در آستانه این انتخابات با علیرضا کریمی، فعال رسانهای و سردبیر روزنامه آفتاب یزد در رابطه با چند و چون این انتخابات به گفتوگو نشستهایم.
هیئت نظارت بر مطبوعات چه وظایفی را به عهده دارد و حضور نمایندهای از مدیران مسئول تا چه میزان میتواند در راستای حمایت از مطبوعات مؤثر و کارگشا باشد؟
در قانون جایگاه هیئت نظارت بر مطبوعات، مشخص و بیان شده است که این هیئت دارای چه کارکردهایی است، اما به طور کلی، این هیئت وظیفه اعطای مجوز برای انتشار نشریات و همینطور نظارت و تذکر و جلوگیری از نشر مطبوعات به دلیل احراز تخلفاتی که ممکن است از سوی آنها رخ داده شده باشد را دارد. در پاسخ به بخش دوم سوال شما باید بگویم که تجربه من نشان میدهد، هیئت نظارت بر مطبوعات کشور نه تنها تأثیر مطلوبی با خود به همراه نداشته، بلکه در پارهای از مواقع این حضور باعث لطمه به مطبوعات نیز شده است؛ به این معنا که به دلیل نوع ترکیبی که در این هیئت وجود دارد، همواره فشار روی رسانهها بیشتر شده است و همین موضوع هم باعث شده تا برخی از آنها به صورت اتوماتیک از بین بروند یا به خودسانسوری بیش از حد روی آورند؛ به نحوی که کیفیت آنها نازل شده است. شاهد بودیم که در برخی از دورهها از انتشار بسیاری از رسانهها توسط همین هیئت جلوگیری یا در دادگاه، پروندههایی برای آنها تشکیل یا اینکه مرتب به آنها تذکر داده میشد. مثلا در دورهای، همزمان این هیئت به 17 نشریه بابت انتشار سخنان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی تذکر داد. این موضوع نشان میدهد که هیئت نظارت بر مطبوعات کشور از بعد حمایتی و تقویت جایگاه مطبوعات نه تنها کمککننده نبوده بلکه در ادواری باعث لطمهرساندن به مطبوعات نیز شده است؛ البته در برخی از دورهها نیز ترکیب به شکلی بوده است که این هیئت، ضربه کمتری به رسانهها وارد کرده است؛ به این معنا که میزانی فضا برای فعالیت رسانهها باز شده و نظارتهای عجیبغریب و برخوردهای سلیقهای و سیاسی کمتر بر آنها اعمال شده است.
شاید یه همین دلیل است که اهالی رسانه کمتر به این انتخابات بها میدهند و بسیاری از آنها اصلا ترجیح میدهند در آن شرکت نکنند. درست است؟
بله، بخش عمده آن به همان موضوعی که اشاره کردم، برمیگردد، چون در این هیئت اقدام خاصی انجام نمیشود و خیلیها به این نتیجه میرسند که اصلا فرقی ندارد که چه کسی بخواهد به عنوان نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات وارد شود و فعالیت کند. به همین دلیل باید اصلاحاتی درباره انتخاب نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات در قانون انجام شود؛ به این شکل که افرادی کاندید شوند و در این هیئت حضور پیدا کنند که واقعا نماینده رسانهها و از جنس آنها باشند و مقتضیات رسانه را درک کرده و در آن حضور داشته باشند؛ این درحالی است که در بیشتر اوقات افرادی به عنوان نماینده در این هیئت، حضور پیدا میکنند که آشنایی با دغدغه اهالی رسانه نداشتهاند و تنها مدیرانی بودهاند که گرایشها و کارکردهایی سیاسی داشتهاند. این درحالی است که اگر نماینده رسانه از میان اهالی مطبوعات انتخاب شود، رسانهایها نیز بیشتر به انتخابات بها میدهند و در آن شرکت میکنند، چون رویکرد این نماینده میتواند به اهالی رسانه کمک کند.
منظورتان چه اصلاحاتی است؟
اصلاحاتی که در خلال آن خود روزنامهنگاران بتوانند نماینده مطبوعات را از بین کاندیداهایی که آنها نیز روزنامهنگار هستند و دغدغه رسانه را دارد، انتخاب کنند و نه صرفا مدیران مسئول. این موضوع به کیفیت هیئت نظارت نیز کمک میکند. همچنین انتخاب نماینده باید به دست یک نهاد مدنی مثل انجمن صنفی روزنامهنگاران سپرده شود و وزارت ارشاد، تنها بر آن نظارت کند. علاوه براین، اصلاحات ساختاری و تغییرات بنیادین نیز باید در هیئت نظارت بر مطبوعات کشور انجام شود، چون با توجه به ترکیب فعال این هیئت از جایگاه نظارتی که در قانون ذکر شده است، فراتر رفته است و به اهرمیتبدیل شده که رسانهها باید از آن بترسند.
با این اوصاف، حضور نماینده مدیر مسئولی که با گرایش و کارکرد سیاسی وارد هیئت نظارت شده است، میتواند موجب رانت و فساد شود.
بله، درست است. نوعی بازی سیاسی در جریان است وکسی که قرار است به هیئت نظارت بر مطبوعات وارد شود، نبایدبیشترین دغدغهاش استفاده از منافع سیاسی باشد تا حمایت از رسانهها. البته اگر این هیئت در جایگاه اصلی خود قرار بگیرد، باید دارای جاذبه باشد و نه اینکه دافعه آن بیشتر باشد؛ به این معنا که این هیئت برنامههای مشخصی برای حمایت از رسانهها و مطبوعات داشته باشد و بتواند نقش حمایتی چه در مشکلات اقتصادی و چه معضلات قضایی برای آنها ایفا کند. متأسفانه هیئت نظارت بر مطبوعات، اکنون نقش حمایتی مناسبی برای مطبوعات ندارد؛ پس نمیتواند موجب ارتقای آزادی بیان و گسترش جایگاه مطبوعات شود.