کرونا، فرصتی برای رهایی از کلیشه‌‌های بدن ایدئال

همه‌‌گیری کووید-19 زندگی روزمره بسیاری از مردم را چه در جزئیات و چه در ابعاد عمیق آن دستخوش تغییر کرده است: لذت بردن از شلوارهای بدون کمربند، امتحان کردن روش‌‌های خلاقانه شیرینی‌‌پزی و شاید هم صرف زمان‌‌های طولانی در حالت نشسته، چه برای ملاقات‌‌های مجازی و چه برای تماشای پی‌‌درپی فیلم و سریال. برای بسیاری از افراد، چنین رفتارهایی با محدودیت‌‌ها و تنش‌‌های دائمی همه‌‌گیری همراه شده و به اضافه‌وزن و بروز احساس ناخشنودی از تصویر بدنی1 یا تشدید این حس انجامیده است.

تاریخ انتشار: 15:37 - سه شنبه 1400/10/7
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
no image

شاید تصور کنید که الآن زمان مناسبی برای پرداختن به بحث کاهش وزن یا تصویر بدنی نیست؛ هرچه باشد ما هنوز هم در حال دست‌‌وپنجه نرم کردن با ابهامات و فشارهای این همه‌‌گیری دنباله‌‌دار هستیم. بااین‌‌حال، علم به ما می‌‌گوید که تجربه بلایای بزرگ یا مصائب شخصی اغلب تغییراتی در اولویت‌‌های زندگی ایجاد می‌‌کند و باعث می‌‌شود که فرد ارزش زندگی‌‌اش را بهتر درک کند. به‌‌علاوه، علم نشان داده وقتی زندگی‌مان دستخوش تحولات عظیم می‌‌شود، این می‌‌تواند فرصت مناسبی برای تغییر عادت‌‌هایمان باشد.
حوزه تخصصی فعالیت من روان‌‌شناسی رشد و مربی‌‌گری سلامت است و 20 سال گذشته را در دانشگاه‌‌ها به تدریس مباحث مرتبط با شناخت و انگیزش و چگونگی دستیابی به بهزیستی مادام‌‌العمر جسمی و روانی گذرانده‌‌ام. روان‌‌شناسان رفتاری دریافته‌‌اند که وقتی چنین تغییر و تحولات عظیمی در زندگی افراد رخ می‌‌دهد و برنامه‌‌های روزمره و معمول آن‌‌ها را مختل می‌‌کند، در چنین برهه‌‌هایی خلاص شدن از شر رفتارهای ناسالم و جایگزین کردن آن‌‌ها با عادت‌‌های مثبت فردی از هر زمان دیگری در زندگی آسان‌‌تر می‌‌شود.
بااین‌وجود، فکر نکنید که این هم یک مطلب دیگر درباره راه و روش‌‌های وزن کم کردن است. قرار نیست این مقاله ناگهان شما را تحریک کند که بروید و یک رژیم کوبنده و سفت‌وسخت بگیرید. در عوض، من از شما دعوت می‌‌کنم که «بدن ایدئال» را برای خودتان بازتعریف کنید و برای این کار لازم است به‌جای تمرکز غالب بر ظاهر بدنتان، درک بهتری از کاربرد آن پیدا کنید؛ یعنی بفهمید که بدنتان چه کارهایی می‌‌تواند انجام بدهد و به خاطرشان قدردان باشید.

سلبریتی‌‌ها الگوهای خوبی نیستند

فرهنگ لغت مریام وبستر2 واژه ایدئال را این‌‌طور تعریف می‌‌کند: «استانداردی از کمال، زیبایی یا تعالی».
بااین‌‌حال، بهتر است بدنمان را به خاطر کارهایی که می‌‌تواند انجام بدهد، ارج نهیم و قدر بدانیم و نه به خاطر اینکه چطور به چشم می‌‌آید یا در مقایسه با ایدئال‌‌های فرهنگی چگونه است چراکه چنین رویکردی می‌‌تواند تأثیر مثبتی بر تصویر بدنی ما داشته باشد. به‌‌عنوان‌‌مثال، روان‌‌شناسان رفتاری دریافته‌‌اند که ورزش کردن با هدف کسب لذت و دستیابی به سلامتی و فرزیستی با تصویر بدنی مثبت و عادات غذایی سالم مرتبط است حال‌‌آنکه ورزش کردن به دلایل ظاهرگرایانه با تصاویر بدنی منفی‌‌تر مرتبط دانسته شده است.
به‌‌علاوه، این رویکرد فواید جسمی بسیاری هم دارد. به‌‌عنوان‌‌مثال، پژوهش‌‌ها نشان داده است که هدف قرار دادن تندرستی و قدرت بدنی به‌‌جای تمرکز بر کاهش وزن می‌‌تواند طول عمر انسان را افزایش دهد. علاوه بر این، دانشمندان دریافته‌‌اند که ورزش کردن می‌‌تواند ریسک ابتلای افراد بزرگ‌سال به موارد حاد کووید-19 و همچنین برخی عوارض مرگبار این بیماری را کاهش دهد.
و اما از همه این‌‌ها که بگذریم، همان‌‌طور که چارلز دوهیگ3، نویسنده و روزنامه‌‌نگار آمریکایی، در کتاب خود «قدرت عادت» به این موضوع اشاره کرده است، متخصصین دریافته‌‌اند که عادت به ورزش کردن اغلب می‌‌تواند سنگ بنایی برای پرورش سایر رفتارهای سالم ازجمله تغذیه مناسب‌‌تر باشد.

ظاهر و قابلیت دستیابی

به‌‌عنوان یک روانشناس، می‌‌دانم که فرهنگ ما ظاهرگراست و بنابراین نمی‌‌گویم که افراد باید به‌طور کامل از اهداف زیبایی‌‌شناختی خود چشم‌‌پوشی کنند. در عوض، حرف من این است که اینکه بخواهیم برای تعریف تصویر بدنی ایدئالمان به دیگران نگاه کنیم و آن‌‌ها را مرجع قرار دهیم، رویکردی ناسازگارانه است، مخصوصاً اگر سلبریتی‌‌ها و اینفلوئنسرهای شبکه‌‌های اجتماعی را به‌‌عنوان ایدئال خود انتخاب کنیم. به‌‌عنوان‌‌مثال، شواهد نشان داده است که وقتی افراد ظاهر خود را با تصاویر سلبریتی‌‌ها مقایسه می‌‌کنند، این رفتار آن‌‌ها می‌‌تواند هم به نارضایتی از تصویر بدنی و هم به اختلالات تغذیه‌‌ای منجر شود.
پژوهش‌‌ها نشان می‌‌دهد که تأثیرگذارترین الگوها برای هر فرد کسانی هستند که آن فرد با آن‌‌ها همذات‌‌پنداری می‌‌کند یا اشتراکاتی دارد. اگر به‌‌جای تمرکز بر تصاویر عمومی سلبریتی‌‌ها و افراد معروف، چنین کسانی را به‌‌عنوان الگو انتخاب کنیم، راحت‌‌تر می‌‌توانیم اهدافی برای خودمان تعیین کنیم که قابل‌دستیابی باشند؛ اما در اینجا هم مهم این است که اهداف ما واقع‌‌گرایانه باشند و بتوانیم آن‌‌ها را در زندگی شخصی‌‌مان اجرایی کنیم. نکته مهم دیگر هم این است که ظاهر خودمان را با کسانی که با آن‌‌ها آشنایی داریم مقایسه نکنیم چون این کار هم می‌‌تواند به نارضایتی از بدن منجر شود.
در عوض، تعیین کردن اهداف قابل‌دستیابی منجر به تمرکز بر رفتارهای خاصی خواهد شد که فرد می‌‌تواند به انجام آن‌‌ها متعهد بماند. به‌‌عنوان‌‌مثال، اگر کسی بخواهد بدن قوی‌‌تری داشته باشد و راحت‌‌تر آن را حرکت دهد، پس شاید این‌‌طور برنامه‌‌ریزی کند که هفته‌‌ای سه بار به مدت 30 دقیقه به باشگاه برود. اگر هدف او این باشد که دوباره بتواند لباس‌‌هایی را بپوشد که قبل از همه‌‌گیری می‌‌پوشیده، آن‌‌وقت شاید یکی از خوراکی‌‌های ناسالم را از برنامه غذایی روزانه‌‌اش حذف کند.
این‌‌ها اقداماتی هستند که فرد می‌‌تواند به‌‌طور مستقیم روی آن‌‌ها کنترل داشته باشد حال‌‌آنکه روشن نیست چطور کسی می‌‌تواند به ظاهر یا وزن یکی از دوستان خود یا یک سلبریتی خاص برسد.

یک مثال شخصی

تشریح و توضیح معنای فردی «بدن ایدئال» فقط یک آزمون فکری نیست. درک ارزش‌‌های فردی به تعیین کردن اهداف مناسب کمک می‌‌کند و پس‌ازآن هم می‌‌توانید عادت‌‌های لازم برای دستیابی به این اهداف را در زندگی روزمره‌‌تان وارد کنید.
اجازه دهید روی خودم مثال بزنم: به‌‌عنوان یک فرد 48 ساله، تصویر بدنی ایدئال من این است که همگام با بالا رفتن سن تا جای ممکن قوی شوم. من دوست ندارم ظریف و شکننده به نظر برسم یا چنین احساسی داشته باشم، پس بخش عمده جلسات ورزشی من را تمرینات مقاومتی تشکیل می‌‌دهد و دراین‌‌بین برای رهایی از استرس، قدری هم تمرین دو می‌‌کنم. من این فعالیت‌‌ها را قابل‌دستیابی می‌‌دانم چون نتایج و فوایدشان برایم ارزش دارد.
من برای اطمینان از پایبندی به برنامه ورزشی روزانه‌‌ام، از قبل برای این جلسات برنامه‌‌ریزی می‌‌کنم تا دقیقاً بدانم که در چه زمانی از روز باید آن‌‌ها را انجام بدهم، نه اینکه به سرنوشت واگذارشان کنم و یا کلاً فراموش شوند، یا دقیقاً آخر شب انجامشان دهم و خوابم را به هم بزنم.
و الگوی من هم زنان قوی دیگر هستند، مثلاً زنان عضو «گرلز گان استرانگ»4، مؤسسه‌‌ای که می‌‌کوشد سطح سلامت و توانمندی زنان را از طریق بهبود قدرت بدنی و تندرستی آن‌‌ها بالا ببرد. رفتار این زنان به من انگیزه می‌‌دهد تا اهدافم را دنبال کنم.

تغییر چارچوب

حتی پس از پی بردن به ارزش‌‌های فردی مرتبط با تصویر بدنی و تعیین کردن اهداف قابل‌دستیابی، رها کردن عادات ناسالم قدیمی می‌‌تواند هنوز هم دشوار باشد. وندی وود5، استاد روان‌‌شناسی در دانشگاه کالیفرنیا و یکی از برجسته‌‌ترین متخصصین این حوزه، می‌‌گوید بسیاری از رفتارها با قرار گرفتن در چارچوب یا موقعیتی که در گذشته آن رفتار را تداعی می‌‌کرده است، به‌‌طور خودکار فعال می‌‌شوند. به‌‌علاوه، این پیوندهای ذهنی از اهداف کنونی فرد مهم‌‌تر و تأثیرگذارتر هستند.
فرض کنیم برای دستیابی به اهداف مرتبط با تصویر بدنی‌‌تان تصمیم گرفته‌‌اید هرروز صبح یک پیاده‌‌روی تند داشته باشید. برای اینکه این کار به عادت تبدیل شود، باید از رفتارهای قبلی خود دوری کنید؛ پس قبل از پیاده‌‌روی سراغ قهوه‌‌ساز نروید، تلویزیون را روشن نکنید، گوشی‌تان را هم چک نکنید. به‌‌علاوه، باید رفتارهای جدیدی را در خود پرورش دهید که با این هدف متناسب باشند، مثلاً از شب قبل لباس‌‌های پیاده‌‌روی‌‌تان را آماده و مسیر موردنظرتان را هم مشخص کنید.
بسیار خب، از کجا باید شروع کرد؟ شاید یکی از پربارترین گام‌‌های اولیه این باشد که از خودتان بپرسید: همه‌‌گیری کرونا و بحران حاصل از آن، چه تغییراتی در ارزش‌‌ها، اولویت‌‌ها و رویکردهای زندگی من ایجاد کرده است؟ پاسخ این پرسش می‌‌تواند شالوده مناسبی برای بنا نهادن تغییرات سالم در ایدئال‌‌های بدنی باشد.

پی‌‌نوشت‌‌ها:
1. body image، تصویر بدنی به معنای تصوری است که فرد از زیبایی و جذابیت جنسی بدن خود دارد.
2. Merriam-Webster
3. Charles Duhigg
4. Girls Gone Strong
5. Wendy Wood
این مطلب ترجمه مقاله‌‌ای است به قلم جانت جی. بوزوفسکی، استاد روان‌‌شناسی در دانشگاه کارولینای شمالی در گرینزبورو، که در تاریخ 23 نوامبر 2021 در وب‌‌سایت کانورسیشن (theconversation.com) منتشر شده است. این سازمان رسانه‌‌ای می‌‌کوشد نتایج پژوهش‌‌ها و مقالات منتشرشده توسط محققان، متخصصین و دانشگاهیان حوزه‌‌های مختلف را در دسترس عموم قرار دهد.

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    مترجم افسانه صادقی

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط