اگر بیش از حد وابسته به شبکههای اجتماعی باشیم حتی ممکن است تلاش کنیم ظاهر و ژستمان را شبیه به سلبریتیهای محبوبمان کنیم و از رفتار و کارهای آنها در زندگی شخصیمان کپی برداریم. خلاصه اینکه اگر در غار زندگی نکنیم حتماَ تحت تاثیر «فرهنگ سلبریتی» دوران خود قرار داریم. اگر آنها را در شبکههای اجتماعی دنبال نکنیم هم قطعاً با اسم یا تصویرشان برخورد خواهیم کرد.
میان تاریخنگاران و محققان فرهنگی بر سر تاریخ و پیدایش سلبریتیها اشتراک چندانی وجود ندارد. عدهای ادعا میکنند که سلبریتیها از ابتدای تاریخ وجود داشتهاند و این پدیده به هیچوجه منحصر به دوران مدرن نیست. گواه آنها برای اثبات ادعای خود شهرت ورزشکاران و پهلوانان در دوران یونان باستان و همچنین آوازهی قهرمانانی همچون ژولیوس سزار در امپراطوری روم است. بسیاری از شاعران و نویسندگان یونانی درباره ورزشکاران و پهلوانان معاصر خود شعر سروده یا حماسه مینوشتند و از این روی اکثریت مردم یونان تا حد زیادی با نام و حتی ظاهر آنها آشنایی داشتند. رومیان باستان نیز اکثرا ژولیوس سزار را میشناختند؛ نشان به این نشان که آنها از سکههایی استفاده میکردند که رویشان عکس ژولیوس سزار، حتی در هنگام حیات این قهرمان نامدار، حک شده بود. پهلوانان یونانی و ژولیوس سزار تقریبا تمام شرطهای لازم برای تبدیل شدن به یک سلبریتی را دارا بودند: پیش از مرگشان معروف شده بودند، در میان عوام و نه فقط در بین یک گروه یا قشر خاص به شهرت رسیده بودند و در نهایت اینکه نام و حتی سیمایشان از طریق واسطهها و رسانههایی مانند شعر، ادبیات و سکهها در میان مردم دست به دست شده بود.
به باور عدهای دیگر از تاریخنگاران اما تنها در اواخر قرن هفدهم و ابتدای قرن هجدهم است که پدیده سلبریتی، به آن معنایی که امروز از آن مراد میکنیم، بوجود آمده است. از نظر آنها افرادی مانند ولتر، ژاک ژان روسو، لرد بایرون، گوته و دیگران را باید پدران سلبریتیهای امروزی به شمار آورد. ولتر اولین نویسنده و روشنفکر تاریخ است که همه مردم، حتی مردم عوامی که یک صفحه از آثارش را نخوانده بودند، او را به خوبی میشناختند. دلیل اصلی پیدایش سلبریتیها در این دوران پیشرفت صنعت چاپ و همچنین رواج یافتن رسانههای جدید تصویری از جمله تمبر، گراور و حتی تندیسهای کوچک قابل حمل بود. بجز این موارد، روزنامهها نیز نقشی بسیار حیاتی در شناساندن بعضی از افراد به مردم داشتند و بدون وجود آنها حتی تصور اینکه نویسندگانی همچون روسو و ولتر در مقیاسی گسترده به شهرت برسند ناممکن بود. مردم در آن زمان، به مانند امروز، اخبار سلبریتیهای محبوب خود را دنبال میکردند، برای آنها نامههای عاشقانه مینوشتند و گاهی نیز خودشان را به محل رفت و آمد سلبریتیها میرساندند تا با آنها از نزدیک دیدار کنند.
قرن بیستم اما نقطه عطفی در تاریخ سلبریتیها بود. رسانههای تازهای مانند رادیو، سینما، تلویزیون و در نهایت اینترنت معنایی جدید به مفهوم سلبریتی دادند و کارکرد و تاثیر آن را به طرزی اساسی دگرگون ساختند. تقریبا تمام کسانی که بر روی سلبریتیها تحقیق میکنند در این نقطه اشتراک دارند که یکی از عوامل بوجود آمدن یک سلبریتی، بازتاب یافتن زندگی شخصی او در رسانههای جمعی است. روابط عاطفی، محل زندگی، میزان ثروت، عقاید سیاسی و اجتماعی و حتی طرز لباس پوشیدن و سلیقه غذایی یک سلبریتی باید برای مردم جذاب باشد. حتی سلبریتیهایی که سعی میکنند زندگی شخصی خود را مخفی کنند هم به نوعی در دام همین منطق فرهنگی میافتند؛ به این معنا که رازآمیزی آنها در زندگیشان خود تبدیل به موضوعی جذاب برای رسانهها و افکار عمومی میشود. روسو در ابتدای فعالیت روشنفکری خود به شدت شیفتهی شهرت و نام بود اما هنگامی که به شهرت رسید به یکباره از وضعیتی که در آن قرار گرفته بود خسته شد و تصمیم گرفت در انزوا زندگی کند. اما همین انزوا او را بیش از پیش به شهرت رساند و نامش را بیشتر از گذشته بر سر زبانها انداخت.
شهرت بعضی سلبریتیها مثبت است و شهرت بعضی دیگر منفی. اگر یک سلبریتی به واسطه فعالیتی مفید، خیر، معقول یا نبوغی هنری به آوازه برسد شهرتش را میتوان مثبت نامید. مثلاَ یک موزیسین یا روزنامهنگار مشهور که در شبکههای اجتماعی فعالیت دارد و نتیجه کارها یا آثارش را با مردم به اشتراک میگذارد واجد شهرتی مثبت است. از طرف دیگر وقتی یک شخص به واسطه ارتکاب اعمالی زشت، مخرب و نامعقول تبدیل به یک سلبریتی شود او را میتوان یک سلبریتی با شهرتی منفی دانست. قاتلان زنجیرهای یکی از شاخصترین نمونهها از این دسته هستند. جالب اینکه رسانههایی مانند رادیو و تلویزیون در پیدایش پدیدهای به نام قاتل زنجیرهای در دوران مدرن نقشی اساسی داشتهاند و به زعم بسیاری از محققان بدون وجود این رسانهها امکان شکلگیری چنین مجرمانی ناممکن بود. در شبکههای اجتماعی و محیطهای مجازی هم سلبریتیهایی با شهرت منفی وجود دارند. افرادی که تنها به لطف خطاها، شرارتها و آسیبهایی که به دیگران میرسانند به شهرت رسیدهاند.
بجز سلبریتیهایی با شهرت مثبت یا سلبریتیهایی با شهرت منفی میتوان از دستهای دیگر از سلبریتیها در دوران اخیر نام برد: سلبریتیهایی با شهرت خنثی. کسانی که معلوم نیست به چه دلیلی به شهرت رسیدهاند و به چه علت بسیاری از مردم آنها را میشناسند. هیچ کس، حتی خودشان، دقیق نمیداند این افراد چه ویژگیها یا استعدادی دارند و به لطف کدام فعالیت یا اثر منحصربفردشان اینگونه در جامعه نامدار و پرآوازه شدهاند. لطیفهای درباب این دسته از افراد وجود دارد که به خوبی میتواند ماهیت آنها را توضیح دهد. روزی یک نفر از دوستش میپرسد فلانی به چه دلیل معروف است؟ دوستش در پاسخ میگوید: «او معروف است فقط به خاطر اینکه معروف است». این گزارهی همانگویانه و طنزآمیز نشان میدهد که بسیاری از سلبریتیهای دنیای مجازی فقط به این دلیل معروف هستند که معروف هستند. نیازی به نام بردن نیست، اگر همین الان یک سر به اینستاگرامتان بزنید حتما با عده زیادی از این سلبریتیها مواجه خواهید شد.