بهتر است این را هم بدانیم که چشمانداز روز جهانی دوقطبی، افزایش آگاهی مردم دربارهٔ این اختلال و از بین بردن انگ اجتماعی از این اختلال روانی است. هر ساله در این روز همایشها و گردهماییهایی پیرامون اختلال دوقطبی در سراسر جهان برگزار میشود. این گردهماییها زمینه را برای افزایش آگاهی مردم و نیز آگاهی از تازهترین یافتههای پژوهشی پیرامون دوقطبی فراهم میکند.
اختلال دوقطبی چیست؟
این اختلال به زبان ساده اینگونه تعریف میشود: اختلال دوقطبی، گونهای از اختلال خلقی روانشناختی است که فرد در دورههایی پیدرپی، بسیار خوب و خوشحال و در دورهای دیگر بسیار ناراحت و افسرده است. این دورههای شادی و افسردگی که پشت سر هم میآیند برای دوستان و اطرافیان فرد، غیرعادی است. اختلال دوقطبی در گذشته بیماری افسردگی مانیک یا مانیک دیپرشن نامیده میشد. درواقع افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوسانات خلقی شدیدی را مابین افسردگی و غمگینی تا شادی و سرخوشی تجربه میکنند. این چرخه نوسانات خلقی دارای الگوی نامنظمی است و با تجربه تغییر خلق که توسط افراد عادی تجربه میشود متفاوت است. علائم اختلال دوقطبی اثرات منفی زیادی بر زندگی فرد به جا میگذارد. این علائم باعث آسیب دیدن روابط فرد، کارکرد شغلی و تحصیلی او میشود.
علائم و نشانههای اختلال دوقطبی چیست؟
همه افراد تغییرات خلقی را در زندگی روزانه خود تجربه میکنند و شاید این نوسان خلقی در خیلی از اوقات طبیعی باشد. ولی در اختلال دوقطبی این تغییرات بسیار شدید و واضح است. در اغلب موارد، بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در دورههای افسردگی که احساس بدی دارند به دنبال کمک میگردند ولی زمانی که خلق آنها بالا میرود احساس بسیار خوبی دارند و آنقدر انرژی زیادی دارند که ممکن است برای تخلیه آن انرژی دست به کارهای خطرناکی بزنند.
نشانهها و علائم شیدایی در اختلال دوقطبی
سرخوشی
اعتماد به نفس کاذب
گفتار سریع
رفتار پرخاشگرانه
تحریک پذیری
افزایش فعالیت بدنی
رفتارهای پرخطر
هزینههای مالی غیر معقول
افزایش تمایل جهت انجام یا رسیدن به اهداف
نیاز به خواب اندک
پریشانی زود هنگام
استفاده بیش از حد و خطرناک مواد مخدر یا الکل
غیبت مکرر و عملکرد ضعیف در مدرسه یا محل کار
توهم
نشانهها و علائم افسردگی در اختلال دوقطبی
غمگینی
ناامیدی
افکار یا رفتار خودکشی
اضطراب
احساس گناه
مشکلات در خوابیدن
کم اشتهایی یا اشتهای زیاد
خستگی
علاقه اندک به انجام فعالیتهای لذت بخش
مشکلات در تمرکز
کج خلقی
درد مزمن بدون علت
غیبت مکرر و عملکرد ضعیف در مدرسه یا محل کار
افراد مشهور مبتلا به بیماری دو قطبی
بتهوون
به گفته بسیاری بتهوون از مشکلات روحی بسیار رنج میبرده و حتی در مواردی اختلال دو قطبی از وی گزارش شده است. در کتاب «تشخیص نابغه: زندگی و مرگ بتهوون» نویسنده فرانسوی مارتین مای اشاره میکند که تغییرات ناگهانی خلق و خوی بتهوون و رفتن از حال پر از انرژی و گرم به افسردگی و خودکشی، تنها نشان دهنده اختلالات دوقطبی در این هنرمند است. همچنین او در بین دوستانش به شیدایی معروف بود و هنگامی که خلق او در حالت مانیک بود میتوانسته بسیاری از کارهایش را با هم انجام دهد.
ویرجینیا وولف
نامهها و نوشتههای روزانه تاریک وولف، نشان از این داشته که او از بیماری روحی رنج میبرد. طبق مقاله یک روانشناس به اسم کاترین دالسیمر که با عنوان «تغییرات حسی شدید از افسردگی تا هیجانات دیوانه وار و اپیزودهای روان پریشی» نوشته شده، امروزه بیماری خانم وولف را همان بیماری دوقطبی میدانند.
امیلی دیکنسون
کارهای این نویسنده و شاعر نیز اغلب تیره و غمناکاند. در سال 2001 طی تحقیقی در ژورنال روانپزشکی آمریکایی که چرخههای خلاقیت و بهره وری دیکنسون را آزمایش میکرد، عنوان شد که بیماری این شاعر هم ممکن است بیماری دوقطبی باشد. دکتر دیکنسون بیماری او را «ضعف اعصاب» تشخیص داد، که به عقیده نویسنده تحقیقات یعنی روان شناس جان. اف مکدرموت این نوع ضعف اعصاب در گونه «عصبانیت و افسردگی شخصیتی» قرار میگیرد. در زمان دیکنسون هنوز روانشناسان بیماری دوقطبی را مثل الان نمیشناختند، اما با بررسی مضمون شعرهایش، میتوان متوجه شد که محتوای آنها با علائم بیماری دوقطبی مطابقت دارند.
ونسان ون گوگ
طبق مقالهای که در مجلهٔ امریکایی روانپزشکی منتشر شد، «ون گوگ از ابتدای زندگیاش دچار دو رویداد مجزایی از افسردگی واکنشی شد، و به وضوح جنبههایی از اختلال دوقطبی در تاریخچهٔ زندگیاش وجود دارد. پس از هر دوی این رویدادهایی که به افسردگی منجر شدند، دورههای پایداری از انرژی فزاینده و شور و هیجان پدید آمدند، نخستین دوره به عنوان یک مبلغ مسیحی و دومین دوره به عنوان یک هنرمند.»
درمان بیماری دو قطبی
بیشترین تاکید درمانی در بیماری دو قطبی بر دارو درمانی است. تغییرات شیمیایی که در مغز این بیماران در زمان عود بیماری رخ میدهد، با مصرف دارو منظم شده و مواد شیمیایی مغز تعادل خود را بهدست میآورند و علایم بیماری از بین میروند و بیماری تحت کنترل در میآید. هدف از درمان در هریک از فازهای افسردگی یا مانیا در اختلال دوقطبی این است که بیمار مجدداً به حالت سلامت روانی خود بازگردد.