اقتصاد سینما طی این 15 ماه بهاندازهای نابود شده که حتی نتوانسته به رقم فروش 15 میلیارد تومان برسد، درحالیکه در شرایط نرمال، سینمای ایران طی 15 ماه باید بیش از 500 میلیارد تومان میفروخت. به دلیل تعطیلی سینماها، صاحبان فیلمها از نمایش آثارشان امتناع کرده و همین سبب شد تا هماکنون نزدیک به 150 فیلم در صف اکران منتظر نمایش باشند. این ترافیک بدونسابقه در سینمای ایران سبب شده تا یکسال تمام اکران سینماها پیشفروش شود؛ ضمن آنکه مشخص نیست تکلیف اکران فیلمهایی که طی سال گذشته و امسال جلوی دوربین رفتهاند چیست؟
معضل کنونی سینمای ایران برخلاف دیگر مشاغل، با یک بازگشایی ساده حل نخواهد شد. هماکنون برخی از سینماهای کشور که تعدادشان کم هم نیست، ترجیح دادهاند طی 15 ماه اخیر تعطیل بمانند، عدهای تقاضای تغییر مالکیت دادهاند و برخی دیگر هم با تعدیل سنگین نیرو مواجه شدهاند. این آسیبها سبب شده ناامنیهای صنفی سینما، به اوج خود برسد؛ ناامنیهایی که با انفعال وزارت ارشاد و سازمان سینمایی، نگرانیهایی را در مورد آینده این صنف به وجود آورده است. نگرانی از بابت اینکه بهجز معدود بازیگران طراز اول سینما، مابقی اعضای این صنف که حدود 8 هزار نفر (به استثنای اعضای خانوادهشان) هستند، هیچ تضمینی برای آینده شغلیشان ندارند و این نگرانی با اطمینان از بیخیالی نهادهای ذیربط، شکل وحشتناکتری به خود گرفته است.
بازگشایی کمرمق سینماها
برای اکران نوروز 1400، خیلیها امید داشتند که با توجه به نمایش چند فیلم جدید و البته افزایش 30 درصدی قیمت بلیت، سینماها با استقبال ولو حداقلی مخاطب مواجه شود. فیلمها به روی پرده آمدند و توانستند تاحدودی، آن ترس عجیب مخاطبان برای تماشای فیلم در سالنهای سینما را از بین ببرند. درست در روزهایی که قرار بود این اتفاق به جریان رسانهای تبدیل شده و امیدها برای زندهشدن دوباره سینماها بیشتر شود، بهناگهان و با قرمزشدن شرایط کرونایی تمام کشور، بار دیگر سینماها تعطیل شد تا این تنفس مصنوعی که قرار بود با اکران پرزرقوبرق نوروزی برقرار شود، از رمق بیفتد. سینماها تعطیل شد و چرخ سینما روی همان ریل همیشگی ورشکستگی و عدمحمایت نهادهای مسئول به تکرار افتاد.
حالا اما چند روزی است که با بهتر شدن اوضاع کرونایی، سینماها بازگشایی شده است. بازگشایی کمرمقی که دیگر کسی از جامعه سینمایی را خوشحال نمیکند. اشکال بزرگ تصمیمگیری ستاد ملی کرونا و مسئولان سینمایی که مطمئنا آشنایی چندانی با هنر هفتم ندارند، این است که به سینما، به شکل مغازه و دکان نگاه میکنند. آنها گمان میبرند که سینماها مانند سوپرمارکت، به محض بازگشایی، با استقبال مردم مواجه شده و چرخه اقتصادی آنها به گردش درمیآید. حال آنکه با توجه به تمام تبلیغات مسمومی که علیه یکی از امنترین مکانها در زمان شیوع کرونا به راهانداختهاند، مردم با سینماها قهر کرده و برخی دیگر نیز از آن میترسند. بدینگونه است که برخی کارشناسان، زمان رونق سینماها را تا 2سال و برخی دیگر تا 5 سال آینده بعید میدانند.
سینما رفتن یک فرهنگ است و جا افتادن فرهنگ، طی یک شب به دست نمیآید و مشمول مرور زمان است. مرور زمانی که با بیخیالی مفرط مسئولان، طولانیتر شده و بارقههای امید آن، کمرنگتر از هر زمان دیگری احساس میشود.
همین ناامیدیها سبب شد تا سینماها علیرغم آنکه میتوانستند از شنبه هفته پیش باز باشند، با تاخیری چند روزه، از سهشنبه به نمایش فیلم مبادرت ورزند. برخی سینماها نیز همچنان ترجیح دادند که تعطیل بمانند و با چشمانی نگران، وضعیت آینده این صنف را که طی 100سال اخیر نظیر نداشته، رصد کنند. در بسیاری از پردیسهای سینمایی کشور نیز اینطور صلاح دانستهاند که همه سالنها را درگیر نمایش نکرده و تنها از برخی ظرفیت خود برای اکران فیلم استفاده کنند.
وقتی فیلم جدیدی در سینماها نیست
این وضعیت برای سینمای ایران، حالا دیگر تثبیتشده است. در سال 99، با توجه به ماههای ابتدایی کرونا، برخی امیدواریها وجود داشت. بعضی گمان میکردند که کشور مشمول پیک جدیدی نمیشود، برخیهای دیگر به تعهد سازمانها و نهادهای سینمایی، امید داشتند و برخی دیگر هم تصور میکردند که با تزریق فیلمهای جدید، مخاطبان بیشتری به تماشای فیلمها خواهند نشست. اما امروز که سینماها، چندین بار پس از بازگشایی، بلافاصله تعطیل میشوند، مشخص شده که هیچیک از این امیدواریها، ضامن سینمای ایران نخواهد شد. موجی از ناامیدی، سینمای ایران را دربرگرفته و در روزگاری که تمامی توجهات به سمت اخبار کرونا و وضعیت اقتصادی مردم معطوف شده، کمتر سهمی نصیب فرهنگ و بهخصوص سینما با دایره شمول بالاتری به نسبت دیگر شاخههای هنری شده است.
همین ناامیدیها سبب شده تا صاحبان آثار، علاقهمندی کمتری به نمایش فیلمشان داشته باشند. همانگونه که ملاحظه کردیم، تهیهکنندگان ریسک نمایش فیلمشان را در زمان طلایی نوروز با تمام تشویقهایی که عنوان شد، نپذیرفتند و امروز که حتی اکران نوروزی هم که به شکست انجامید، بعید است تا معمولی شدن شرایط سینماها، به ارائه فیلم خود برای نمایش بر پرده سینماها ترغیب شوند. در حال حاضر، همان فیلمهای نیمهجان اکران نوروزی به روی پرده هستند؛ حال آنکه طبق سنت هرساله، اکنون فیلمهای اکران نوروز باید با کمکردن سالنهای خود، فضا را برای فیلمهای جدید اکران فطر فراهم کنند. اما میبینیم که فیلمهای کمرمق اکران نوروز، حالا به اکران فطر هم رسیدهاند و هیچ تهیهکنندهای، تقاضای نمایش اثرش برای اکران عیدفطر را به شورای صنفی نمایش نداده است. یعنی که دو فرصت طلایی نوروز و فطر به همین راحتی سوخت شد. حالا چشم سینماداران به اکران طلایی تابستان است تا به عنوان آخرین فرصت در سال 1400، به این گزاره مهم فکر کنند که آیا تابستان 1400 قرار است مانند تمام سال 99 و نوروز و فطر 1400 سوخت شود؟
سینماهای اصفهان در سال 1400 چقدر فروختند؟
نگاهی به آمارهای مستند سینمایی در سال 1400، دامنه نگرانیها برای استقبال مخاطبان از سینماها را بیشتر میکند. از ابتدای امسال تا به امروز، تنها 35 سینمای فعال در کشور وجود داشته و 62سالن به نمایش فیلم مبادرت ورزیدند. تاکید میکنیم که طی امسال، تنها 62سالن از حدود 600 سالن سینمایی، به پخش فیلم روی آوردند و تنها 15 هزار و 500 صندلی برای فیلم دیدن آماده بود.
آماری که هیچگاه در تاریخ صدساله سالنهای سینمایی در ایران دیده نشده است. حتی در روزهایی که نخستین سالنهای سینما ساخته میشد و عموم مردم، هیچ آشنایی با صنعتی به نام سینما و فیلم دیدن نداشتند، باز هم آمارها بهمراتب بالاتر از میزان استقبال کنونی بود.
در استان اصفهان اما آمارها کمی بهتر از متوسط کشوری است. در حدود دوماهی که از سال 1400 میگذرد، بیشترین استقبال مخاطبان اصفهانی از کمدی «تکخال» بوده است، فیلمی که 18هزار نفر مخاطب در سراسر کشور داشته و 550 نفر آن از اصفهان بودهاند. «هفتهای یکبار آدم باش» با 4500 مخاطب، «خورشید» با 2300 مخاطب، «خون شد» با 600 مخاطب و «لاله» با 200 مخاطب، دیگر آمارهای سینمایی استان اصفهان در دو ماه ابتدایی سال 1400 است. یعنی فیلمهای اکران نوروز طی دو ماه طلایی در استان اصفهان، حدود 280 میلیون تومان فروش داشتند واین به اندازه کل فروشی است که تا پیش از دهه 90، برای سینماهای استان اصفهان رقم میخورد.
ولی این روزها در شرایطی به سر میبریم که هیچ عنصری به اندازه «فرهنگسازی» نمیتواند ضامن برونرفت سینما از وضعیت اورژانسیاش باشد. پارادایمی که قطعا نقطه شروع آن از نهادهای دولتی و تصمیمگیران سینمایی خواهد بود تا دامنه حمایتها با یک چرخش دومینووار، به مردم برسد. چشمها هماکنون به اکران تابستان دوخته شده است که اگر این فرصت طلایی هم از دست برود باید تا نوروز 1401، منتظر بمانیم تا بلکه در وضعیت بغرنج سینماها فرجی شود.