با آغاز کرونا، سینماها برای بیش از چهار ماه تعطیل شدند و شبکه نمایش خانگی نیز نه اجازه تولید داشت و نه میتوانست محصولات خود را پخش کند. به همین دلیل تنها بستر فراهم برای انتشار فیلمها و سریالها، همین ویاودیها بودند. آنهم در روزگاری که مردم خانهنشین بودند و باید خوراک فرهنگی و سرگرمی این چند ده میلیون نفر فراهم میشد. به همین دلیل، سیلی از فیلمهایی که طی چند سال گذشته اجازه نمایش نیافته بودند و سریالهایی که باید پخش هفتگی خود را ادامه میدادند به ویاودیها هجوم آوردند؛ آنهم با آگاهی از این واقعیت که در صورت ارائه محصولات خود در این سامانهها، اثر آنها در کمتر از یک تا دو ساعت، قاچاق شده و نسخههای باکیفیت فیلمها و سریالها در شبکههای مجازی به رایگان در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. اما صاحبان آن آثار یا باید منتظر پایان کرونا و عادیشدن شرایط میماندند یا با قبول همین شرایط، با ویاودیها قرارداد میبستند. این اتفاق سبب شد تا ویاودیها در ایران برای نخستین بار جدی گرفته شده و پس از سالها بیاقبالی و رخوت، فعالیت حرفهای را آغاز کنند.
آغاز زیادهخواهیهای تلویزیون
زمانی که شبکه نمایش خانگی در دهه 70 حیات یافت و فعالیتهای آن محدود به توزیع فیلمهای سینمایی اکران شده بود تا همین امروز که این رسانه به تولید اثر پرداخته و سالانه چندین سریال را روانه بازار میکند، تمامی مراحل دریافت مجوز، ممیزی و پروانه نمایش بر عهده وزارت ارشاد بوده است. با رونق بسترهای اینترنتی، از ابتدای امسال، تلویزیون داعیهدار اعطای مجوز به تولیدات این رسانه شد. «ساترا» که مخفف «سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر» است اعلام کرد مدیریت شبکه نمایش خانگی ازاینپس به عهده اوست و وزارت ارشاد تنها عهدهدار مدیریت آثار سینمایی است. ساترا حتی پا را از این حد هم فراتر نهاد و اعلام کرد که مجوز وزارت ارشاد را برای برنامههای جدید ترکیبی که قصد تولید دارند به رسمیت نمیشناسیم. ساترا حتی برای جدیت در این تصمیم، اعلام کرد که مجوز برنامه جدید «شهاب حسینی» (همرفیق) را که توسط وزارت ارشاد صادر شده، بیاعتبار دانسته و مدیران این برنامه باید از آنها طلب مجوز کنند. این اظهارنظر را که بیشتر شبیه ادعایی جبری بود کسی جدی نگرفت تا اینکه تنها چند روز پسازاین سخنان، تهیهکننده «همرفیق» با بیارزش دانستن مجوز ارشاد، اعلام کرد که از ساترا طلب مجوز کرده است. اتفاقی بسیار عجیب که تا آن زمان، کمتر کسی متوجه جدیت صداوسیما در عملیکردن منویات خود در این مسیر شده بود. تهیهکننده برنامه گفتوگومحور «شهاب حسینی» به رسانهها اعلام کرد که ویاودیها از آنها، درخواست مجوز از ساترا را کردهاند و تا این برگه و مجوز فراهم نباشد، بسترهای اینترنتی نمیتوانند از سریال یا برنامهای حمایت کرده یا آن را پخش کنند!
وقتی ارشاد هم این تهدیدها را جدی نگرفت
زمانی که ساترا با تمام وجود در حال اظهارنظر درباره آینده شبکه نمایش خانگی و بسترهای اینترنتی بود، وزارت ارشاد و سازمان سینمایی واکنش چندانی به این فعالیتها نشان ندادند. شاید یک دلیل آنها این بود که این سخنان از روی «کجسلیقگی» یا «درک اشتباه از قانون» عنوان میشود و بدین ترتیب نیازمند پاسخ نیستند.اما زمانی که ویاودیها هم جانب صداوسیما را گرفتند، سازمان سینمایی واکنشهای جدی خود را آغاز کرد. عمده این واکنشها هم البته از زبان «محمدمهدی طباطبایی نژاد» بهعنوان معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی ایراد میشد. او با بیان اینکه مسئولیت شبکه نمایش خانگی با وزارت ارشاد است، توجه رسانهها را به مبنای حقوقی و قانونی این اتفاق سوق داد و عنوان کرد که قانون فعلی به نفع وزارت ارشاد است، چراکه هنوز قانونی ناظر بر تفویض این اختیار از ارشاد به صداوسیما به تصویب نرسیده است. ساترا برخلاف وزارت ارشاد که تهدیدات آنها را جدی نگرفت، بلافاصله پسازاین ارجاع درست قانونی، دستبهکار شد و طی آن، تنها چند روز پسازاین اظهارنظر طباطبایینژاد، 26 نماینده مجلس در حمایت از صداوسیما، در قالب طرح یک اصلاحیه به دنبال افزودن تبصرهای به قانون مرتبط با وظایف وزارت ارشاد شدند که بر اساس آن، تأکید شده صدور هرگونه مجوز نظارت بر فرآیند تولید و پخش تمامی برنامههای رادیویی و تلویزیونی از جمله ساختارهای مستند، مسابقات، انیمیشن، سریال، برنامههای گفتوگومحور و ترکیبی بر عهده سازمان صداوسیماست.رویکردی که نشان داد ساترا تا همینجا هم زیادهخواهی کرده و چیزی را که حتی در قانون هم عنوان نشده، بهعنوان امری محتوم و مسلم برای تولیدات شبکه نمایش خانگی در نظر گرفته است. بااینحال اتفاقی در اصل ماجرا رخ نداد و تولیدات باید با دریافت مجوز از ساترا به ادامه تولید یا پخش خود میپرداختند! حتی دراینبین شایع شد که مجوز چند کار دیگر شبکه نمایش خانگی که هماینک در حال پخش هستند (از جمله سریال موچین) نیز از طریق ساترا صادر شده و چند سریال بزرگ که هنوز کلید نخوردهاند نیز به ساترا درخواست مجوز دادهاند.
التزام به قانون فعلی یا امید به قانون جدید؟
البته که هنوز تا این زمان، اتفاقی از سوی مجلس شورای اسلامی رقم نخورده و طبق قانون، مدیریت شبکه نمایش خانگی برعهده وزارت ارشاد است، اما اینکه چرا ساترا تا این اندازه بیمحابا و با جسارت درپی مدیریت شبکه نمایش خانگی است، مورد عجیبی است که انفعال وزارت ارشاد را در این خودمختاری، بیشتر نشان میدهد. البته که پس از ارائه این اصلاحیه توسط آن 26 نماینده، معاونت حقوقی و امور مجلس و استانهای وزارت ارشاد در نامهای ششصفحهای با طرح این تعداد نماینده به مخالفت پرداخت و از آن زمان به بعد، مشخص نشد که سرنوشت آن اصلاحیه یا آینده این طرح به کجا رسید. اتفاقی که با توجه به منتج شدن آن طی هفتههای اخیر، باید منتظر ترکشهایش طی هفتههای آینده باشیم و بسیار بعید است که حتی با وجود عدم تصویب این اصلاحیه در مجلس، ساترا از این زیادهخواهی دست کشیده و به وزارت ارشاد، اجازه فعالیت عادی خود در این حوزه را بدهد.یکی از بزرگترین نگرانیهای اهالی سینما و تلویزیون از زمامداری ساترا بر شبکه نمایش خانگی، فارغ از افزونخواهی، نوع نگاه این رسانه به تولیدات آزادانه است. همچنانکه وقتی این ادعا از سوی ساترا مطرح شد، بسیاری از کارشناسان و حتی هنرمندان اعلام کردند که سازمان صداوسیما در برنامههای خود مانده است و نتوانسته رضایت عموم مردم را به دست آورده و برخلاف سلیقه آحاد جامعه، خواستار پیادهکردن منویات خودسرانه است. حالآنکه شبکه نمایش خانگی به تأسی از سینما، نوعی آزادی و جسارت در بیان دیدگاهها و مشکلات جامعه دارد که این مهم با سیاستهای تلویزیونی خوانایی ندارد. به همین دلیل یکی از ترسهای بزرگ، تبدیل شدن شبکه نمایش خانگی به سرنوشت تولیدات تلویزیونی است که اعتبار آن را زیر سؤال میبرد.
آنهم درست در روزگاری که این شبکه، برخلاف سریالهای تلویزیون و حتی فیلمهای سینمایی، مخاطبان انبوهی داشته و سوددهی مالی خوبی برای سازندگانش به همراه دارد. همین سوددهی و البته حذف برخی موانع سینمایی نظیر انتظار طولانی برای نمایش سبب شده تا سرمایهگذارها نیز به این بازار روی آورده و سینماگران بزرگی هم درصدد باشند تا ادامه فعالیت خود را از سینما به شبکه نمایش خانگی منتقل کنند. مدیریت ساترا بر این رسانه، خط بطلانی است بر تمام این روزهای طلایی و قطعا سبب بازگشت سرمایهها از این رسانه به سمت رقبای موازی نظیر سینما خواهد شد.ضمن اینکه ارشاد هم نمیخواهد حیاطخلوت خود را به رقیب سنتیاش واگذار کند. این مهم فارغ از انفعال این نهاد در برابر زیادهخواهیها، تبعات بسیاری را متوجه تولیدات سینمایی میکند که سبب میشود مشکلات وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در رتقوفتق امور جاری سینما که طی این سالها با گرههای کور بسیاری مواجه بوده، دشوارتر شده و مسیر برای اصلاح مشکلات سینمایی، سختتر شود. در مقابل، اما ساترا با درک این نگرانی اعلام کرده که آنها مسئولیت محتوای شبکه نمایش خانگی را بر عهده نگرفته و مقررات را به رسانهها و بسترهای اینترنتی اعلام میکنند تا مسئولیت محتوا با خودشان باشد. همانند همان اتفاقی که برای «امشو» مجید صالحی رخ داد و این برنامه در میانه پخش به ناگهان تعطیل شد. هرچند که هنوز دلیل این اتفاق و قطع ناگهانی سری اول این برنامه ترکیبی مشخص نشده، اما نمیتوان از نقش ساترا در تعطیلی این برنامه بهسادگی عبور کرد؛ آنهم پس از اظهارات «اکبر عبدی» در مورد رئیسجمهور که اگر آن اظهارات در برنامهای با مجوز وزارت ارشاد به زبان آورده میشد، اتفاقی رخ نمیداد ولی چون ساترا عهدهدار مجوز آن برنامه بود، «تعطیلی»، فرجام آن برنامه شد و این میتواند زنگ خطر بزرگی باشد که مدیریت شبکه نمایش خانگی را در روزگار مدیریت صداوسیما، تحتالشعاع حواشی بسیاری مانند سریالهایش قرار میدهد.