مسعود اسداللهی، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، در گفتوگو با «اصفهانزیبا» از ابعاد ترور شهید صیادخدایی میگوید
با گذشت چندروز از ترور یکی از نیروهای سپاه پاسداران کشورمان، حسن صیادخدایی و درحالی که ایران از ابتدا صهیونیستها را مسئول حتمی این اقدام تروریستی میدانست، روز پنجشنبه (5 خرداد) روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی، با مطرحکردن ادعاهایی از سوی مقامات رژیم صهیونیستی درباره این ترور نوشت، اسرائیل به مقامات آمریکایی گفته که مسئول انجامدادن ترور این شهید بوده است.
در این گزارش ادعا شده است: «مقامات اسرائیلی گفتهاند سرهنگ خدایی، معاون فرمانده گردان ۸۴۰ بوده و در برنامهریزی برای طرحها علیه اسرائیلیها در نقاط مرزی نقش داشته است. به ادعای آنها، او مسئول عملیاتهای این گردان بوده است.» این اقدام تروریستی که با واکنش قاطع نظام جمهوری اسلامی ایران مواجه شد و دستور اکید مقامات ارشد نظام در پیگیری جدی این پرونده، رژیم صهیونیستی را به حالت آمادهباش در مقابله با انتقامی نزدیک ازسوی ایران وادار کرد، تحلیلهای متفـاوتی را نیــز از ســوی کارشنــاســان با توجه به تغییر هدف صهیونیستها از دانشمندان هستهای به یک عضو سپاه قدس ایران و همچنین شرایط ترورهای صورتگرفته در ایران ازلحاظ توافقهای منطقهای و یا مراودات سازنده دیپلماتیک ایران با غرب، در پی داشته است. آنطور که ترور محسن فخریزاده، دانشمند هستهای کشورمان در فضایی مشابه با این روزها اتفاق افتاد و هدف از آن، کندشدن فعالیتهای هستهای ایران بود؛ فضایی که هماکنون نیز تکرار شد و به اعتقاد برخی کارشناسان شایــد با هــدف اصلــی اخــلال در رونــد سیــاست خــارجی ایـــران با محــوریت عدم احیای برجام است. «اصفهانزیبا» در بررسی ابعاد ترور شهیــد صیــــادخـــدایـــی و پیــشبینـــی در خصوص واکنش ایران به این اقدام تروریستی با مسعود اسداللهی، استاد و تحلیلـگر ارشــد مسائــل غــرب آسیـــا، گفتوگو کرد. به گفته این استاد بینالملل ترور یک عضو از سپاه ایران، آن هم در شرایطی که هیچگونه سیستم حفاظتی در اختیار نداشته، نشاندهنده ضعف رژیم صهیونیستی است؛ چراکه انجام این عملیات کار بسیار سادهای است و برای موساد موفقیت به حساب نمیآید. اسداللهی همچنین معتقد است هدف از ترور صیادخدایی، برجام و عدم احیای آن نیست و ماهیت اصلی اسرائیل ایجاب میکند در راستای زنده نگهداشتن خود تنها به ترور روی آورد. در ادامه مشرح گفتوگوی ما را با مسعود اسداللهی بخوانید.
درحالیکه پرونده ترور شهید سردار حاجقاسم سلیمانی همچنان در دست بررسی است، یک شخصیت نظامی کشورمان از سوی صهیونیستها آن هم در شــرایط امنیتـــی پایین و بدون محافظ به شهادت رسید. ارزیابی شما از اینگونه عملیاتهای تروریستی در قالبهای متفاوت چیست و چه اهدافی در پس این اتفاقات نهفته است؟
ترور فردی عادی که در سطح شهر با یک خودرو معمولی(پراید) و بدون محافظ رفت و آمد میکند، کار سادهای است و نیاز به هیچ برنامهریزی پیچیده و یا سازمان اطلاعاتی عملیاتی ندارد؛ بنابراین نمیتوان گفت این ترور اقدامی فوقالعاده ازسوی یک دستگاه اطلاعاتی است و بهعنوان موفقیتی بزرگ قلمداد میشود؛ در حالی که اگر فردی با داشتن اسکـــورت و یک مـــاشیـــن حفــــاظــتـــی موردهدف تروریستها قرار میگرفت، در آن صورت میتوان آن را بهعنوان یک عملیــات ویــژه مــوردارزیــابــیقــرار داد.تــرور اخیــر در تهــران به جــای اینکــه نقطه قوت دستگاه اطلاعاتی اسرائیل بهحساب آید، نقطه ضعفی برای اوست. اسرائیل پیش از تأسیس رژیمش در قرن بیستم و زمانی که در قالب گــروههــای صهیــونیســـــت در فــلسطیــــن اشغـــــالی مشغول به فعالیت بود، اقدام به ترور شخصیتهای مختلف در کشورهای سراسر جهان میکرد و تاریخ بسیار طولانی در این حوزه دارد. در نهایت موضوع بسیار واضح است و اینگونه عملیاتها در هر سطحی، همگی از سرشت و ماهیت اسرائیل سرچشمه میگیرد.
بر خلاف حوادث گذشته که در آن دانشمندان هستهای ایران مورد حمله تروریستها قرار میگرفتند، این بار هدف آنها یک نیرو از سپاه قدس بوده است؛ چرا؟
اتفاقا این نکته و تغییر هدف، نشان میدهد عوامل ترور نتوانستند اقدام مهم و پیچیدهای را انجام دهند؛ چرا که پس از ترور دانشمندان هستهای ایران، سطح مراقبت سازمان حفاظت و اطلاعات کشورمان بالاتر رفت و بههمینخاطر تروریستها دیگر قادر به انجام ترورهای پیچیده با سطح امنیتی حساس نیستند و عملیاتهای خود را بر روی افراد بدونحفاظت چون شهیدصیادخدایی انجام میدهند. ازسوی دیگر، عضویت این شهید در سپاهقدس به این معنا نیست که تروریستها با اتخاذ یک سیاست خاص از ترور دانشمندان هستهای به ترور نظامیها روی آوردهاند و یک تحول قابلتوجه در گرایشهای این رژیم برای ترور صورت گرفته است؛ بلکه بهدلیل کاهش توانایی اسرائیل در ترورها و همچنین سطح بالای حفاظت از دانشمندان هستهای ایران، گرایش آنها به سمت افراد در دسترس بیشتر شــده اســت؛ البتــه اگــر بــهدرستـــی از شخصیتهای هستهای ایران حفاظت نشود، بار دیگر شاهد ترور این قشر هم خواهیم بود.
پس توضیحات شما گویای این است که یک سیاست متفاوت با هدفی خاص در بین نیست و همانند الگوی سابق دستگاه ترور سازمان جاسوسی صهیونیستها (موساد) است؟
بله؛ همــانطور که اشــاره کــردم، تــرور شهیدصیادخدایی نشاندهنده ناتوانایی موساد و عوامل این سازمان برای اقدامات تروریستی بزرگ در ایران است. آنها هرچند وقت یکبار برای اینکه نشان دهند توانا هستند، سوژههای در دسترس را مورد هدف قرار میدهند و با تمرکز بر رسانههای بینالمللی تلاش میکنند آن را مهم جلوه دهند؛ در حالی که اینطور نیست و از جنبه اطلاعاتی و نظامی، ضعف موساد بسیار محسوس است.
از تــأثیر احتـــمالی تـــرور شهیـــد صیادخدایی بر مذاکرات احیای برجام بگویید. برخی کارشناسان معتقدند این ترور با هدف ایجاد مانع بر سر راه توافق ایران با غرب و احیای برجام صورت گرفته است.
بین این ترور و مذاکرات وین ارتباط مستقیــمی وجــود ندارد؛ مـــذاکـــرات در مراحل مختلف انجام شده و هم اکنون به علت زیاده خواهیهای دولت آمریکا به بنبست رسیده است. در واقع جو بایدن سعی میکند با جوسازی و تهدید، برجام دیگری را بهوجود آورد که از مظنون اصلی خالی شده باشد و جمهوری اسلامی نیز آن را نمیپذیرد؛ بنابراین قطعا این ترور در این سطح نمیتواند تأثیری بر روند برجام بگذارد.
ریشه این ترورها در ایران به کجا برمیگردد؟ (مشکلات منطقهای یا مواضع بینالمللی ایران در قبال اسرائیل و آمریکا؟
ریشه این ترورها به مبارزات طولانی طی چندین دهه میان ایران و رژیم صهیــونیستی برمیگردد که در مراحل مختلف، شکلهای مختلفی بهخود گرفته است و موضوع تازهای نیست. این شرایط نه به مواضع و مشکلات منطقهای ایران برمیگردد، نه به سیاست بیــنالمللی کشــورمـــان. اگـــر ایران هیـــچ رویکــــرد خــاصــــی و موضعگیرانه ای در منطقه و فرامنطقه نداشته باشند، بازهم تقابل شدید میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی بهصورت دوسویه وجود خواهد داشت؛ بنابراین همه اقدامات اسرائیل در قالب همان الگوی سابق موساد پیش میرود. این رژیم خواهان خارجکردن حریف خود از صحنه، به هر قیمت و با هر ابزاری است و برای رسیدن به هدف خود از حوزه هستهای تا نظامی و بسیج و سپاه، ایران را موردحمله قرار میدهد.
آیـــــا صهیـــونیســـــت بــــا تـــــرور شخصیتهای نظـــامی و علمـــی کشورمان طی این سالها به اهداف موردنظر خود میرسد که هر بار به استفاده از این ابزار در قالب ترور روی می آرود؟
برخی ترورها در ایران که توسط منافقین انجام شد، از نظر کمیت و کیــفیــت در سطـــــح بـــالایـــــی بـــــــود و شخصیتهای مهمی از کشورمان را به شهادت رساند، اما هیچ یک از آنها باعث نشد جمهوری اسلامی را در مسیر خود متوقف کند و یا به عقب بازگرداند. شرایط کنونی کشورمان حتی در مقایسه با دهه شصت هجری شمسی که منافقان وارد فاز جدیدی با نظام ایران شده بودند و ترورهای بسیار گستردهای را در سطح کشور انجام میدادند، بسیار قویتر است و ثبات بیشتری در حوزه داخلی و بینالمللی دارد. تاریخ چهاردهه اخیر جمهوری اسلامی نشان میدهد، ایران بهرغم اینکه شهدای بزرگی را در همین قالب ترور از دست داد، اما همچنان مسیر خود را با قدرت ادامه داد و در حوزه علم و فناوری نیز متوقف نشد؛ بنابراین اجرای سیاست ترور در ایران اصولا سیاستی نیست که به نتیجه برسد، اما چون ماهیت این رژیم تروریستی است، کار دیگری نمیتواند انجام دهد.تــروریســـتها در شــرایـــطی دســـت به این اقدامات میزنند که از داشتن اپوزیسیونهای قوی مردمی در جوامع هدف ناامید شوند؛ بههمین دلیل روی آوردن به ترور، خود نشاندهنده ضعف است تا قدرت. برای مثال در جریان انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) موفق شدند ملت ایران را با خود همراه کنند؛ سیاستی که هیچگاه از زور و قدرت استفاده نکرد و توانست رژیم شاه را که سرتاپا مسلح بود، سرنگون کند.
کمی هم از سیاست ایران در قبال اینگونه ترورها بگویید. به عقیده شما بهترین واکنش ایران در ترور یـــک شخصـیت نظامی همچــون شهید صیاد خدایی چه میتواند باشد؟
دوموضوع در این رابطه باید مدنظر قرار گیرد؛ اول اینکه چگونه باید در صحنه دیپلماسی و روابط بینالملل با این ترورها مقابله کنیم و دوم اینکه مسائل منطقهای و نظامی نیز باید موردتوجه قرار داده شود.قطعا دستگاه دیپلماسی ایران نیز بهصورت فعال در مجامع بینالملل و کمیسیون حقوق بشر و محافلی که از نظر انسانی با ترور مقابله میکنند، ظاهرشده و مسئله ترور را با قوت پیگیری میکند و با ارائه مدارک و اسناد، به آن واکنش نشان میدهد؛ البته این پیگیریها ازسوی ایران نباید لحظهای ترک شود و بدون درنظرگرفتن نفوذ صهیونیستها و آمریکاییها در محافل بینالمللی و تأثیر نفوذ آنها بر افکار عمومی، بهویژه بر NGOها و سازمانهای مردمنهاد و همچنین رسانهها ادامه پیدا کند. وزارت خارجه ایران نیز نباید از مردم سراسر جهان غافل شود و باید با اجرای دیپلماسی فعال و متوازن در ارتباط با لایههای مختلف اجتماعی و دولـــتها در راستـــای محکـــومیـــت این نوع ترورها تلاش کند.
نظرتان درباره اقدام نظامی علیه تروریستها چیست؟ آیا این واکنش میتــواند مــانع از تکرار تـــرورهـــا در کشورمان شود؟
بلـــــه؛ اقـــــدام نظـــامی همـــــزمــان بـــــا پیگیریهای حقوقی میتواند پاسخی مناسب به این اقدامات علیه کشورمان باشد؛البته این موضوع به این معنا نیست که ما هم به یک دستگاه ترور تبدیل شویم. یکی از استراتژیهای ثابت جمهوری اسلامی در مقابل ترور این است که با تقویت محور مقاومت و پشتیبانی از گروههای مقاومت در سطح منطقه، بهترین جواب را به رژیم صهیونیستی بدهد. با این سیاست اسرائیل در مقابل حزبالله در لبنان وپگروههای مقاومت فلسطینی در غزه عاجز خواهد شد و ازسویدیگر یک نـــوع تــوازن قـــوا در منــطقــه ایجـــاد مـــیشــود. زمانی صهیونیستها موفق میشدند لشکرهای دولتهای عربی را یکجا شکست دهند، اما در حال حاضر قادر نیستند گروههای مقاومت در منطقه را از بین ببرند. این موضوع نشان میدهد که سیاست ایران در مقابله با صهیونیستها و اقدامات تروریستی آنها سیاست موفقی بوده است.ایران با تقویت جنبشهای مقاومت، زوال رژیم صهیونیستی را میسر میکند؛ چراکه با ترور در مقابل ترور تنها همان یکنفر از صحنه حذف میشود، اما جامعه صهیونیست باقی میماند، درحالی که با ضعیفکردن پایههای این رژیم، جامعه صهیونیستی به کل ازپا درخواهد آمد.
برخی از تحلیلگران معتقدند انتقام و مقابلهبهمثل نظامی میتواند از تکرار ترورها در کشور جلوگیری کند. برخی دیگر اما می گویند این نوع واکنش، ایران را به منازعات در سطح گستردهای میکشاند. از نگاه شما کدام یک از این دو نظریه به واقعیت نزدیکتر است؟
صحنه تقابل ایران با رژیم صهیونیستی بسیار گسترده و متنوع است. میدان تقابل نظامی ما با این رژیم در نقاط مختلفی همچون جنوب لبنان، غزه، سوریه و حتی در عراق و اقلیم کردستان نیز دیده میشود. همانطور که شاهد بودیم، ایران بهجای اقدام به ترور و با استفاده از نیروی هوافضای پاسداران، موفق شد مقر بسیار مهم صهیونیستها در اربیل را موردحمله موشکی قرار دهد و تهدید کرد با ادامه حضور آنها در آن منطقه، اقدامات نظامی را علیه آنها ادامه خواهد داد؛ واکنشی بسیار تأثیرگذار که میتواند رعب و وحشت را در میان صهیونیستها ایجاد کند و مانع از ادامه سیاستهای تجاوزگرانه آنها شود.
از منظر حقوق بینالملل چطور مــیتوان بــه مقــابلــه با اقـــدامات ادامهدار تروریستی پرداخت؛ به عبارت دیگر چه قوانین بینالمللی مؤثری با داشتن ضمانت اجرایی علیه این رژیم وجود دارد؟
قطعا در حقوق بینالملل ترور روشی کاملا محکوم است، اما متأسفانه آمریکا همواره تــلاش کـــرده کـــه از ثبـــت یکتعـــریف مشخــص در خصـــوص تـــرور در سطـــح بینالملل جلوگیری کند؛ چراکه هر تعریفی از ترور در حقوق بینالملل، قطعا شامل حال رژیم صهیونیست هم خواهد شد؛ بنابراین درصورتی حقوق بین الملل در این زمینه صحنه مهم و تأثیرگذاری خواهد بود که تعریفی مشخصتر و دقیقتری از ترور در قالب یک ماده و یا یک متن حقوقی تدوین شود، تا آمریکا و اسرائیل نتوانند هر بار از زیر بار مسئولیت و کارهای تروریستی خود شانه خالی کنند. از سوی دیگر، پیگیریاین موضوع نیـــز وظیــفه حقـــوقـــدانهـــای خبــــره بیـــنالمللـــی اســـت؛ هـــرچند به نتیـــجه رسیدن آن بسیار سخت و زمانبر است،اما نباید در این مسیر خسته و متوقف شد؛ چراکه درصورت پیگیری، سرانجام نتیجهبخش است.
ایران در استفاده از ظرفیتهای بیـــنالمللی بهمنظــور مقــابلــه بــا اسرائيل، تا چه اندازه موفق بوده است؟
حتی اگر ما توانسته باشیم از این فضا استفاده لازم را ببریم، متأسفانه بهعلت حمــایتهای آمــریکا و جهــان غــرب از رژیم صهیونیستی، تصویب قطعنامههای بسیار در شورای امنیت سازمان ملل که لازمالاجرا نیز است، نتوانست رژیم صهیونیستی را محاکمه کند؛ البته این موضوع به معنای دلسردشدن از اینمسیر نیست. ما نباید انتظار داشته باشیم در مدت زمان کم و با وجود این همه موانع، بهنتیجه دلخواه برسیم.
افزودن دیدگاه جدید