تیم ملی ایران در تصویر اولیه که ای اف سی نشان داد، با آرایش ۴-۲-۳-۱ بازی را در حالی شروع کرد که نوراللهی یک خط جلوتر رفته بود و در پست هافبک هجومی بازی میکرد، به جای او حاجصفی در پست هافبک دفاعی بازی میکرد و وحید امیری هم به پست هافبک چپ رفته بود تا نورافکن به عنوان مدافع چپ به ترکیب اصلی بازگردد، اما این تمام ماجرا نبود.
در طول بازی جابهجاییهای زیادی در میان بازیکنان دیده میشد که آرایش ۴-۲-۳-۱ اولیه را تغییر میداد. حاجصفی از پست هافبک دفاعی خارج میشد و به کنارهها اضافه میشد یا برای کمک در بازیسازی و پخش توپ به بازیکنان صاحب توپ در هر وسط زمین نزدیک میشد. این دقیقا همان تفاوتی بود که حضور حاجصفی به جای نوراللهی در پست هافبک دفاعی ایجاد کرده بود.
زمانی که نوراللهی در کنار عزتاللهی دو هافبک عقب ایران بودند، زمین به دو قسمت برای آنها تقسیم میشد و هر یک مسئول حمایت از صاحب توپ و حرکت در نیمه خودشان بودند ولی حاجصفی شعاع حرکت متفاوتی داشت و علی رغم این که در اصل سمت چپ بازی میکرد، به مراتب در سمت راست هم برای دریافت توپ و بازیسازی مشاهده میشد، البته نوراللهی هم به طور کامل یک هافبک هوجمی پشت مهاجمان در این بازی نبود. او هم متمایل به سمت راس میشد و عقب میآمد تا آرایش تیم از ۴-۲-۳-۱ به چیزی شبیه ۴-۳-۳ تبدیل شود و عزتاللهی تک هافبک دفاعی تیم ایران باشد که با توجه به پرس نکردن بازیکنان سوریه، منطقی هم به نظر میرسید.
برای رساندن توپ به جلو یک هافبک دفاعی کافی بود و با جلو رفتن یک هافبک دیگر، ایران میتوانست در مناطق نزدیکتر به دروازه سوریه تعداد بیشتری بازیکن داشته باشد.
با این وجود در ده دقیقه ابتدایی بازی یک ممشکل در گردش توپ و رساندن به خطوط جلویی وجود داشت زیرا بازیکنان سوریه همگی در یک سوم میانی جمع میشدند و یک بلاک دفاعی نفوذ ناپذیر ایجاد میکردند.
با توجه به این که برنامه ایران هم حفط توپ در این منطقه بود و روی حاجصفی برای حرکت در این منطقه و بازیسازی حساب کرده بودند، حالا با تجمع حریف در این منطقه و بالا رفتن فشار روی توپ این برنامهها به هم ریخته بود و تنها برنامه ایران برای بازیسازی و رساندن توپ به جلو، پاسهای قطری بلند مدافعان به کنارهها بود.
پس از گذشت ده دقیقه از بازی برنامه ایران تغییر کرد که باعث عقب نشینی سوریه هم شد تا یک سوم میانی در کنترل ایران باشد. همان قدر که ایجاد یک بلاک پر تعداد از بازیکنان در یک سوم میانی به سوریه کمک میکرد در این منطقه جلوی حرکات ایران را بگیرد، همان قدر جلو آمدن خط دفاع این تیم به خاطر فضای زیاد پشت دفاع برایشان خطرساز بود، بنابراین تیم ایران سعی کرد بازیکنان سرعتیاش در کنارهها مثل امیری را با پاسهای پشت دفاع در این فضا آزاد کند و تیم سوریه را مجبور به عقب نشینی کند.
این نقشه جواب داد و سوریه برای مقابله با سرعت بازیکنان ایران بلاک دفاعی را تا یک سوم دفاعی عقبتر برد و یک سوم میانی برای بازیسازی بازیکنان ایران تا حدودی آزاد شد. در این قسمت از زمین برنامه این بود که توپ در شرایط مناسب به بازیکنان کناری برسد. در آنجا بازیکنان یک مثلث تشکیل میدادند و سعی میکردند نفر سوم را در پشت دفاع آزاد کنند.
تیم ایران در این حرکات ترکیبی از کنارهها بسیار خوب عمل کرد و چندین موقعیت هم روی ارسالها و پاسهای کاتبک ایجاد شد که مهاجمان از دست دادند و یا شوتهای نوراللهی که این بار در پستی هجومیتر میتوانست از آنها بیشتر استفاده کند، توسط دروازهبان سوریه دفع شدند.
با تمام این اوصاف باز هم نقطه عطف بازی جایی دیگر رقم خورد. پس از سی دقیقه سوریه توانست توپ را از پرس ناقص و کم تعداد ایران در آن لحظه رد کرده و به زمین ایران برسد اما پر تعداد بودن بازیکنان ایران در عقب زمین باعث شد دوباره توپ را لو بدهند و ایران در این بازی هم قدرتش در انتقال سریع به حمله را به رخ رقبا بکشاند. گل اول ایران در ادامه این صحنه با فرار آزمون در بین دو مدافع حریف و پاس خوب امیری در فضا برای او به ثمر رسید تا برنامه اصلی سوریه برای گل نخوردن به هم بریزد.