تجربه حضور در رویدادهای هنرهای محیطی و برگزاری «هنر برای زمین»
مدیر هنرمندسرای بومگردی هورشید در ابتدای صحبتهایش به مسیر شکلگیری ایده برگزاری چنین رویدادی در ارتباط با هنر محیطی میپردازد: «از زمان راهاندازی هنرمندسرا یکسری رویدادها را با هنرمندان ایرانی و خارجی در فضاهای متروکه اطراف هنرمندسرا مثل قلعه مخروبه کبوترخانه، آسیابهای آبی و بناهای قدیمی برگزار کردم. متاسفانه بهدلیل محدودیتهای زمانی و تعدد فعالیتها فرصت ارائه آثار در قالب نمایشگاه یا کلیپ ویدیوهای معرفی رویدادها امکانپذیر نبود، اما برخی از عکسها و فیلمهای آن رویداد را در گالریهای شهر خودشان یا در کشورهای دیگر به نمایش میگذاشتند.»
سلیمانی ادامه میدهد: «از سال 88 با سفرهای متعددی به جزیرهها و مناطق مختلف ایران در رویدادهای ملی و بینالمللی شرکت میکردم و از نزدیک شاهد جریانات هنری این رویدادها بودم. با مهاجرت معکوسم به اصفهان در سال 83 و راهاندازی هنرمندسرای هورشید تصمیم به فعالیت در حوزه میراث فرهنگی و صنایعدستی گرفتم. اما با ورود به حوزه بومگردی و گردشگری و بازبینی چالشهای محیطزیستی همواره به دنبال فرصتهایی برای بیانیههای محیطزیستی از زبان هنر بودم و تقریبا از سال 96 با راهاندازی شبکه کوچک هنری به نام «هوم» به اتفاق دوستان هنرمندم فرشته زمانی و محمود مکتبی تلاش بیشتری در این زمینه آغاز کردم.»
دعوت از هنرمندان نسل دوم و سوم هنرهای محیطی
او در ارتباط با انتخاب آرتیستها برای شرکت در رویداد «هنر برای زمین» میگوید: «فراخوان این رویداد را در اردیبهشت ماه و در دوران کرونا برای دوستان هنرمندی که میدانستم در این نوع رویدادها شرکت میکنند ارسال کردم. بیشتر برای نسل جوانتر هنرمندان محیطی که به نوعی نسل دوم و سوم این حوزه هستند فراخوان را ارسال کردم. در این فراخوان از هنرمندان خواسته شد که در شرایط کرونا نگاه و تعریف جدیدشان به عنوان یک فعال هنری به محیطزیست را به تصویر بکشند. در واقع با توجه به شرایط کرونا و تنهایی این دوره مختصات هنری خود را نسبت به موضوع زمین در قالب چند اثر هنری بیان کنند.» سلیمانی اسامی هنرمندان حاضر در این رویداد را نیز به این ترتیب اعلام میکند: «عاطفه آرانی، ریحانه امید قایمی، مولود پیله ور ابریشم، زهرا ترکی، ستاره حسینی، شهرناز زرکش، فرشته زمانی، الیکا زارعی، فرزانه سلیمانی نیسیانی، میترا سلطان، کامبیز صبری، فؤاد علیجانی، لیلا فلاح، بهنام کامرانی، راضیه گودرزی، تارا گودرزی، محمود مکتبی، رسول معرک نژاد، عاطفه مهدیانی، آسیه محمدیان، احمد نادعلیان، نوید نهاوندی، نوشین نفیسی و امیر وارسته.»
رونق اقتصادی هنر بهخصوص «هنرهای جدید» همواره مغفول و مغضوب بوده است
فرزانه سلیمانی معتقد است هیچگونه پایگاه توسعهگر پایدار برای بروز و بیانگری هنرهای جدید بهویژه محیطی درهنرهای مرتبط و متمرکز بر محیط حتی در شهرهای بزرگ وجود ندارد: «رونق اقتصادی هنر همیشه چالشبرانگیز بوده است، بهخصوص هنرهای جدید که برخی از آنها محدود به محیطهای بسته و گالریها نیستند و در بستر خیابانهای شهر که مردم با اثر هنری مواجه میشوند اجرایی میشود و البته لزوما به این شکل نیست که قشر خاصی از مخاطبان، مخاطب این نوع از هنرها باشد. مبحث عرضه هنرهای جدید یک چالش جدی در ایران است. از نبود کوچکترین فضای باز در شهرگرفته تا بیتوجهی گالریها و موزهها و…، فضای ارائه هنری ایران در خفقان، انحصارو اقتضای سیاستگذاران غیرمردمی است. اگر فعالیتی در راستای محیطزیست به سوی موفقیت باشد، با فشارهای متعدد سعی در سرخوردگی و سرکوب عاملان آن دارند. علاوه بر اینکه فرهنگسازی تعامل میان هنرمند و فضا و همچنین هنرمند و مخاطب هیچگاه وجود نداشته است.» بنابراین توسعه فرهنگی بین هنرمند، مخاطب و مسئولان صورت نمیگیرد. مدیر هنرمندسرای بومگردی هورشید میافزاید: «گاهی بحرانهایی همچون کرونا بسترهای متفاوتی جهت تعامل بیشتر این مثلث فرهنگی بهوجود میآورد؛ به نظر میرسد پراکندگی جمعیت انسانی و اجبار بهتنهایی میل تفکر بیشتر به خود و جهان بیرون را افزایش داده و هوای تازهای را برای محیطزیست فراهم کرده است. همین امر موجب شد تا بخشی از اندیشه هنرمندان جوان دغدغهمند محیطزیستی را در این رویداد به نمایش بگذاریم.»
آیا حس و اثر هنرمند محیطزیست در جامعه مهم است؟
این فعال فرهنگی برگزاری رویداد «هنر برای زمین» را یک قدم کوچک در این مسیر ارزیابی میکند: «کاری که من به اندازه یک قدم کوچک در این مسیر برداشتم این بود که از هنرمندان دعوت کردم تا یک شبکه مجازی روحی، روانی و هنری را شکل بدهیم و بهنوعی انسجام خودمان را در این دوران کرونا حول ایدههایی درباره ارتباطمان از طریق هنر با طبیعت حفظ کنیم.» پرسش سلیمانی اینجاست که آیا این حرکتهای هنرمندانه برای بیان مسائل، جایگاهی در جامعه دارد؟ و اساسا آیا هنرمندان در این رویدادها در حال درد دلکردن با هم هستند یا واقعا میتوانند تاثیرگذار باشند؟ «در بحث کرونا رابطه عمیق هنرمندان محیطی با محیط شدیدتر شده است اما سؤال اینجاست که این حس چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ هنرمندی که نمیتواند سیاستگذار باشد یا بهراحتی حرفش را از طریق متن و اثر هنری بزند چه جایگاهی دارد؟ این مسیر تنها به سرخوردگی و افسردگی هنرمندان منجر میشود و درنهایت جز تیرگی و سیاهی چیزی دیگری به ارمغان نمیآورد. هنرمند باید آنقدر قوی باشد و خود توسعهگری داشته باشد که بتواند دوام بیاورد اما تا کی باید این بار صرفا بر دوش هنرمند باشد؟»
او لزوم تأثیرگذاری هنرمند بر محیط اطراف زندگی شهری را در مواجهه با شهر اصفهان توضیح میدهد: «در حال حاضر، ما در شهر اصفهان با تعداد زیادی چالش محیطزیستی روبهرو هستیم. آیا در این شرایط اجازه صحبت به هنرمندان دادهایم؟ همیشه در حال ارائه اصفهان با هنرهای فاخر هستیــــم. بله اینها هست، اما ای کاش سطح و لایه دیگری از هنر این شهر یعنی هنرهای وابسته به محیط زیست را هم میدیدیم و از هنرمندانی که میتوانند در حوزههای مختلف تسهیلگر باشند استفاده میکردیم تا آنها نه با زبان خشونت که با زبان هنر به روشنگری محیطزیست بپردازند.»
محافظهکاری و استفاده ابزاری از هنر در اصفهان
مدیر هنرمندسرای بومگردی هورشید معتقد است اصفهان شهر گنجهای آشکار و پنهان است، اما چه سود که وضعیت موجود خود را در نمییابد و یا در فخر گذشته به سر میبرد یا در رویای توسعهگری سرگردان است: «چرا اصفهان با اینهمه ظرفیت عاجز از حل مشکلات محیطزیستی است؟ چرا بهترین نیروهای انسانی خود را پس میزند و سیاستورزانه روحیه محافظهکاری را در مدیران خود نهادینه میکند؟ مهمترین چالش محیطزیست اصفهان کجاســــت؟ انرژی هستهای؟ زبالهها؟ هزارههای صنعتی نابودگر؟ آیا بستری مهمتر از تالاب گاوخونی در این شهر وجود
دارد؟» سلیمانی ادامه میدهد: «اصفهان شهر محافظهکاران تماشاگری است که در آن نهادهای مردمی، نهاد های دولتی، نیمهدولتی و خصوصی در سکوت کامل و پنهان خود بیشترنظارهگر فجایع زیستمحیطی هستند. شاید بد نباشد آنجا که حقیقت زبان گفتوگو ندارد هنر برخیزد تا شاید تجربههای زیست طبیعی را نمایش دهد؟ اما آیا فرصت عادلانه به هنرمندان داده میشود؟ در شهری که فولاد مبارکه و ذوبآهن آن قدرتمندترین اسپانسر بسیاری از جریانها و رویدادهای هنری است چگونه میتوانیم از محیطزیست بگوییم؟ بگو از کجا نان میخوری تا بگویم چگونه میاندیشی؟»