وقتی در خلال گفتوگو برای چندمینبار از ضرورت استیضاح روحانی سخن گفت به او گفتم: «آقای میرزائی! انگار تا رئیسجمهور را استیضاح نکنید، خیالتان راحت نمیشود» و او با جدیت پاسخ داد: «به جد معتقدم که مسئله استیضاح آقای روحانی باید اتفاق بیفتد». حسین میرزائی نماینده کمیسیون فرهنگی در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس است. مشروح گفتوگو با نماینده اصفهان را که به تازگی مهمان اصفهان زیبا بود، میخوانید.
گفتوگو را با طرح سؤال از رئیسجمهور آغاز کنیم که با حواشی فراوانی مواجه شد و تا امروز هم نتیجهای نداشته است. آیا همچنان مجلس خواهان سؤال از رئیسجمهور است؟
اوایل تیرماه، 196 نفر از نمایندگان مجلس طرح سؤال از رئیسجمهور را مطرح کردند. سؤالها هم جنبه اقتصادی داشت. در 25 تیر از سوی مـــوســـوی لارگـــانی که از اعـــضای هیئترئیسه مــجلس هـم هست و طراح اصلی سؤال هم ایشان بود، سؤال به هیئترئیسه تحویل داده شد. رئیس مجلس موظف است در اسرع وقت سؤال را به کمیسیون تخصصی ارجاع بدهد تا کم و کیف آن بررسی شود و به رئیسجمهور برسد. آقای قالیباف وظیفه قانونی خود را تا امروز انجام نداده است. در جلسه غیرعلنی بعضی نمایندگان به او تذکر دادند. آقای قالیباف جواب درستی نداد و به همین دلیل من از ایشان به کمیسیون اصل نود شکایت کردم. در روزهای بعد باز هم در صحن علنی تعدادی دیگر از نمایندگان به قالیباف در مورد طرح سؤال از روحانی تذکر دادند. بازهم توجهی نکردند و من هم شکایتم از ایشان را رسانهای کردم. کمیسیون اصل نود مدارک و مستندات خواستند و من هم تحویل دادم. از آقای قالیباف دعوت کردند که به کمیسیون بیاید، البته زمان این جلسه در آینده مشخص میشود.
چه انگیزهای از این شکایت داشتید؟
مسئله سؤال از رئیسجمهور کشور مطرح است. میگویند مصلحت نیست؛ اولا باید بگویم مصلحت همین است. چرا برخی میگویند مصلحت نیست؟ بیشترین تعامل با دولت روحانی را مجلس قبل داشت. ثمره آن تعاملات چه شد؟ این مجلس نمیتواند همانند مجلس دهم تعامل داشته باشد. در مورد طرح سؤال از رئیسجمهور قریب بهاتفاق مجلس آن را امضا کردند و رسانهای هم شد. وقتی آقای قالیباف مانع میشوند درنتیجه مجلس متهم به سازش با رئیسجمهور میشود. آبروی مجلس میرود. اگر آبروی مجلس رفت، آبروی نظام و حضرت آقا میرود. من از قانون استفاده و به دلیل تعلل آقای قالیباف از او شکایت کردم. کسانی که میگویند سؤال و استیضاح رئیسجمهور چاره حل بحرانها نیست، اشتباه میکنند.
چگونگی تعامل مجلس و دولت را چطور میتوان در شرایط فعلی کشور تعریف کرد؟
چهار سناریو را میتوان در تعامل مجلس و دولت تعریف کرد؛ یکی اینکه ما هیچ کاری به دولت نداشته باشیم و دولت را رها کنیم. دولت آقای روحانی یک استراتژی داشت و آن مذاکره با آمریکا بود و قصه برجام، بعدازآن ورود دلارهای نفتی به کشور و بهتبع آن اداره کردن اقتصاد و معیشت مردم. دولت در این زمینه شکست خورد. بعد از شکست برجام آیا شما از دولت طرح و استراتژی برای اداره کشور میبینید؟ هیچ طرحی وجود ندارد. ما با دولتی خسته و مأیوس مواجهیم. پس رهاکردن دولت نتیجهبخش نیست. تعاملکردن سناریوی بعدی است. نحوه تعامل مهم است. تعامل صددرصدی همانند مجلس دهم یعنی بدون استفاده از ابزارهای نظارتی که ثمره آن را دیدهایم. تعامل با استفاده از ابزارهای نظارتی سناریوی بعدی است که همین طرح سؤال از رئیسجمهور یکی از همین ابزارهاست. اما سؤال کردن، صندلی کسی مثل رئیسجمهور را نمیلرزاند و بیفایده است. سناریوی چهارم این است که باید چوب استیضاح رئیسجمهور را بالا ببریم. اگر آقای روحانی دولت را موظف به حل مشکلات معیشتی مردم کرد و اندکی از مشکلات حل شد، ما با دولت تا پایان دوره قانونی آن مدارا میکنیم. اما اگر باوجود سایه استیضاح بر سر رئیسجمهور، دولت هیچ تکانی نخورد و اقدامی برای مردم نکرد، باید استیضاح در دستور کار قرار گیرد که مردم فرصتهایشان را از دست ندهند. اگر اقدامی نکنیم وضعیت کشور بدتر میشود. وقتی دولت تصمیم برای اصلاح امور ندارد چرا زودتر کسی بر سر کار نیاید که انگیزه و استراتژی داشته باشد.
آیا استیضاح رئیسجمهور و برکناری روحانی، کشور را دچار تشنج نمیکند؟
من سؤال میکنم که آیا اینهمه فشار اقتصادی و معیشتی هزینه بیشتری برای مردم دارد یا احیانا تشنج بعد از برکناری حسن روحانی؟ من معتقدم هیچ تشنجی ایجاد نمیشود. دولت در سال هشتم است. هیچ دستاوردی برای اقتصاد نداشته است. دولت روحانی طرفداری ندارد. شاید امروز درصد محبوبیت آقای روحانی در کشور زیر 10 درصد باشد. خیلی از کسانی که به ایشان رأی داده بودند امروز پشیمانند. بنابراین اگر این عمل جراحی درد و خونریزی هم داشته باشد منافعی هم برای مردم دارد. همینطور که سازش هزینه دارد چالش هم هزینهبر است. امروز به نظر میرسد که هزینه سازش با دولت آقای روحانی برای مردم بسیار بیشتر از هزینه چالش با این دولت است. ما قسم حضرت عباس نخوردیم که با دولت دستبهیقه شویم و دعوا کنیم، قسم خوردیم که مشکل معیشت مردم را حل کنیم. آقای روحانی هر کاری که لازمه بهوجودآمدن شرایط استیضاح باشد را فراهم کرده است. برخی هم هستند که میگویند استیضاح رئیسجمهور خلاف فرمایشات رهبر معظم انقلاب است؛ اما باید توجه کرد که این مسئله هیچ منافاتی با فرمایشات ایشان ندارد. حضرت آقا خطاب به نمایندگان گفتند که بهصورت قانونی، شرعی و بدون توهین از ابزارهای نظارتی مجلس مثل سؤال، تحقیق و تفحص و اینها استفاده کنید. فرمایشات ایشان ناظر بر استیضاح کردن یا نکردن نبود، خواسته ایشان دوری کردن از تشنج و بیاخلاقی بود. حضرت آقا فرمودند که دولت تا پایان وقت قانونی کار خود را انجام دهد. بنابراین نکته اینجاست که آخرین وقت قانونی دولت یا زمانی است که رئیسجمهور استیضاح میشود یا پایان دوره قانونی چهار ساله است. امامخمینی(ره) از بنیصدر تا یک هفته قبل از استیضاح و برکناری بهشدت حمایت میکرد؛ زیرا بر طبق قانون هنوز رئیسجمهور بود. اصل، بودن یا نبودن دولت بر سر کار است یا حل مشکلات متعدد مردم؟ ما حل مشکلات مردم را وابسته به دولت میکنیم یا بقای دولت را به حل مشکلات مردم وابسته میدانیم؟ درست این است که بقای دولت را وابسته به حل مشکلات مردم بدانیم. دولتی که مشکلات مردم را حل میکند، قدمش به چشم و بماند تا آخرین وقت قانونی. اما دولتی که اوضاع را بدتر میکند نباید بماند. سه دسته از رسانهها تصورات مردم از فرمایشات رهبر انقلاب را اینگونه تبیین کردند که طرح سؤال و استیضاح از رئیسجمهور نباید مطرح شود؛ یکی رسانههای وابسته به دولت و شخص آقای روحانی، دوم رسانههای آنطرف آبی و سوم بخشی از رسانههای داخلی که عمدتا به آقای قالیباف وابستگی دارند.
شما به نقش و نفوذ آقای قالیباف اشاره و به عملکرد رئیس مجلس انتقادهایی را عنوان کردید. آیا از دیدگاه شما آنچه در دوران ریاست آقای لاریجانی در مجلس اتفاق افتاد و انتقاداتی که آن زمان مطرح میشد، در مجلس یازدهم هم در حال اتفاق افتادن است و نمایندگان نمیتوانند طرح و سؤالهای خود را به هیئترئیسه انتقال دهند؟
دقیقا آقای لاریجانی هم تحرکاتی مشابه آقای قالیباف داشت که انتقادبرانگیز شد و در آن زمان اهالی مجلس با این بیقانونیهای آقای لاریجانی برخورد نکردند و این رویه تبدیل بهحق ایشان شد. ما هم اگر با آقای قالیباف در شرایطی که از قانون تخطی میکنند برخورد نکنیم همان روند مجلس دهم بهوجود میآید و لاریجانی بعدی شکل میگیرد. به این دلیل نمایندگان هرروز به رئیس مجلس چه بهصورت علنی و چه بهصورت غیرعلنی تذکر میدهند و من هم به دلیل همین تخلفات از ایشان به کمیسیون اصل 90 شکایت کردم.
علاوه بر شکایت شما از رئیس مجلس، آقای میرسلیم نیز از همان روزهای اول آغاز به کار مجلس اختلافنظرهای فراوانی با ایشان داشت و بحث رشوه 64 میلیاردی را در زمان شهرداری آقای قالیباف در تهران مطرح کرد. آیا طرح چنین اتهاماتی به آقای قالیباف از اعتبار مجلس نمیکاهد؟
مسئله آقایان میرسلیم و قالیباف در رابطه با موضوعی که عنوان کردید فرامجلسی است و هنوز هم چیزی اثبات نشده است. شکایت من از آقای قالیباف درونمجلسی است و مستند به آییننامه داخلی است. شکایت من همانطور که گفتم مربوط به طرح سؤال از رئیسجمهور است. شکایت دیگر من به کمیسیون اصل نود مربوط به آقای سلطانی، وزیر ورزش به دلیل قرارداد جنجالی ویلموتس (سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران) است.
به قرارداد ویلموتس اشاره کردید. این قرارداد با جریمه 166 میلیارد تومانی که روی دست کشور گذاشته فقط یک مشکل ورزشی نیست و نهادهای مختلف قضائی، امنیتی و حتی سیاسی را درگیر کرده است. شکایت شما از وزیر ورزش چه مراحلی را طی کرده و آیا آقای سلطانی صحبتی در این خصوص با نمایندگان داشتهاند؟
بنده و آقای راستینه که رئیس کمیته ورزش و جوانان کمیسیون فرهنگی مجلس است، در خصوص قرارداد ویلموتس و امثال این قراردادها از وزیر ورزش به کمیسیون اصل نود شکایت کردیم. تذکر و سؤالی هم از وزیر ورزش آقای راستینه چهارشنبه گذشته در مجلس مطرح کردند که اگر جواب قانعکنندهای از سوی وزیر ورزش دریافت نشود، احتمال استیضاح ایشان وجود دارد. من هم معتقدم همان کسانی که این فاجعه را به بارآوردند باید خودشان هزینهاش را پرداخت کنند و نباید از جیب مردم چنین هزینهای پرداخت شود. اصل 82 قانون اساسی در این زمینه میگوید که استخدام کارشناسان خارجی بدون مصوبه مجلس ممنوع است. فدراسیون فوتبال دولتی است یا غیردولتی؟ اگر دولتی است حق نداشته مربی خارجی بدون مصوبه مجلس به کار بگیرد و اگر دولتی نیست به بودجه بیتالمال چه ربطی دارد که هزینه مربی خارجی را پرداخت کند؟
کمی به فضای انتخاباتی دوم اسفند 98 و حواشی آن بپردازیم. در یازدهمین دوره انتخابات مجلس ما شاهد مشارکت بسیار پایین مردم بودیم و بر طبق آمار وزارت کشور کمترین میزان مشارکت در تاریخ انتخابات بعد از انقلاب رقم خورد. عدمتأیید صلاحیت طیف وسیعی از کاندیداها از سوی شورای نگهبان یکی از علل مشارکت پایین مردم عنوانشده است، با توجه به اینکه ما در سال 1400 انتخابات بسیار مهم ریاست جمهوری را در پیش داریم و مشارکت پایین میتواند وجهه بینالمللی ایران را تحت تأثیر قرار دهد. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
مشارکت بالا در همه دوره های انتخاباتی یک اصل انکار ناشدنی است. همین انتخابات با مشارکت پایین که به آن اشاره کردید، به نسبت کشورهای دیگر مشارکت بالایی است. انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا گاهی با 30درصد مشارکت مردمی برگزار میشود. اما آیا مشارکت به هر قیمتی هم سازنده است؟ نظارت استصوابی شورای نگهبان در قانون اساسی برای چه گنجانده شده است؟ نظارت استصوابی را پیشبینی کردیم که به آن عمل کنیم. بنابراین در تحلیل میزان مشارکت پایین مردم ماجرا را سیاسی نکنیم. باید بپذیریم که 80، 90 نفر از نمایندگان مجلس دهم پروندههای اقتصادی داشتند. چهرههایی همانند آقای کواکبیان که اصلاحطلب هستند تأیید صلاحیت شدند اما رأی نیاوردند. آیا برای اینکه مشارکت اتفاق بیفتد باید قانون را زیر پا گذاشت؟ مشارکت بالا و عمل به قانون باید هر دو با هم اتفاق بیفتد. به اعتقاد من اگر چهرههایی که از اصلاحطلبان رد صلاحیت شدند میتوانستند در انتخابات شرکت کنند، بازهم جایگاهی در بین مردم نداشتند. اصلاحات در دوم اسفند98 آبرویی نداشت که بخواهد بهوسیله آن مردم را پای صندوق رأی بیاورد. عملکرد دولت آقای روحانی باعث شد تمام کسانی که در حمایت از آقای خاتمی و مرحوم هاشمی به این دولت رأی دادند ناامید شوند. علت کاهش مشارکت در انتخابات دوم اسفند عملکرد نامطلوب دولت و مجلس دهم بود. وزیر کشور روزی که به مجلس آمده بود در صحبتهایش گفت که سرمایه اجتماعی حاکمیت کاهش پیداکرده، من هم در اولین نطقم در مجلس خطاب به آقای رحمانی فضلی گفتم، شما که میگویید سرمایه اجتماعی کاهش پیداکرده بگویید تقصیر کیست؟ کاهش سرمایه اجتماعی به دلیل عملکرد ضعیف دولت است و گفتم که اگر آقای روحانی مستحق لعن و نفرین نباشد مستحق درود و سلام هم نیست که شما آمدهاید در مجلس برایش درود و سلام میفرستید. بنابراین حکایت کاهش مشارکت در دوم اسفند98 را باید در دولت جستوجو کرد. انتخابات 1400، شاید 1399 باشد؛ زیرا به جد معتقدم که مسئله استیضاح آقای روحانی باید اتفاق بیفتد مگر اینکه پای کار بیاید و مشکلی از مردم حل کند. درخواست استیضاحی که من به آن اصرار دارم به دلیل این است که من وکیل الدوله نیستم، وکیلالمله هستم و البته این به معنای معاندالدوله بودن من هم نیست. اصل برای ما تعامل با مسئولان است اما اگر هرجایی با تخلفی روبهرو شویم با آن برخورد خواهیم کرد. اگر دولت روحانی مشکلی از مردم حل نکند باید کنار برود. در انتخابات 1400 هم مثل انتخابات مجلس نباید قانون اساسی را زیر پا بگذاریم. اگر به سمت قانونگریزی حرکت کنیم، به سمت کشوری پر از هرجومرج خواهیم رفت. نظارت استصوابی شورای نگهبان برای ما باید کاملا محترم شمرده شود.
با توجه به اینکه چند ماهی از آغاز به کار مجلس میگذرد و قطعا نگاه شما به مسائل استان نگاهی جامعتر و کاملتر شده، جدیترین دستور کار و ضربالاجلی که برای خودتان و سایر نمایندگان استان در جهت پیگیری مشکلات اصفهان در نظر گرفتید، چیست؟
حل معضل آب برای ما در اولویت است. اکنون که در ایام محرم هستیم ما هم فریاد وا عطشمان بلند است. اگر مشکل آب حل نشود، سرنوشت استان در خطر است. ترجیح میدهم در مورد مسائل استانی به دلیل دعواهای جناحی که به وجود میآید در سکوت کارها را پیش ببرم تا از ایجاد حواشی جلوگیری شود.