مفهوم و محتوای امید

یکی از حوزه‌های مهم در واکاوی مفهوم امید، حوزه اجتماعی و مسائل مربوط به آن در جامعه است. بررسی امید اجتماعی و تحلیل بسترهای اجتماعی آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحلیل وضعیت کنونی جامعه و چگونگی اصلاح آن از دیگر موضوعاتی است که باید برای آن تحلیل ارائه کرد. برای این منظور، پرسش‌هایی را  با دکتر سعید مدنی،  از اندیشمندان بنام و پژوهشگران شاخص در زمینه مسائل اجتماعی مطرح کرده‌ایم تا با مطالعه پاسخ‌های ایشان، به شناختی دقیق‌تر و تحلیلی عمیق‌تر در این باب نایل آییم.

تاریخ انتشار: 11:52 - شنبه 1400/01/7
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
no image

مولفه‌های اساسی در موضوع امید و امید اجتماعی چیست؟

مدل‌های متفاوتی برای تبیین امید و مولفه‌های آن از جهت روان‌شناختی مطرح شده است. برخی صاحب‌نظران به  دو مولفه برای امید اشاره کرده‌اند، یکی شناختی (انتظار روی‌دادن وقایع در آینده) و دیگری عاطفی (امید به اینکه رویدادها در آینده مثبت و دارای پیامدهای مطلوب باشند). سرسختی  نیز از دیگر مولفه‌های امید محسوب می‌شود. سرسختی مولفه روان‌شناختی است. سرسختی روان‌شناختی به عنوان مجموعه‌ای متشكل از ویژگی‌های شخصیتی در نظر گرفته شده كه در رویارویی با حوادث فشارزای زندگی به عنوان منبعی از مقاومت همانند سپری محافظ عمل می‌كند و افراد واجد آن می‌توانند به گونه‌ای كارآمد با مشكلات و فشارهای زندگی مقابله كنند .  سرسختی تركیبی از باورها درباره خود و جهان است  كه از سه مولفه تعهد، مهارت و مبارزه‌جویی  تشكیل شده است. سرسختی عبارت است از  باور به تغییر، دگرگونی و پویایی زندگی و به معنای این نگرش نیست كه هر رویدادی به معنای تهدیدی برای امنیت و سلامت انسان است. پس سرسختی نوعی  انعطا ف‌پذیری شناختی و بردباری در برابر رویدادهای سخت تنش‌زاست و موقعیت‌های مبهم را به دنبال دارد. سرسختی با سلامت جسمی و روانی رابطه مثبت دارد و به عنوان یک منبع مقاومت درونی، تاثیرات منفی استرس را كاهش می‌دهد و از بروز اختلال‌های جسمی و روانی پیشگیری می‌كند.  اما جامع‌ترین نظر در این زمینه برای امید سه مولفه قائل است: اهداف، تفکر در مسیر و تفکر عامل. هدف هر چیزی است که فرد آرزو می‌کند و امید دارد به دست آورد یا انجام دهد. تفکر اشاره دارد به اندیشه‌ای که افراد با توجه به توانایی‌شان هنگام آغاز و ادامه حرکت در مسیرهای انتخاب شده به سمت اهداف دارند. تفکر عامل باعث می‌شود فرد برای شروع و حفظ حرکت به جلو در مسیر اهداف دلخواه به اندازه کافی انگیزه داشته باشد. مسیرها و تفکر عامل دو مولفه مجزا اما جدانشدنی هستند و در حقیقت، تغییر در یکی باعث تغییر مشترک در دیگری می‌شود و تاثیر متقابل برهم می‌گذارند.  از همین روست که گفته می‌شود فرد امیدوار توانایی طراحی گذرگاه‌هایی به سوی هدف‌های مطلوب به‌رغم موانع موجود دارد و در ضمن، از انگیزه کافی  برای استفاده از این گذرگاه‌ها برخوردار است. بنا براین،  امید هنگامی نیرومند است كه هد ف‌های ارزشمندی را در برگیرد و با وجود  داشتن موانع چالش‌برانگیز ولی حذف‌شدنی، احتمال دستیابی به آنها وجود داشته باشد. بنا براین، در  جایی كه ما اطمینان داریم به هدف‌ها  می‌رسیم، امید غیرضروری و در مقابل،  جایی كه مطمئن هستیم به هدف نخواهیم رسید، امید دست‌نیافتنی است و ما نومید می‌شویم. البته همه آنچه مورد اشاره قرار دادم، مبتنی بر مفهوم روان‌شناختی امید است که البته به بحث درباره امید اجتماعی هم تعمیم داده می‌شود. برای فهم مفهوم  امیداجتماعی ناچاریم به زمینه‌ها یا بستر امید توجه کنیم.  زمینه یا بستر اجتماعی امید به دو موضوع مهم مرتبط است، اول توصیف نوع جامعه‌ای که به آن امید داریم. توجیه امید اجتماعی مستلزم توصیف هدف امید است و چنین وظیفه‌ای ما را به بحث درباره محتوای امید وادار می‌کند، زیرا بدون شناخت محتوای امید، توجیه آن برای جامعه بسیار دشوار یا ناممکن است. در چارچوب نظریه انتقادی ما ناچاریم برخی ایده‌ها درباره نوع جامعه‌ای را که امیدواریم داشته باشیم، روشن کنیم تا به این وسیله زمینه‌های امید اجتماعی را توضیح دهیم. این توصیفات درباره محتوای امید باید به نحوی چارجوب‌بندی شود که همه نظریه‌پردازان انتقادی درمورد آن به توافق رسند. بر این اساس، گاه امید به یک نظم اجتماعی صلح‌آمیز و عادلانه تعبیر شده که در آن افراد قادر به تحقق بخشیدن ظرفیت‌های خود به طور مستقل هستند. در هر حال، تحلیل محتوای امید اجتماعی کار مهمی است. موضوع دوم که به بستر امید اجتماعی مرتبط است متمایزساختن آن از مفهوم انتقاد اجتماعی است. زمینه‌های امید اجتماعی مکمل و نه ضرورتا منطبق بر انتقاد اجتماعی هستند. از این رو، وظیفه بازسازی انتقاد اجتماعی نباید با وظیفه امید اجتماعی تلفیق و یکی شود.

وضعیت کنونی جامعه ما در موضوع امید چگونه است؟

وضعیت امید اجتماعی را می‌توان به ظروف مرتبطه تشبیه کرد. به این معنا که هیچ وقت از محتوای این ظرف  به کلی کاسته نمی‌شود  مثلا به ندرت گزارش شده که جامعه‌ای کاملا ناامید باشد و مثل یک انسان ناامید دست به خودکشی بزند، بلکه شواهد بسیار نشان می‌دهد  امید  در درون ظروف اجتماعی جابه‌جا می‌شود. منظورم این است که محتوای امید و سویه امید است که در جامعه  تغییر می‌کند. بنا براین، من جامعه ایران را ناامید به مفهوم کلی نمی‌دانم، بلکه  سویه و محتوای امید است که در حال جابه‌جایی است. به عبارت دیگر، جامعه از جایی ناامید می‌شود و به سوی دیگری امید می‌بندد. امید در جامعه را باید از میزان تلاش و تکاپوی آن تشخیص داد. جامعه ایران سال‌هاست وارد فاز جنبشی شده یعنی نارضایتی‌ها تبدیل به کنش اجتماعی شده‌اند. جامعه جنبشی حتما جامعه امیدواری است. به این معنا که امید آن از نهادها و ساختارهای رسمی کاسته شده و در مقابل بر امیدش به سوی عاملیت‌های تغییر  افزوده شده است.

اگر در جامعه‌ای امید رو به افول گذاشت، چه عواقبی را باید برای آن جامعه تصور کرد؟

همان طور که توضیح دادم، اساسا این گزاره که «جامعه نا امید شده یا امید در آن روبه افول گذاشته» خطاست. در پاسخ به این سوال باید مجددا درباره محتوای امید سوال کرد یعنی اینکه «جامعه  از چه نا امید شده؟ و به چه امیدوار شده است؟ دیالکتیک امید و نا امیدی یعنی همین.

نقش امید در اصلاح اجتماعی چیست؟

اجازه دهید برای پاسخ به این سوال برگردیم به مفهوم امید. امید یک تصور ذهنی است از وضعیت ایدئال یا مطلوب که از دیدگاه افراد یا جوامع قابل دسترسی است و راه‌های دسترسی به آن هم برای افراد یا جوامع امیدوار مشخص است. بنا براین، برخورداری از امید به معنای آن است که اول، افراد یا جوامع می‌دانند وضعیت بهتر نسبت به وضعیت کنونی چه مشخصه هایی دارد، مثلا بیمار امیدوار می‌داند که وضعیت مطلوب برای او سلامتی است، دوم، افراد یا جوامع  وضعیت مطلوب  را قابل دسترس می‌دانند مثلا بیمار امیدوار می‌داند که قابل درمان است، سوم، افراد و جوامع  از راه‌های رسیدن به وضعیت مطلوب  آگاهی دارند، مثلا بیمار امیدوار می‌داند که برای درمان باید نزد پزشک برود و دارو مصرف کند. بنا براین اجازه دهید سوال شما را وارونه کنیم و بپرسیم نقش مصلح اجتماعی در ایجاد امید چیست؟ مصلح اجتماعی که در پی امید دادن به جامعه است باید همواره به مخاطبان خود (گروه، جمعیت، جامعه) نشان دهد وضعیتی به مراتب مطلوب‌تر و بهتر از وضعیت کنونی وجود دارد ، مصلح اجتماعی باید راه‌های دستیابی به وضعیت مطلوب را به جامعه نشان دهد و در نهایت این باور را که تغییر ممکن است، ترویج و تقویت کند.

مسئولیت فعالان اجتماعی در برابر بحران امید و امیدواری چیست؟

فعالان اجتماعی در برابر هر ناامیدی مسئولیت ندارند. اساسا برخی مواقع ناامیدی یک گام رو به جلوست. یعنی اگر چشم امید جامعه به عاملیت‌های تغییری باشد که هیچ  تصویری از وضعیت مطلوب دارند و حتی تاکید بر حفظ وضع موجود دارند و در ضمن حتی اگر وضعیت مطلوبی را هم ترسیم می‌کنند فقط توصیفی رمانتیک از آن ارائه می‌دهند، بدون آنکه راه دستیابی به آن را نشان دهند، در این صورت نا امیدی جامعه از چنین عاملیت‌هایی بسیار مغتنم است. ناامیدی از توهم و سراب بسیار هم شایسته است و باید تقویت شود تا در نتیجه آن افراد سویه امیدشان را تغییر دهند و به سویی متوجه شوند که وضعیت مطلوبِ دسترس‌پذیر را نشان دهد.

 

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    امیرتاکی

برچسب‌های خبر