستان وجود نداشت؛ به‌اضافه اینکه همه رقبای آمریکا، ازجمله روسیه، چین، ایران و پاکستان سعی می‌کردند امکان استقرار را برای آمریکا در افغانستان از بین ببرند. آمریکایی‌ها شاید از همان ابتدا و به‌صورت عکس‌العملی وارد افغانستان شده بودند و واکنش آن‌ها در مواجهه با رویداد 11 سپتامبر یک استراتژی تعریف‌شده بود؛ به همین خاطر سعی آن‌ها از اواخر دولت بوش، خروج آبرومندانه از افغانستان بود؛ اما شرایط مناسبی پدید نیامد تا اینکه دولت دونالد ترامپ تصمیم به این موضوع گرفت.»
او افزود: «ترامپ برای جبران خروجش از افغانستان سعی کرد نیروی جایگزینی پیدا کند. روابطش با ایران به‌عنوان نزدیک‌ترین همسایه به افغانستان و متحد نیروهای ترقی‌خواه افغانستان رابطه مناسبی نبود و نتوانست این موضوع را به سرانجام برساند. ایران نیز همچنان به‌عنوان قدرت معارض با غرب بود و بار دیگر همانند دهه 80 که آمریکایی‌ها ناچار شدند از کشور پاکستان برای نفوذ در افغانستان استفاده کنند، با این هدف با پاکستان همراه شدند و پاکستان نیز طالبان را به‌عنوان تنها نیروی جایگزین مناسب در جریان مذاکرات با آمریکا قرارداد و توافق‌نامه‌ای میان آن‌ها در فوریه 2020 به امضا رسید تا بر اساس آن، آمریکایی‌ها از افغانستان خارج شوند و ساختار و دولت آینده افغانستان از طریق مذاکراتی که طالبان با سایر طرف‌ها انجام می‌دهند، تشکیل شود. آن‌ها بر طبق این توافق قرار گذاشتند دولت مرکزی افغانستان را نادیده بگیرند و دولت بعدی را در اختیار طالبان قرار دهند؛ آنچه هم‌اکنون به وقوع پیوسته است. تنها امتیازی که آمریکایی‌ها بر اساس آن توافق، از طالبان گرفتند، حفظ نیروهای آمریکایی و عدم حمله به آن‌ها بود؛ اینکه حکومت طالبان در افغانستانی ضدآمریکایی نباشد و منافع و امنیت آمریکا را به خطر نیندازد.»
به گفته محبعلی، بر اساس آن توافق آمریکایی‌ها تصمیم به خروج از افغانستان گرفتند. البته شرایط برای این اقدام چندان مناسب نبود؛ چراکه به نظر می‌رسید این توافق‌نامه نیاز به اصلاح دارد. او ادامه داد: «در آن توافق‌نامه واضح بود که آمــریــکایــی‌ها طالبان را به‌عنــوان تنها نیروی موقت جایگزین خود در افغانستان انتخاب کردند. دولت افغانستان نیز زمانی که این موضوع را متوجه شد، عملا از رویارویی با طالبان دست برداشت. از سویی، قدرت‌های منطقه‌ای و خارجی آمادگی حمایت از مخالفان طالبان را در افغانستان نداشتند.  ایران، روسیه، چین و دیگر همسایگان هم دست به هیچ اقدامی دراین‌باره نزدند.»
این کارشناس خاورمیانه معتقد است که در حال حاضر افغانستان به دست طالبان است و استقرار کامل آن‌ها در این کشور با تشکیل یک دولت همه‌شمول و فراگیر بعید است؛ چراکه طالبان ذاتا این قابلیت را ندارد که بتواند مشارکت سایر نیروها را در سطحی برابر و قابل‌قبول فراهم آورد. از سویی، اقوام تاجیک، فارس، ازبک، ترکمن و خصوصا هزاره‌های شیعه در افغانستان را نباید نادیده گرفت. بالطبع وضعیت افغانستان به سمت بی‌ثباتی کشیده خواهد شد و به‌تدریج امواج جدید مخالف دیگری شکل خواهد گرفت.
محبعلی درباره پیش‌بینی آینده افغانستان و تأثیر آن بر امنیت منطقه بیان کرد: «آمریکایی‌ها اگرچه در شرایط نامناسبی از افغانستان خارج شدند، اما هزینه بالایی را در این رابطه نپرداختند. آن‌ها با همکاری و مدیریت پاکستان و کمک کشورهای عربی همچون قطر و حتی ترکیه سعی خواهند کرد مسئله افغانستان را مدیریت کنند که این موضوع به سود کشورهایی همچون ایران و هند نخواهد شد.»

ایران باید سیاست‌های متوازن با جهان داشته باشد

چگونگی حضور نیروهای نظامی فرامنطقه‌ای در آینده می‌تواند امنیت و ثبات منطقه را دچار چالش کند؛ موضوعی که به گفته سفیر سابق ایران در مالزی و یونان، احتمال کاهش آن وجود دارد.
محبعلی معتقد است که به نظر می‌رسد آمریکا با توجه به اینکه هدف و تهدیدهای بزرگ‌تری را برای امنیت ملی خود تعریف کرده است و چین را تهدید اول و روسیه را تهدید دوم برای خود تلقی می‌کند، قصد  دارد حضورش را در خاورمیانه کاهش دهد و همچون افغانستان، سایر منطقه را به قدرت‌های میانه‌روی بومی واگذار کند؛ نیروهایی که یا از طریق توافق یا جنگ‌های بــی‌ســرانــجــام و بــدون ایــنــکه آمریکایی‌ها هزینه‌ای بپردازند، آینده منطقه را تعیین و مدیریت کنند.
او ادامه داد: «به نظر نمی‌رسد که خروج آمریکایی‌ها به مفهوم عدم حضور سیاسی و حتی نظامی کامل آن‌ها باشد. آن‌ها ممکن است نیروهای زمینی خود را در منطقه کاهش دهند؛ اما اساسا قدرت نظامی آمریکا متکی به ارتش هوایی این کشور است و در صورت لزوم از این قابلیت برای کنترل خاورمیانه استفاده می‌کند.»
محبعلی همچنین معتقد است که آمریکا درحالی‌که هزینه‌های خود را در منطقه کاهش می‌دهد، در مقابل بر موضوع مهار چین، شرق اروپا و روسیه متمرکز خواهد شد؛ شرایطی که می‌تواند باعث ایجاد یک خاورمیانه بی‌ثبات، سراسر درگیری به همراه یک خلأ قدرت شود. او گفت: «خروج آمریکایی‌ها از منطقه می‌تواند آثار متعددی در پی داشته باشد و درگیری‌ها و جنگ‌های جدیدی را به وجود آورد. البته اگر ایران در این شرایط از یک سیاست متوازن نسبت به طرف‌های ذینفع، اعم از قدرت‌های منطقه‌ای، کشورها و دولت‌ها، بازیگران خرد و همین‌طور بازیگران بین‌المللی و آمریکا استفاده کند،  می‌تواند نقش سازنده‌ای در کاهش تشنج‌ها و استقرار در خاورمیانه ایفا کند که در خدمت منافع ملی ایران نیز  هست و هزینه‌های ایران را کاهش می‌دهد؛ سیاستی که به توسعه ملی ایران و بهبود وضعیت اقتصادی کشورمان کمک می‌کند.»
محبعلی همچنین از روند رابطه ایران و عربستان گفت و ادامه داد: «ما و عربستان درعین‌حال که رقیب منطقه‌ای به‌حساب می‌آییم و دارای اختلاف‌های جدی در زمینه‌های مختلف هستیم، منافع مشترکی نیز با یکدیگر داریم. مناسبات ایران و عربستان در خصوص یمن بسیار قابل‌توجه است. همان‌طور که تحولات افغانستان به‌عنوان همسایه بلافصل ما ایران را درگیر می‌کند، یمن نیز عربستان را به خودش مشغول کرده است. نه‌تنها تحولات یمن، بلکه تحولات عراق، سوریه، لبنان و البته امنیت خلیج‌فارس به ایران و عربستان کشیده می‌شود. این دو کشور منافع مشترکی در موضوع‌هایی همچون انرژی و مدیریت بازار آن و همچنین مسئله حج دارند. از طرفی، سیاست‌های منطقه‌ای ایران و عربستان تا حد بسیار زیادی به مسئله روابط ایران با غرب و امنیت رژیم صهیونیستی گره‌خورده است. از سوی دیگر، اگر پرونده هسته‌ای ایران و برجام به سرانجام برسد، جدای از لغو تحریم‌ها و بهبود شرایط اقتصادی ایران، روابط کشورمان با کشورهای خاورمیانه ازجمله عربستان بهتر خواهد شد. همه این چالش‌ها در منطقه همچون یک معادله به‌هم‌پیوسته هستند و بعید به نظر می‌رسد که یکی از آن‌ها به‌تنهایی تحقق یابد. تا زمانی که روابط ایران با طرف‌های عربی و غربی عادی‌سازی نشود،‌ شرایط به همین منوال است. ایران باید با استفاده از سیاست چندبعدی و چندجانبه تجدیدنظرهایی را در قبال روابط دیپلماتیک خود داشته باشد.»

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    پگاه ظاهری

برچسب‌های خبر