به همین دلیل است که در چند سال گذشته شروع کردهام به گنجاندن عادتهای میکروسکوپی و ریزهمیزه در زندگیام و عمل کردن به آنها. این کارها هرگز زمان زیادی نمیبرند و مثل برخی از عادتهای دیگر لازم نیست تمام انرژیام را هم صرفشان کنم؛ اما مهمتر از همه، کیفیت زندگیام را بهطور چشمگیری بالابردهاند.
یکی از این عادتها را انتخاب کنید، یا مثلاً 13 تای آنها را، یا اگر هم دلتان میخواهد هر 21 مورد را. نیاز نیست همیشه همه اینها را انجام دهید. من معمولاً وقتهایی که مشغلههای زندگی زیاد میشود، از برخی از اینها چشمپوشی میکنم اما در زودترین زمان ممکن به آنها برمیگردم. شما هم میتوانید همین کار را بکنید.
1. سه تا از چیزهایی را که قدردان آنها هستید، بنویسید.
باشد، اشکالی ندارد، اگر میخواهید با یکی شروع کنید! هدف این است که همیشه در هرروزتان به دنبال نکته مثبتی بگردید. بله درست است، حتی وقتیکه بدترین روز ممکن را هم داشتهاید و دلتان میخواهد با مشت توی صورت اولین نفری بکوبید که حتی جرئت این را به خودش بدهد که به شما نگاه کند!
من این کار را 2 سال پیش شروع کردم و احتمالاً بیشتر از هر عادت دیگری به انجام مستمر آن پایبند بودهام. کار راحتی است و کمک میکند از زاویه متفاوتی به روزهای بدتان نگاه کنید. وقتی هم که در تقلا برای پیدا کردن نکته مثبتی درباره روزی که گذشته هستم، معمولاً با خودم میگویم که قدردان این هستم که زندهام و آیندهای روشن و امیدبخش انتظارم را میکشد. ساده به نظر میرسد اما در درازمدت تأثیر مطلوبی خواهد داشت.
2. یکبار در هفته نه بگویید.
اگر هر چیزی را که سر راهتان قرار میگیرد بپذیرید، هرگز وقتی برای خودتان نخواهید داشت. این فرصت را در طول هفته از راه رد کردن چیزهایی که نسبت به آنها اشتیاقی ندارید، به دست آورید. کار را با یکبار نه گفتن شروع کنید و ببینید که چقدر رهاییبخش است. همچنین میتوانید محدودیتهای زمانی بیشتری برای دیگران در نظر بگیرید تا همیشه وقت آزاد زیادی برای خودتان داشته باشید. کسی میخواهد ملاقاتی با شما داشته باشد که به نظرتان بیهوده است؟ بگویید که مشغله دارید. سه نفر از دوستانتان به کمک شما نیاز دارند؟ به یکی از آنها بگویید که بهتر است از کس دیگری کمک بگیرد.
هشدار: اگر درحالحاضر همهچیز را قبول میکنید، قدری زمان میبرد تا اطرافیان خود را با تغییر ایجادشده وفق دهند؛ اما بهمرورزمان شرایط جدید را خواهند پذیرفت.
3. بعد از بیدار شدن به مدت یک دقیقه ورزش کنید.
فقط یک دقیقه. همین. حتی با وجود زندگی پرمشغلهتان بازهم میتوانید وقت لازم را برای آن پیدا کنید، درست است؟ من از شما یک تمرین بدنی تمامکمال نمیخواهم، فقط چند حرکت ساده. من معمولاً 30 بار شنا میروم و به مدت حداقل 30 ثانیه هم تمرین تخته (پلانک) میکنم.
اینکه صبحها قبل از هر چیز ورزش کنید، خون را در بدنتان به جریان میاندازد و شما را از آن حال رخوت و کرختی صبحگاهی که ممکن است تجربهاش کنید، بیرون میآورد. اگر هم که صبحها یک تمرین ورزشی کامل را ترجیح میدهید، خب انجامش بدهید؛ اما حتی اگر بعدازظهرها را ترجیح میدهید، بازهم یک دقیقه ورزش صبحگاهی به شما آسیبی نمیزند بلکه کمک هم میکند.
4. برای تجربیات سرمایهگذاری کنید.
چقدر برای اشیا و کالاها پول خرج میکنید؟ این عدد را با مقدار پولی که برای تجربیاتتان هزینه میکنید، مقایسه کنید. حدس من این است که بیشتر برای کالاها هزینه میکنید و حتی اگر بهاندازه یکسان برای هر دو پول خرج میکنید، بازهم این بهترین حالت ممکن نیست. این اشیا نیستند که در خاطر ما میمانند بلکه تجربههای ما هستند. در بهترین حالت، اشیا به ما کمک میکنند که برخی تجربههایمان را به یاد بیاوریم.
در سال 2020، من معمولاً با دوستانم بیرون از خانه قدمی میزدم یا با آنها به سفرهای کوتاه میرفتم (بله در محل زندگی من این کار امکانپذیر بود). خاطراتی را باهم میساختیم. رابطهمان را نزدیکتر میکردیم. برنامهام این است که در سال 2021 حتی بیشترش هم بکنم.
5. فضای منزلتان را سازماندهی کنید.
اگر هرگز این کار را انجام ندادهاید، امتحانش کنید. فارغ از اینکه چه فضایی را در اختیاردارید، درهرحال میتوانید بهسادگی آن را از نو سازماندهی کنید. میپرسید چطور؟ خب، بستگی به این دارد که در خانه چهکار میکنید. مثلاً من فضاهای متفاوتی را برای کارهای متفاوت (مطالعه، کار کردن، مدیتیشن، خوابیدن، بازیهای کامپیوتری و غیره) در نظر گرفتهام. وقتی میخواهم بازی کامپیوتری بکنم، کامپیوترم را به مکان اختصاصیافته به بازی کردن انتقال میدهم.
6. چیزهای اضافی را دور بریزید.
اگر هرگز بهصورت آگاهانه تلاش نکردهاید تا چیزهایی را که فقط «به خاطر اینکه ممکن است یک روزی بهدردبخورند» نگهداشتهاید، دور بریزید، پس همین امروز امتحانش کنید. حس رهاییبخشی دارد. ممکن است از این کار خوشتان بیاید و ادامهاش بدهید. یک عالم چیزهای بهدردنخور هستند که میتوانید آنها را دور بریزید و این کار باعث میشود بتوانید فضای بیشتری داشته باشید. بهعلاوه، کلی چیزها هستند که آنها را نگهداشتهاید درحالیکه واقعاً ارزشش را ندارند. مثلاً کلکسیون 11 ساله من از یک مجله رایگان ماهانه قطعاً لازم نبود بماند. گلدان شکستهام هم همینطور.
7. پولتان را مدیریت کنید.
راجع به سرمایهگذاری کردن صحبت نمیکنم، اگرچه آنهم عادت خوبی است. موضوع این است که بدانید پولتان از کجا میآید و کجا خرج میشود. اغلب والدین این مسئله را تا حدی حل کردهاند؛ اما دیدهام که بسیاری از افراد دیگر کاملاً نسبت به این موضوع بیتوجه هستند.
خیلی طول نمیکشد. میتوانید یک اپلیکیشن رایگان مثل «مانی منجر» (Money Manager) را نصب کنید، اطلاعات لازم را وارد کنید و سپس درآمدها و مخارج ثابت را به حالت خودکار درآورید. وقتی این کار انجام شد، کافیست فقط سایر مخارجتان و دستهبندیهای مربوط به آنها را هم وارد کنید. خیلی زود خواهید دانست که پولتان را کجا خرج میکنید. ساده است و بیشتر از چند ثانیه وقتتان را نمیگیرد.
8. هر یک ساعت یکبار از جایتان بلند شوید.
اینیکی بدون شک برای من از همه سختتر است. کار سادهای است و میدانم که برای بدن هم خوب است اما یادم نمیماند. تنظیم اعلان هم در این مورد جواب نمیدهد و حتی اگر یادم هم بماند که حین نوشتن از جایم بلند شوم، نمیخواهم جریان فکریام را قطع کنم. روی کاغذ، این یکی از عادتهای کوچولوی به نسبت آسانتر است؛ اما به یادآوردن آن خیلی سخت است چون ما بیشتر عمرمان این کار را انجام ندادهایم. ما برای ساعتها و ساعتها همینطور بدون وقفه نشستهایم. این رویه را تغییر دهید.
9. این ضربالمثل ساده را دنبال کنید.
پندی هست با این مضمون که «وقتی سر نداریم، پا که داریم.» من این را الگوی زندگیام قرار دادهام. ممکن است عجیبوغریب به نظر برسد اما من از آن بهعنوان راهی برای پذیرش هر اتفاقی که میافتد، استفاده میکنم؛ اغلب هم مواقعی که چیزی را فراموش میکنم و باید به خانه برگردم تا آن را بردارم. وقتی نمیتوانید کلیدهایتان را پیدا کنید یا فراموش کردهاید چیزی را که لازم دارید از سوپرمارکت بخرید، عصبانی نشوید. به خودتان یادآوری کنید که پا دارید و باید هر کاری را که لازم است انجام دهید. این را بپذیرید که اتفاقی که افتاده، افتاده؛ تنها کاری که میتوانید بکنید این است که ادامه دهید.
10. سؤالات باز پاسخ بپرسید.
بهاستثنای چند موضوع خاص، من خیلی درزمینهٔ گفتوگو و مصاحبت با دیگران خوب نیستم؛ اما به کمک یک ترفند ساده در این زمینه پیشرفت کردهام. تا جایی که ممکن باشد، سؤالاتی میپرسم که پاسخهای تشریحی داشته باشند؛ یعنی مثل یک بچه میپرسم چرا، کجا، کِی، کی، چی، کدام و سؤالاتی از این قبیل. در بعضی موقعیتها این کار مناسب نیست؛ اما در اغلب موارد جواب میدهد. هر زمان که میتوانید سؤالاتی بپرسید که پاسخ آنها نیاز به توضیح و تفصیل داشته باشد؛ از این طریق همصحبت بهتری به نظر میرسید. چرا؟ چون کمک میکنید مکالمه ادامه پیدا کند و آدمها هم عاشق این هستند که راجع به خودشان صحبت کنند.
11. نوتیفیکیشنها را خاموش کنید.
این کار را با یک ساعت در روز شروع کنید. اگر میتوانید بیشتر طاقت بیاورید، ادامه بدهید. آنقدرها که فکر میکنید هم سخت نیست. تنها دلیلی که این کار را انجام نمیدهید این است که «در دسترس بودن» برای شما تبدیل به یک عادت شده است؛ اما این عادتی است که لازم است تغییرش بدهید. حتی اگر فقط به مدت یک ثانیه به یک اعلان (نوتیفیکیشن) نگاه کنید، حدود 25 دقیقه طول میکشد تا بتوانید دوباره تمرکز کنید. برای یک ساعت آنها را پاک کنید، آنوقت خواهید توانست کارهای خیلی بیشتری را به انجام برسانید. من به این کار معتاد شدهام و حالا دو سوم روز اعلانهایم خاموش هستند.
12. لباسهایتان را از قبل آماده کنید.
ساده اما کارآمد. چرا باید بخشی از انرژی فکری باارزشتان را صبحها هدر بدهید وقتیکه میتوانستید همان مقداری را که شب قبل برایتان باقیمانده بود مصرف کنید؟ این کار زندگی روزمرهتان را دچار آشفتگی نمیکند، بااینوجود به شما کمک میکند که انرژیتان را برای چیزهایی که اهمیت و ارزش دارد، ذخیره کنید. عالی نیست؟
13. کمتر اخبار ببینید.
این احتمال هست که شما قبلاً این کار را در سال 2020 شروع کرده باشید تا از آشفتهبازاری که سال گذشته شاهدش بودیم، دوریکنید. اگرنه، همین امروز شروع کنید. اهمیتی ندارد که چقدر کنجکاو هستید، اصلاً نیازی نیست 3 بار در روز اخبار تماشا کنید، چه برسد به 10 بار. اگر میتوانید فقط یکبار در روز، حولوحوش ظهر، اخبار را بخوانید یا تماشا کنید. احتمالاً به بیشتر از این نیازی ندارید. من مصرف خبریام را به دو روز یکبار کاهش دادهام و خیلی خوب هم جواب داده است. همیشه ازآنچه در جهان اتفاق میافتد باخبرم و هیچوقت هم بیشازاندازه درگیر نمیشوم. حتی زمان بیشتری هم برای خودم دارم.
14. آب بیشتری بنوشید.
یک عادت کوچولوی ساده دیگر. برای سلامتیتان خیلی خوب است و تقریباً هرجایی میتوانید انجامش بدهید. اصلاً فکر که میکنم میبینم چرا همین حالا هم آب بیشتری نمینوشید؟ زود باشید، یکلحظه دست از خواندن بردارید و این کار را انجام بدهید. امتیاز ویژه برای سیگاریها: هر بار دلتان خواست سیگار بکشید، آب بنوشید. من فهمیدهام که بیشتر وقتهایی که هوس سیگار کردهام، فقط به خاطر این بوده که تشنه بودهام.
15. هرماه یکچیز جدید کشف کنید.
گزینه موردعلاقه من از بین همه اینها. تمام توقعات را دور بریزید و فقط هرماه چیز جدیدی کشف کنید. من در ماه نوامبر اوریگامی یاد گرفتم، دسامبر، مبانی برنامهنویسی پایتون و میخواهم ژانویه هم نقاشی آبرنگ یاد بگیرم؛ اما این میتواند به شکل با سر پریدن توی موضوعی که دربارهاش کنجکاو بودهاید هم باشد. میتوانید در مورد نبرد مارینیانو بخوانید یا نگاهی به فرهنگ پوریکورا (غرفه عکس) در ژاپن بیندازید. درهرصورت، کشف کردن چیزهای جدید هیجانانگیز است. مفید هم هست، چون ما را کنجکاو نگه میدارد و آرامآرام مهارتها یا دانشمان را هم بهمرورزمان گسترش میدهد. این کار را هر طور که میپسندید انجام دهید. یک روز جمعه، 10 ساعت برای آن زمان بگذارید یا در طول ماه هرروز چند دقیقه وقت صرفش کنید. چیزی که اهمیت دارد این است که چیزی جدید کشف کنید.
16. تختتان را مرتب کنید.
تختتان را مرتب کنید و روز خود را با یک برد آغاز کنید. یک عادت ساده دیگر که میتوانید به برنامهتان اضافه کنید. درست است که این کار زندگیتان را در لحظه تغییر نمیدهد؛ اما دوباره تأکید میکنم که این هدف ما نیست. کل چیزی که ما در اینجا به دنبال آن هستیم این است که اندکی آن را بهبود ببخشیم بدون اینکه روند کلیمان را به هم بریزیم و زیرورو کنیم. بلند شوید، تختتان را مرتب کنید و بقیه روز را با یک عالم موفقیتهای دیگر ادامه دهید.
17. هرروز یک دقیقه با خودتان خلوت کنید.
زود باشید، فقط یک دقیقه. میدانم که میتوانید انجامش بدهید. نه موبایلی، نه کامپیوتری. تبلت، دوست یا حیوان خانگی هم دوروبرتان نباشد. فقط شما و افکارتان. اگر میخواهید این کار را وقتی توی دستشویی هستید انجام بدهید؛ و بازهم انجام دادن این کار به مدت یک دقیقه زندگیتان را عوض نخواهد کرد؛ اما به شما کمک میکند که از آنچه به آن فکر میکنید آگاه شوید، بهجای اینکه در حالت خلبان خودکار باشید. با یک دقیقه شروع کنید و بهمرور این مقدار را افزایش دهید. درباره چیزهایی که توی فکرتان میگذرد فکر کنید. با خودتان حرف بزنید. فقط افکارتان را هرچه که هستند بپذیرید و پیش بروید. در دنیای ما، خودآگاهی خیلی دستکم گرفته میشود.
18. از خودتان بپرسید که آیا کاری که دارید انجام میدهید ارزشش را دارد.
خیلی از کارهایی که انجام میدهیم درواقع ارزش و اهمیتی ندارند. دقیقتر بگویم، بسیاری از کارها ارزش زمانی را که صرفشان میکنیم ندارند. فقط تمامشان میکنیم و به سراغ کار دیگری میرویم؛ تا اینکه وقتی یک هفته بعد به عقب برمیگردیم و بهشان فکر میکنیم، به این نتیجه میرسیم که چقدر وقت به خاطر اینها هدر دادهایم. اگر دو ماه از عمرتان باقی مانده باشد، آیا بازهم روی کاناپه لم میدهید و قسمت پشت قسمت سریال تماشا میکنید؟ یا میروید آن شاهکاری را که همیشه آرزویش را داشتید مینویسید؟
19. اگر کاری 2 دقیقه طول میکشد، در لحظه انجامش بدهید.
خیلیها توصیه میکنند که هر کاری را که کمتر از 5 دقیقه طول میکشد فوری انجام دهید. من مخالفم. 5 دقیقه بازهم زمان زیادی است و میتواند بقیه برنامهام را به هم بریزد. در عوض، من 2 دقیقه را بهعنوان حد نهایی در این زمینه در نظر گرفتهام. اگر کاری 5 دقیقه طول میکشد، آن را روی کاغذی که جلویتان چسباندهاید، بنویسید. بعد هم آن را در طول یک ساعت و نیم بعدی انجام دهید. این کار قدری دستتان را باز میگذارد، بااینوجود نمیگذارد وظایفتان را برای روزها به تعویق بیندازید.
20. مراقب وضعیت قرارگیری بدنتان باشید.
داشتن یک وضعیت قرارگیری نامناسب عواقب منفی بسیاری را در درازمدت به دنبال دارد. من آنقدر برای مدتهای طولانی قوز کردهام که حالا بهسختی میتوانم بدنم را صاف نگهدارم. مدام فراموش میکنم اما هر وقت یادم بیاید، دوباره صاف مینشینم (مثلاً همین حالا که شروع کردم به نوشتن این قسمت!) حتی کمی تلاش هم میتواند تأثیرات خیلی خوبی به دنبال داشته باشد. اگر وضعیت قرارگیری بدنتان خوب است، قدرش را بدانید و حواستان به وقتهایی که اینطور نیست باشد. اگر فرمتان نامناسب است، در اطراف یادآور بگذارید. برای مدتی، تصویر پسزمینه گوشی من یک جمله ساده بود: «صاف بایست!»
21. هرروز 15 دقیقه مطالعه کنید.
میدانم که اینیکی کمی بیشتر طول میکشد اما ارزشش را دارد. هرکسی که بخواهد زندگی بهتری داشته باشد، باید این کار را انجام بدهد. اینکه کتاب داستانی بخوانید یا غیرداستانی، اهمیتی ندارد. هرکدام فواید خودشان را دارند. چیزی که مهم است این است که مطالعه داشته باشید.
اگر هم نمیتوانید هرروز 15 دقیقه وقت بگذارید، پس یکبار در هفته 1 ساعت و 45 دقیقه مطالعه کنید. این فقط شروع کار است؛ اما همین هم بیشتر از وقتی است که اغلب مردم برای مطالعه میگذارند. نتایج تحقیقی در سال 2019 نشان داد که 70 درصد از بزرگسالان آمریکایی در طول پنج سال گذشته یکبار هم به کتابفروشی نرفتهاند.
منبع: medium.com