باز هم ارتش فدای ملت

با هجوم موج چهارم کرونا به اصفهان و لبریزی بیمارستان‌ها از بیماران کرونایی، وقت آن رسید تا بازویی پرتوان به امداد و کمک بیاید. بازویی که  همواره در موقعیت‌های سخت، پشتیبان مردم و کشور بوده تا آسیبی به مملکت نرسد. این بازو، همان بازویی بود که از اصفهان تا خرمشهر و خلیج‌فارس کشیده شد و حالا، در زمانه جنگ با ویروس منحوس کرونا، همه حمیت و غیرت خود را گردآورد تا با احـــــداث بیمارســـــتان صحــــــرایی یکصـــدتختخـــوابـی با امکانات و استانداردهای بالای پزشکی، شریان‌های حیاتی این ویروسِ کذایی را آن‌قدر بفشارد تا بمیرد و جان از تنش به‌دررود. به همین منظور، مقامات عالی‌رتبه استان، از کشوری و لشکری برای آیین افتتاح بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابه ارتش در پارکینگ قدیم بیمارستان الزهرا گرد هم آمدند تا شاهد آن باشند که تنها در عرض یک هفته، همافران آسمان و زمین اصفهان با تغییر وضعیت و ساختار بیمارستان صحرایی، توانِ بازوی خود را به کمک کادر درمان کشور گمارده‌اند؛ بیمارستانی که اگرچه یکصد تختخوابه نامیده می‌شود، اما تا یکصدوچهل تخت نیز، توان گنجایش دارد و مسئولان ارتش ابراز امیدواری کردند که هرگز بیماری کرونایی در آن بستری نشود. در این مراسم، مقام ارشد نظامی منطقه اصفهان و فرمانده دانشکده هوانیروز به ایراد سخنرانی پرداختند و پیام فرماندهی نیروی زمینی ارتش قرائت شد.

تاریخ انتشار: 09:50 - دوشنبه 1400/02/6
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
no image

لباس پلنگی‌ها به جنگ کرونا آمده‌اند

زیر آفتاب عصرِ  اردیبهشتی صندلی‌های سیاه‌رنگی چیده و سِنی ساخته‌اند که گل‌های سرخ و شاداب و آتشینِ شمعدانی روی آن خودنمایی می‌کند. بنر شهدای ارتش، دورتادور محوطه‌ای که محصور در میان کاج‌های جوان است، نصب شده است. پرچم ایران در همسایگی تریبون به دست باد می‌رقصد. دژبان‌های تشریفات، پوشیده در لباس‌های ماشی‌رنگ خاکی با روکش پوتین‌های سپید، شق‌ورق ایستاده‌اند. چهره‌ها آفتاب و مهتاب دیده است. انعکاس تند نور خورشید بر شیشه عینک ریبن اصل نیروهای ارتش، دیدنی شده است. باد خنک عصر وزیدن می‌گیرد و خنکای اردیبهشت را به جان مدعوین می‌ریزد. عکاس‌ها چلیک و چلیک از زوایای گوناگون بیمارستان صحرایی و حضور نیروهای نظامی عکس می‌گیرند. کج‌کلاه خوش‌استیلی هم هستند، با مخمل سبز کلاه یک بری‌اش و نیروهای لباس شخصی، با کت‌وشلوار مشکی، پیراهن سپید و عینک ریبن اصل. لباس‌پلنگی‌ها به جنگ کرونا آمده‌اند. لباس‌خاکی‌ها از پشت خاک‌ریزها کرونا را آماج تک‌هایشان خواهند کرد و صدای رپ‌رپِ پوتین‌های سیاه واکس‌خورده بر زمین اصفهان، گوش‌های کرونا را به احتمال، کر خواهد کرد. اینجا، پارکینگ قدیمی بیمارستان الزهراست؛ جایی که همافران زمین و آسمان بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابی ارتش را بناکرده‌اند و روبان قرمزی در ورودی آن بسته‌اند تا چیده و دیده و پسندیده شود. در ورودی بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابی ارتش منطقه اصفهان، نقل‌قولی از رهبر معظم انقلاب نوشته است: «ارتش در شعار “ارتش فدای ملت” صادق است»؛ راستی که آدمی با دیدن خلبان‌های اتوکشیده و باوقار با لباس‌های نونوار، احساس غرور می‌کند. سروان‌ها و سرهنگ‌های پیشکسوت با دستمال‌گردن‌های آراسته و خوش‌رنگشان شناخته می‌شوند.

تخت‌ها و پوتین‌ها در آماده‌باش کامل

روکش‌های پلاستیکی آبی‌رنگ را می‌کشیم روی کفش‌هایمان و وارد بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابی می‌شویم. نیروهای زمینی و آسمانی ارتش زیر سقف بیمارستان صحرایی ایستاده‌اند، از سرباز و گروهبان تا سروان و سرهنگ و سرتیپ؛ برخی بالباس‌های پلنگی سبز لجنی و برخی با لباس خلبانی. همه در حال گفت‌وگو هستند. بوی پلاستیک و چسب بنر تا زیر سقف شیروانی بیمارستان صحرایی به هوا رفته است. اینجا، بوی تازگی و پابه‌رکابی به مشام می‌رسد. نیروها، در حال آماده‌سازی آخرین کارها هستند. بیمارستان سپید شیری‌مات است و آبی فیروزه‌ای براق. اتاق‌های جلوباز و تخت‌های آهنی با  ملحفه‌های زردرنگ با راه‌راه‌های خاکستری و پتوهای بنفش باز و قهوه‌ای در آماده‌باش کامل به‌سر می‌برند. همه‌چیز بوی فوریت می‌دهد. بوی صراحت و سرعت برای رسیدگی و کمک. باد خنک کولرهای گازی زیر سقف می‌پیچد. ارشد نظامی منطقه اصفهان و یزد و چهارمحال و بختیاری در برابر دوربین خبرنگار صداوسیما ایستاده و در حال تشریح اخبار فعالیت‌هاست، به نظر. چندین نیروی پزشکی، به‌احتمال پرستارها، روپوش سپید به تن، گرد او ایستاده‌اند. از بیرون صدای امتحان میکروفون و بلندگو می‌آید و صدای موزیک ترانه‌هایی درباره رشادت‌های ارتش که از گذشتن روزهای تاریک و آمدن روزهای رنگین خبر می‌دهد. نیروها کم‌کم بر صندلی‌های سیاه مستقر می‌شوند. نور خورشید در حال غروب است که مجری برنامه از آیین افتتاح بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابی ارتش می‌گوید تا توان پذیرش بیماران کرونایی را بالا و بالاتر ببرد. با خنک‌ترشدن هوا و شکفتن غروب، کم‌کم شلوغ‌تر می‌شود و نیروهای انتظامی هم به جمع اضافه می‌شوند، از یگان‌های فرماندهی و یگان امداد و بهداشت. سرودهایی در ستایش کادر درمان کشور پخش می‌شود. کلیپ‌هایی از حضور ارتش، از جبهه‌های سازندگی و خدمت تا جبهه‌های جنگ و شهادت، همیشه درصحنه‌بودنِ ارتش را به رخِ آسمان می‌کشد. ماه نیمه‌کامل در آسمان آبی کم‌ابر پدیدار شده است.

جنگ انسان علیه ویروس پرچم اصفهان بالاست

سربازها در انتها و سرهنگ‌ها در ابتدای جمع نشسته‌اند. سرود ملی ایران در هوای اردیبهشت یله می‌شود و دست است که به نشانه اطاعت و احترام می‌رود بالا. مجری مراسم از رشادت‌های ارتش در عرصه‌های مختلف سخن می‌گوید و از اینکه هوانیروز، در بیش از 17 استان کشور 31 پایگاه اورژانس هوایی تشکیل داده است. استاندار اصفهان از راه می‌رسد و با مشایعت نیروهای نظامی به صدر مجلس می‌رود و بر صندلی سیاه می‌نشیند. عکاس‌ها چلیک و چلیک عکس می‌گیرند. سنجاقکی آبی هوای مراسم را به هم می‌دوزد، چرخ می‌زند و با هیاهوی نرمه‌باد خنک عصر و خیابان، از حاضران سان می‌بیند. ارشد نظامی منطقه اصفهان و یزد و چهارمحال و بختیاری، امیر سرتیپ دوم ستاد محسن آذرافروز در پشت تریبون قرار می‌یابد و از تلاش ارتش‌های جهان در سال‌های متمادی برای نجات جان سربازان سخن می‌گوید و از تلاشی که موجب به‌وجودآمدن «طب رزم» یا «پزشکی نظامی» شد.
 او فلسفه وجودی بیمارستان‌های صحرایی را برای حضار تشریح می‌کند و این تلاش را تلاشی در جهت راه‌اندازی بیمارستان‌های سیار برای کمک‌های پزشکی می‌داند؛ چیزی که در تمام ارتش‌های دنیادیده و در ساختار تمام نیروهای نظامی ایران نیز وجود دارد. امیر آذرافروز از قرارگاه‌های منطقه‌ای ارتشِ ایران نیز سخن به میان می‌آورد. او عنوان می‌کند که مدیریت بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابی حاضر با بیمارستان 577 ارتش است؛ البته در زمانه جنگ، این بیمارستان‌ها در نزدیکی منطقه رزم ایجاد می‌شوند و در شرایط بحران، در دلِ بحران یا در نزدیکی آن. ارشد نظامی منطقه اصفهان و یزد و چهارمحال و بختیاری، خصوصیت بیمارستان‌های صحرایی را سیاربودن آن‌ها می‌داند؛ به این دلیل که می‌توانند امکانات مختلفی را با خود حمل کرده و خدمت ارائه کنند. به‌عنوان‌مثال، وقتی بیمارستان از اتاق 35متری کامیون پیاده می‌شود تا 150 متر گسترش می‌یابد، بنابراین این بیمارستان‌ها باید بتوانند حداقل شرایط را به هنگام بحران یا بلایای طبیعی فراهم کنند. او می‌گوید وقتی رزمنده‌ای در منطقه زخمی می‌شود، او را به بیمارستان صحرایی می‌رسانند تا جان رزمنده را نجات دهند، به‌گونه‌ای که در طول جنگ، شاهد مهارت بی‌بدیل کادر پزشکی در این زمینه بودیم.
امیر آذرافروز می‌گوید که در دوران کرونا، ستاد مبارزه با کرونای استان بارها از ما خواست تا در این زمینه انجام‌وظیفه کنیم، به همین خاطر با تغییر ساختار و طراحی جدید بیمارستان به‌وسیله پزشکان نظامی، این امر انجام شد؛ زیرا کشور درگیر جنگی ویروسی است که موضع و مواضعش مشخص نیست و سربازان این جنگ، کادر درمان هستند؛ بنابراین، این دوران از دوران جنگ، کمتر نیست.
 او از شهادت حدود 30 تن از بهترین پزشکان و پرستاران ارتش در راه مبارزه با کرونا نیز سخن می‌گوید و با اشاره به اینکه این بیمارستان ظرف یک هفته مطابق با استانداردهای پزشکی احداث‌شده، از امکان افزایش ظرفیت آن تا یکصد و چهل تخت خبر می‌دهد.
فرمانده دانشکده هوانیروز ارتش نیز نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران را نیرویی معرفی می‌کند که به هنگام وقوع تمام بلایای انسانی و طبیعی، همواره در صحنه حضور داشته و انجام‌وظیفه کرده است. سرهنگ خلبان ولی رحمانی همچنین از آماده‌باش تمامی بیمارستان‌های ارتش در بحث کرونا سخن می‌گوید و از احداث فوری بیمارستان‌های صحرایی در گیلان، خوزستان و در دورترین نقاط ایران، در کمترین زمان ممکن. او احداث بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابی ارتش را مرهون حمایت فرماندهان متعدد ارتش، نیروی زمینی و علوم پزشکی می‌داند. بیمارستانی که هم‌اکنون آماده بهره‌برداری است و همه تجهیزات آن برای اولین بار است که مورداستفاده قرار می‌گیرد. در پایان این مراسم، پیام فرماندهی نیروی زمینی ارتش، سرتیپ دکتر کیومرث حیدری نیز قرائت می‌شود و روبان سرخ افتتاحِ بیمارستان صحرایی یکصدتختخوابی ارتش، با شکفتنِ غنچه غروب، با حضور مقامات عالی‌رتبه استان دیده و چیده و پسندیده می‌شود، به این امید که هرگز بیماری کرونایی در آن بستری نشود.

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    عادل امیری

برچسب‌های خبر