اگر ممکن است درباره فعالیتی که انجام میدهید، توضیح مختصری دهید تا بحث را شروع کنیم.
من مسئول کلوپ ملی کمپینگ و کاروانینگ، هستم. اعضای این کلوپ کسانی هستند که انواع ماشینهای مسافرتی دارند. همین اول کار بگویم که آفرود ماشین کمپری محسوب نمیشود؛ البته ما هم مثل ایشان طبیعتگرد هستیم؛ ولی این دو مقوله ارتباطی به هم ندارد. درواقع کمپر ماشینی برای سفرکردن است و کلوپ ما در این حوزه فعالیت میکند.
آخرین همایشتان هم در کویر ابوزیدآباد اصفهان بود. درست است؟
بله، همینطور است. قبل از آنهم همایش دوروزهای در دریاچه چیتگر داشتیم. حدود 240 خودرو از انواع مختلف کمپر در آن حضور پیدا کردند.
شما چطور همدیگر را در وسعت یک کشور پیدا میکنید و باهم در ارتباط هستید و چطور این همایشها برگزار میشود؟
گروههای دیگری هم در این زمینه مشغول فعالیتاند. بهجز ما، پرشین کمپر، آریا کمپر و چند گروه دیگر نیز در این حوزه مشغول کار هستند. وقتی برنامهای در فضای مجازی اعلام میشود، در همه این گروهها به اشتراک گذاشته میشود و بسیاری شرکت میکنند. درواقع ارتباطی که وجود دارد، بیشتر از طریق فضای مجازی است.
سفر با ماشین کمپری یک سبک زندگی کولیوار است یا روشی برای ســفــرکـردن؟ چـقـدر سـفـر مـیکنـیـد؟ یکیدو روز در هفته سوار خودروهایتان میشوید و طبیعتگردی میکنید یا دائم در حال سفرید و در این ماشینها زندگی میکنید؟
ونلایـف یک سـبـک زندگی است؛ ولی اینجور نیست که دائم در ماشینهایمان زندگی کنیم. البته ما دوستانی داریم که سهچهار سال است در حال سفرکردن هستند و جاهای مختلف میروند. اینجور هم نیست که مثلا آخر هفته سوار ماشین شویم و سفر برویم. ممکن است بیستسی ماشین جمعشویم و دوسه هفته سفر برویم یا ممکن است امروز یکی از دوستان تنها راه بیفتد و مسیری را برود. درواقع اینطور نیست که زندگیمان در این ماشینها باشد. البته در خارج از کشور ،مثلا در آمریکا، کسانی را داریم که سبک زندگیشان کولیوار است؛ ولی در ایران هنوز خیلی این سبک از زندگی را نداریم. بیشتر در بحث سفر و تفریح از این شیوه استفاده میشود. امکاناتی که داریم باعث میشود سفر راحتی را تجربه کنیم؛ مثلا ما به برق بیرون نیاز نداریم. یک منبع آب داریم و هرازگاهی آن را پر میکنیم. میتوانیم حداقل دوسه هفته اگر آب پیدا نکنیم در ماشینهایمان زندگی کنیم. غذا هم همین مواد غذایی است که در خانه استفاده میکنیم.
پس در ایران یک سبک زندگی نیست؛ یک سبک سفرکردن است؟
البته در همه جای دنیا درصد کمی از کسانیکه کمپر دارند، بهصورت کولیوار زندگی میکنند. تفکیک این دو موضوع سخت است؛ چراکه سبک سفر میتواند سبکی از زندگی باشد. نکتهای را هم در نظر بگیرید که سفر جزء لاینفک زندگی است؛ یعنی شما اگر در زندگیتان سفر نباشد، رکن بسیار مهمی را حذف کردهاید. حال با این وسیله سفر خیلی راحت انجام میشود؛ مثلا در سوئد چیزی حدود 100هزار کمپر داریم. اینها کسانی هستند که اگر شرایطی برای سفر طولانی برایشان بهوجود بیاید، با ماشینهایشان سفر میکنند. بهصورت کامل در ماشین نیستند؛ ولی شش ماه در سفرند. برای همین فکر نکنید که فقط در ایران اینگونه است؛ در همه جای دنیا این شکلی است.
تاریخچه اینگونه سفر کردن در ایران به چه زمانی برمیگردد؟ قبل از انقلاب هم چنین سبکی را داشتهایم؟
تقریبا 70سال است که کمپر در دنیا وجود دارد. در ایران از قبل از انقلاب وجود داشته، ولی نه به این صورت که مجهز باشد. البته قبل از انقلاب ماشینهای کمپری از خارج از ایران وارد میشده است. در ایران تا 1392 سیستمی برای تجهیز وجود نداشت. در این سال اولین گروه کمپری به اسم پرشینکمپر فعالیتش را آغاز کرد؛ سپس شروع به پیداکردن آدمها کردیم. من جزو اولین نفراتی بودم که در این گروه فعالیت میکردم. بسیاری از افراد در آن زمان ماشینها را از خارج میآوردند. یک عده را هم داشتیم که خودشان ماشین را تجهیز میکردند. درواقع طرف استعداد فنی داشت و میتوانست وسیلهای را با تحقیق در فضای مجازی پیدا کند و بسازد. اولین همایشمان را هم همان سال 92 در منطقه پلور با 60 ماشین برگزار کردیم. بعد از سال 92 و تشکیل این گروه، کارگاههایی به راه افتاد که کار تجهیز را انجام میدادند. در حال حاضر هم حدود شصت هفتاد کارگاه تجهیز کمپر در ایران داریم که در بسیاری از شهرها فعالیت میکنند. بهجز تهران در کرج، مشهد، تبریز، اصفهان و بسیاری از شهرهای دیگر این کارگاهها در حال فعالیت هستند. درضمن قبلا تجهیزات کمپر را در ایران نداشتیم؛ ولی در حال حاضر این امکانات مهیا است؛ مثلا شرکتی که یخچال خورشیدی برای روستاییها درست میکرد، حالا میبیند این یخچال در کمپر میتواند استفاده شود؛ پس یخچال 12 ولت درست میکند.
لطفا درباره همایشهایتان توضیح دهید؟ در این همایشها چه اتفاقی رخ میدهد؟ هدف از این همایشها چیست؟
اول این را بگویم که این کلوپ زیر نظر کانون اتومبیلرانی ایران فعالیت میکند. کانون اتومبیلرانی تنها مجری بحث خودرو در ایران است و خودش زیر نظر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است.
چرا این همایشها برگزار میشود؟
به این دلیل که مسئولان این سبک از سفر و درعینحال این سبک زندگی را بشناسند و بفهمند صنعتی است که قابلیت رشد در کشور دارد و باید حمایت شود. واقعیت این است که بیشتر ماشینهای ایرانی مجوز کمپر کردن ندارند.
چرا چنین مجوزی صادر نمیشود؟ مگر کمپر برای کسی مزاحمت دارد؟
تجهیزات داخل ماشین من شامل یخچال، گاز، سینک، روشویی، توالت فرنگی، حمام و پذیرایی در حد مینیمان و کوچک است. پس وقتی صحبت از کمپر میشود، یعنی تغییر فضای داخلی ماشین به یکشکل دیگر. ما به لحاظ کاربری یکسری تعریفهایی داریم؛ ولی بحث کمپر هنوز در ایران شامل کاربری بسیاری از خودروها نیست. البته چند نمونه خودرو با چنین کاربری داریم؛ مثل شرکت کاریزانخودرو یا شرکت سروشدیزل و آریندیزل که به بحث کمپر علاقهمند شدند و شروع به تغییر کاربری گرفتن برای ماشینهایشان کردند؛ ولی ماشینهای قدیم نمیتوانند تغییر کاربری دهند؛ مگر اینکه صفر باشند. پس خیلی از ماشینها قابلیت کمپرشدن ندارند؛ مثلا در آمریکا یا اروپا کامیون یا اتوبوس را کمپر میکنند و خیلی راحت مجوزهایش را میگیرند و از آن به بعد ماشین بهعنوان کمپر شناخته میشود. ما این همایشها را برگزار میکنیم تا مسئولان و پلیس راهور ببینند و متوجه شوند این یک سبک از سفر است؛ در عین حال که صنعتی است که میتواند باعث رونق اقتصادی در کشور شود.
چطور کمپر باعث رشد اقتصادی در کشور میشود؟
اگر کمپر رونق پیدا کند، علاوه بر اینکه کارگاههای تجهیز زیاد شده و تعداد زیادی مشغول به کار میشوند، کمپسایدها برای پارککردن این ماشینها احداث میشوند. در این کمپسایدها امکاناتی مثل آب و برق در اختیار کمپرها قرار میگیرد و درآمدی از این طریق ایجاد میشود. اگر در اینترنت جستوجو کنید، میبینید که کمپسایدها در کشورهای گردشگرپذیر مثل ترکیه بسیار زیاد هستند و باعث رونق اقتصاد این حوزه میشوند. علاوه بر این، سفرهای ما به مناطقی است که امکان سفر بهسادگی مثلا با یک ماشین معمولی به آنجا نیست و امکان اقامت (اگر بومگردی نداشته باشد) در آنها وجود ندارد. این رفتنها باعث میشود تجارتی اتفاق بیفتد. تصور کنید یک سوپرمارکت در روستا محدوده فروش مشخصی دارد؛ ولی وقتی 20 کمپر وارد روستا میشوند، یکدفعه فروشش چندبرابر میشود و این قطعا بر اقتصاد مناطق دورافتاده تأثیر میگذارد؛ مثلا همین چند وقت پیش که کویر ابوزیدآباد بودیم، یکی از بومگردیها برایمان دو منبع آب و هیزم تهیه کرد و روستاییها یکسری موادغذایی به ما فروختند. این دقیقا اسمش رونق اقتصادی روستایی است. حال تصور کنید این تعداد کمپر به عدد یکمیلیون برسد که عدد خیلی زیادی هم برای کشورمان نیست، البته تعداد کمپرها در ایران رو به افزایش است و روزانه تقریبا 40 تا 50 کمپر در حال اضافه شدن به مجموعه است.
آیا لزوما سفر با کمپر با توجه به وضعیت اقتصادی کشور طریقهای برای سفر ارزان است یا با احتساب هزینه سوخت و تعمیرات خودرو و تجهیز بهصرفه نیست؟
ببینید مثلا اگر قصدتان این است که آخر هفته سفری از اصفهان به ورزنه داشته باشید و بعد از دوسه ماه سفری به شهرضا و جشن انارش داشته باشید، کمپر برای این اندازه از سفر بهصرفه نیست؛ ولی اگر شما تصمیم بگیرید که دو ماه در سفر باشید، قطعا هزینههایتان بسیار کمتر است.
چقدر درزمینه فرهنگسازی کار کردهاید؟ مثلا اگر همایشی در کویر داشته باشید، کمپرها فرهنگ استفاده از سکوت شب کویر را دارند یا در این زمینه هنوز کار نشده است؟
اوایل مشکلاتمان زیاد بود. خیلیها بهعنوان یک فرصت از آن استفاده مــیکــردنــد. مــیآمــدنــد و صــدای دستگاه ضبطشان را بلند کرده و سروصدا میکردند و آرامش همه را به هم میزدند؛ ولی الان میتوانم بهجرئت بگویم که داستان تغییر کرده است. کسانیکه جدیدا با کمپر سفر میکنند، چون ترجیح میدهند با گروه و در کنار افراد باسابقهتر سفر کنند، فرهنگ اینگونه سفر را هم از ایشان میآموزند. درواقع افراد کمتجربه نگران امنیت خودهستند و احساس میکنند کشورمان جای ناامنی است؛ پس ترجیح میدهند با گروه سفر کنند و فرهنگسازی هم بهصورت اتوماتیک اتفاق میافتد.
بحث امنیت هم بسیار مهم است. در این سالها چقدر امنیت شما در طول سفر به خطر افتاده است؟
بهجرئت میگویم که در روستاهایمان امنیت بهخوبی برقرار است. حداقل منی که از سال 92 با کمپر در حال سفرکردن هستم، هیچوقت با مشکلی روبهرو نشدهام و تا حالا نشنیدهام که مزاحمتی برای کسی بهوجود آمده باشد. باز به بحث فرهنگسازی برگردم. ببینید یکزمانی فقط دو تا وبلاگ وجود داشت که درباره این شکل از سفر مینوشت. امروز شما #کمپر را در اینترنت جستوجو کنید و ببینید چقدر درباره این موضوع نوشته شده است؛ ضمن اینکه وقتی جایی میرویم، چون ماشینها (چه آنهایی که موتورهوم هستند و ماشین و کاروان یکی است و چه آنهایی که کشنده هستند و ماشین کاروان را حمل میکنند) خاص هستند، مورداستقبال مردم قرار میگیرند. آنها دوست دارند ماشینها را بازدید کنند. خودمان هم معمولا دوست داریم ماشینهایمان توسط مردم دیده شود. همین باعث تعامل فرهنگی نیز میشود و خیلیها تشویق میشوند اینگونه سفر کنند.
چــقــدر حــفــظ بــوم مــحــل و محیطزیست منطقه برایتان اولویت دارد؟
پرسش خیلی خوبی است. خدمتتان عــرض کنــم وقــتــی وارد طبــیــعــت میشویم، حساسیت زیادی درباره این موضوع داریم. سعی میکنیم اگر زبالهای وجود دارد، قبل از برگزاری کمپ، بازسازی انجام دهیم و زبالهها را جمع کنیم؛ بعد از پایان کمپ هم زبالهای به جا نمیگذاریم. علاوه بر این، برنامههای پاکسازی داریم. چند وقت پیش به نیت پاکسازی به دریاچهای در سمت کیاسر رفتیم. برنامهای دوروزه بود. 20 ماشین در آن شرکت کردند. چیزی در حدود سه تن زباله جمع کردیم.
چه حمایتهایی از سمت دولت نیاز دارید؟ آیا به بودجه خاصی هم نیاز دارید؟
این یک صنعت است که من مطمئنم بهزودی شرکتهای خودروساز مثل سایپا و ایرانخودرو در این زمینه سرمایهگذاری خواهند کرد. لازمه این کار تسهیلاتی است که دولت میتواند در این بخش قائل شود. مشکلات ما بسیار است؛ مثلا یکی از مهمترین معضلهای ما بحث تعویض پلاک است. ما وقتی یک خودرو را تجهیز میکنیم و برای تعویض پلاک میرویم میگویند باید خودرو خالی شود. واقعیت این است که این معضل بزرگی است. بحث بعدی، معاینه فنی خودرو است که خلأ قانونی داریم. بهراحتی میگویند چون ماشین کمپر است، ما نمیتوانیم معاینه فنی به شما بدهیم. قرار نیست داخل ماشین را معاینه کنند؛ ولی قبول نمیکنند. بحث بعدی، بیمه است. خیلی از ماشینهای ما ون مسافری یازدهنفره هستند؛ درحالیکه بهعنوان کمپر از سوی یک زن و شوهر به کار گرفته میشوند. در این حالت باید بیمه یازده نفر را پرداخت کنند. این در حالی است که در کشورهای دیگر خوداظهاری وجود دارد و صاحب ماشین تعداد را مشخص میکند. بحث بعدی این است که خودروهای زیادی هستند که میتوانیم کمپرشان کنیم و هزینههای خیلی کمی دارند؛ مثلا مینیبوس یکی از گزینههای بسیار خوب است؛ ولی متأسفانه این امکان وجود ندارد که تغییر کاربری دهیم یا مثلا همین نیسان آبی. من اعتقاددارم یکی از بهترین گزینهها برای تبدیلشدن به کمپر همین ماشین است.
پس برای پیوستن به جمع کمپریها هزینه زیادی نیاز نیست. کافی است یک نیسان آبی بخریم.
سروشدیزل الان خودروی هیوندا آورده که قیمتش یکمیلیارد و هفتصد میلیون است. عدهای میخرند و کمپر میکنند. این قشری که این ماشین را میتواند بخرد، قشر مرفهی است و تعدادشان زیاد نیست. شاید 10درصد کمپریهای ایران چنین ماشینی دارند. غزال یکی از ماشینهایی است که خیلی کمپر شده است. قیمتش همین الان کمتر از یک پژو 206 است. هزینه تجهیز هم از حدود 50 میلیون به بالاست. هم میتوان با یکمیلیون حمام و دستشویی داخل کمپر داشت هم میشود با 20 میلیون. بستگی به شما دارد.
پس بیشتر کسانی که با کمپر سفر میکنند، متعلق به طبقه میانی جامعه هستند. درست است؟
دقیقا همینطور است. من خودم جزو همین طبقهام و البته ترجیح میدهم از سفر، بیش از هر چیزی لذت ببرم.
اگر کسی بخواهد این طریقه سفر را انتخاب کند، چه گروه یا کانالی را معرفی میکنید؟
گروههای زیادی در این زمینه وجود دارند که در فضای مجازی مشغول فعالیتاند؛ ولی تنها گروهی که بهصورت قانونی و با حمایت دولت این کار را انجام میدهد، گروه ملی کمپینگ و کاروانینگ است که زیر نظر کانون اتومبیلرانی مشغول فعالیت است. تمام برنامههای ما با مجوز پلیس راهور است و کانون اتومبیلرانی نیز پیگیر مطالبات ماست.
چطور مکانی برای همایش انتخاب میشود؟ شما این کار را انجام میدهید یا پیشنهادش از طرف مقصدی است که انتخاب میکنید و ایشان شما را دعوت میکنند؟
ما سالی یک همایش کشوری داریم که مکان آن را من انتخاب میکنم؛ سپس با اعضای کلوپ دربارهاش مشورت و بــرنــامــهریــزی مــیکنــیــم. پیشاپیش بگویم که ما در اردیبهشت سال آینده در شیراز همایش کشوری داریم؛ علاوه بر این همایشها، سفرهای زیادی را هم برنامهریزی میکنیم؛ مثلا آخر دیماه قرار است همراه با 50 کاروان سفری به کیش داشته باشیم. یک روز از آن را برای بازدید عمومی مردم قرار دادهایم؛ رژهای هم در اطراف جزیره داریم و اینها همه برای انتقال فرهنگ اینگونه سفرکردن است.
در اصفهان چه کسانی در این زمینه پیشرو هستند؟
تعداد زیادی کمپر در اصفهان داریم. شاید پنجاهشصت نفر را بتوانم اسم ببرم؛ همچنین آقای هراتیان را داریم که از پیشکسوتان این حوزه هستند و کارگاهی برای تجهیز ماشینها دارند. یا دوست بزرگوار دیگری داریم که جانباز جنگی هستند و یک دستشان را از دست دادهاند و با کمپر سفر میکنند.