در محل دروازه دولت، کوچه تلفنخانه راهاندازی شده و چون تنها 99کیلووات تولیدی برق آن بوده، احتمالا فقط بخشی از معابر و خیابانها و خانههای برخی خواص را روشن میکرده است؛ بنابراین عامه مردم، هنوز برق سر سفرههاشان نیامده بوده تا در روشنایی آن، پس از صرف غذا، دعا به جان ادیسون بکنند! البته ما امروزه میدانیم که ادیسون اولین مخترع لامپ رشتهای نیست، بلکه او تکمیل کننده تلاشهای چند دانشمند دیگر بود و توانست لامپ رشتهای با هزینه مناسب را به تولید انبوه برساند. یک هفته پس از درگذشت ادیسون به تاریخ 18 اکتبر 1931میلادی، روزنامه اخگر خبر فوت او را با عنوانی جالب منتشر کرده است:
«فوت عالم معروف آمریکایی
ادیسون، عالم و مخترع و الکتریسین معروف آمریکایی که در سال 1847 در شهر میلان آمریکا متولد شده، با طی 84 سال عمری که همهاش صرف اختراعات بزرگ شده و دنیا را مرهون خدمات خود نموده است، در هفته گذشته در آمریکا فوت نموده و دنیا را از فوت خود متالم ساخته است. این مخترع بزرگ که دنیا نام او را تا ابد با احترام ذکر میکند و در صفحات تاریخ محفوظ خواهد داشت بالغ بر 600 فقره اختراع که غالب آنها دارای اهمیت میباشد از خود به یادگار گذاشته است و ما در آتیه شرح حال این عالم بزرگ را به معرض اطلاع خوانندگان محترم خود خواهیم رساند.» (اخگر، ش667، آبان 1310)
امروز درباره اختراعات ادیسون، میدانیم که او 2500 امتیاز اختراع را در چهار کشور ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان و فرانسه به نام خود ثبت کرده است که از میان آنها، 1093 امتیاز، فقط در آمریکا ثبت شده است. اما ماجرای ورود یکی از مهمترین اختراعات ادیسون به کشور ما، یعنی همان لامپ رشتهای با تولید انبوه، برای ما اصفهانیها حتما خیلی جالب خواهد بود اگر بدانیم که اولین دستگاه تولید برق در ایران را، یک تاجر خوش فکر و خوشنام اصفهانی، به نام محمدحسین امین الضرب اصفهانی، از روسیه خرید و به طور رسمی، برق را وارد ایران کرد. در سال 1284 خورشیدی، امین الضرب در سفری همراه با مظفرالدینشاه به روسیه، هنگام قدم زدن در خیابان، توجهش به یک کارخانه برق که در حال کارکردن بود و روشنایی خیابان در شب را تامین میکرد جلب شد، پس از صحبتی کوتاه با صاحب کارخانه، امین الضرب همانجا قولنامه را نوشت و پولش را هم بلافاصله حواله تاجری معتبر در روسیه کرد. به این ترتیب او «پدر برق ایران» لقب گرفت. کارخانه 400 کیلوواتی امین الضرب، توانست خیابانهای لالهزار، سعدی، شاهآباد و چراغ برق را روشن کند. البته بیست سال قبلتر، زمانی که پدر او، حاج محمد حسن خان اصفهانی، که چون امورات ضرب سکه را به فرمان ناصرالدینشاه عهده دار بود لقب امین الضرب را گرفت که بعدها به پسرش هم رسید، مولد برق کوچکی در سفرهای شاه به فرنگ خریداری شده بود که تنها سه یا چهار لامپ را روشن میکرد و فقط در دربار ناصری و تکیه دولت استفاده میشد، بنابراین به عنوان مبدا ورود برق به ایران مورد توجه قرار نگرفت.
اما برگردیم به اصفهان و فضلالله دهش که پس از واگذاری کارخانه وطن به محمدحسین کازرونی، در سال 1304ش مجدد به آلمان سفر کرد و تجهیزات کارخانه برق را خریداری و به اصفهان منتقل کرد. در سال 1306ش ، یعنی 12 سال پس از روشن شدن خیابان لالهزار تهران، با نصب و راهاندازی این کارخانه در کوچه تلفنخانه، که شامل دو دستگاه لکوموبیل هیزم سوز 99 کیلوواتی بود، برای اولین بار چراغ برق به اصفهان وارد شد و عمارتهای عالی قاپو و چهلستون، چراغانی شدند. چهار سال بعد، ادیسون فوت کرد، در حالی که نمی دانیم چند درصد از مردم اصفهان در خانههایشان لامپ رشتهای اختراع او را داشته و درک کرده بودند. اما به هرحال روزنامه اخگر، درگذشت این عالم معروف آمریکایی را تسلیت گفته و به خوانندگانش وعده میدهد که در شمارههای آتی، آنان را با شرح حالی از ادیسون آشنا کند. چهل و دو شماره بعد، در اخگر شماره 709، شرح حالی از ادیسون منتشر شد، اما نه شرح زندگینامهای، بلکه شرحی از آیندهای نامعلوم که ادیسون ابتدای ریسمان بی انتهای آن بوده است و ما اکنون، 173 سال پس از درگذشت ادیسون، به بخشهایی از آن ریسمان عجیب، دست یافتهایم. عنوان مطلب از این قرار است: «اسرار ادیسون مخترع معروف» که در ستون بعدی برایمان فاش خواهد شد.