البته ماجرا فقط به همین جا ختم نمیشود و خانهنشینی و تعطیلی اصناف و اوضاع نابسامان اقتصادی نیز معیشت مردم را به خطر انداخته و حالا بعد از 15 ماه که از شیوع این ویروس عجیب و ناشناخته در کشور میگذرد، دیگر تاب و تحملی برای کسی باقی نمانده است؛ به همین دلیل انتظار میرفت که حداقل در ماه مبارک رمضان امسال و بعد از تحمل این شرایط سخت و طاقتفرسا تلویزیون با دست پر و با برنامهها و سریالهای شاد و طنز به استقبال ماه مبارک برود؛ این درحالی است که مروری بر سریالها و ویژه برنامههای تلویزیونی دقیقا خلاف این موضوع را نشان میدهد و حاکی از این است که برنامهسازان، اصلا درکی از شرایط موجود و نیاز جامعه به شادی و نشاط در وضعیت کنونی، ندارند.
شبکه یک و احضار ارواح!
«احضار»، سریالی است که شبکه اول، ساعت 22و15دقیقه شب اقدام به پخش آن میکند؛ سریالی که در ابتدای آن نوشته میشود: تماشای آن، برای افراد زیر 14 سال توصیه نمیشود. این سریال که در ژانر ترسناک ساخته شده با موضوع اجنه، ارواح و روابط بین این موجودات است. در این سریال بازیگرانی که اغلب ناشناخته هستند، سعی میکنند با بازیهای کاملا تصنعی و حوصلهسربر روایتی را پیش ببرند که معلوم نیست شخصیت اصلی ماجرای آن چه کسی است و محور فیلم حول چه کسی میچرخد. این فیلم که میتوان آن را فیلمی ایدئولوژیک دانست، بهطور مستقیم و بدون ذرهای خلاقیت، سعی میکند ایدئولوژی غالب خود را به مخاطب تحمیل کند. صرف نظر از ضعفهای ساختاری و فنی این سریال، انتخاب محتوا و مضمون آن برای ماه مبارک رمضان آنهم در شرایط کرونایی که مردم نیاز به شادی و نشاط و سرگرمی دارند، به هیچ وجه نمیتواند درست باشد و اتفاقا باعث دلهره و نگرانی آنها نیز میشود.
شبکه دو؛ بچه مهندس 4
اما انتخاب این روزهای شبکه دو، سریال بچه مهندس 4 است؛ سریالی کشدار و کسلکننده که شاید اگر ادامه نمییافت، سریهای گذشته آن را در زمره یکی از سریالهای موفق تلویزیون میتوانستیم نام ببریم. در خلاصه داستان آن آمده، این سریال درامی اجتماعی است که داستان آن از دهه 60 آغاز میشود و تا سالهای آتی در دهه 90 ادامه پیدا میکند.
قصه «بچه مهندس» متأثر از فضای جامعه امروز است و بسیاری از اتفاقهای تلخ و شیرین این سالها در آن گنجانده شده است. داستان سریال «بچه مهندس» در سه فاز کودکی، نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی (جواد جوادی) مطرح میشود که در سیر خط اصلی داستان اتفاقهای مختلفی رخ میدهد و…. اما بچه مهندس 4، جذابیت خود را از دست داده و ریتم سریال هم بسیار آهسته و ملالآور است. جواد جوادی که تا پیش از این روزبه حصاری ایفاگر نقش آن بود و اکنون محمدرضا رهبری جایگزین آن شده و بازیگر اصلی این سریال است، بازی تصنعی دارد که به دل مخاطب نمینشیند و درواقع این سریال هم همچون سریال شبکه یک نهتنها مجموعه سرگرمکننده و جذابی نیست، بلکه چیزی برای مخاطب به همراه ندارد و نمیتواند اوقات فراغت او را پر کند و خستگی روزهای بلند و کشدار بهار را از تن او در کند.
و اما یاور…
شبکه سه که در سالهای گذشته جزء پربینندهترین شبکههای تلویزیونی صداوسیما بود، امسال در ماه مبارک رمضان اقدام به پخش سریال تلویزیونی یاور کرده است؛ سریالی که از همان ابتدا، بازتولید کلیشههای جنسیتی در آن، در فضای مجازی با سیل اعتراضها و انتقادها مواجه شد. خیلیها این سریال را مشابه سریال ستایش میدانند؛ کمااینکه معتقدند نقش داریوش ارجمند در این سریال بیشباهت به نقش حشمت فردوس در سریال ستایش نیست؛ یعنی پدری فداکار و پسری ناخلف، داستانی نخنما و تکراری که در بسیاری از سریالهای ایرانی حکایت و بازنمایی شده است.
همان همیشگیها!
خلاصه اینکه امسال ماه مبارک رمضان تلویزیون نتوانست آنطور که باید و شاید به استقبال مردم بیاید و در شرایط کنونی باعث سرگرمی آنها شود. شاید به جرئت بتوان گفت که تکرار چندینوچندباره دو سریال متهم گریخت و ترش و شیرین، برای صدا و سیما نسبت به سریالهای آبکی و بدون مضمون باز هم برگ برندهای است که این روزها مخاطبان را به پای جعبه جادویی مینشاند!