بورس در سال جاری همچنان میتازد و قلههای جدیدی فتح میکند. با توجه به اینکه شاخص کل در پایان 1398 در محدوده 512 هزار واحد بود، با رکوردی که در معاملات هفته اخیر بر جای گذاشته، بازدهی آن از مرز 100 درصد نیز گذشته است. کفه مؤلفههای تأثیرگذار بر بورس به نفع متغیرهای مثبت، سنگینی میکند. انتظار مردم برای پایان یافتن حاشیههای سهام عدالت، فرارسیدن موعد قرعهکشی دو خودروساز بزرگ کشور، افزایش قیمت دلار در بازار آزاد و سامانه نیما، افزایش قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی، فروش خوب شرکتها در بورس کالا پس از ابطالهای چندینباره، تداوم ورود نقدینگی جدید به بازار سرمایه و … از دلایل رشد بازار سرمایه در روزهای اخیر هستند؛ بااینحال همچنان پروژه «بورسهراسی» بر اساس معیارهای مختلف ادامه دارد. یکی از مسائلی که بر سر آن بحث زیادی وجود دارد، نسبت بالای P/E برای نمادهای مختلف است، نسبتی که در کل بازار از حدود پنج تا هفت واحد به بالای 15 واحد رسیده است.
بازگشت سرمایه؛ مسئله این است
نسبت قیمت به درآمد یکی از مرسومترین نسبتهای بازار است که با توجه به آن میتوان دریافت برای رسیدن به اصل سرمایه، چند سال باید صبر کرد. اگر این نسبت برای سهمی پنج واحد باشد، درواقع سهامدار بعد از گذشت پنج سال میتواند به اصل سرمایه خود برسد. از سوی دیگر، با محاسبه سودآوری یک شرکت و داشتن نسبت P/E متوسطِ یک صنعت، میتوان سهام مختلف را ارزشگذاری کرد. تا یکی دو سال پیش، متوسط پیبر ای بازار حدود پنج تا شش واحد بود؛ اما این روزها این نسبت به نزدیک 15 واحد رسیده است. همین شاخص دستاویز افرادی است که بر طبل حبابیبودن بورس میکوبند؛ برای مثال، P/E نماد «فولاد» به 17 واحد رسیده است. همین نسبت برای نماد «وتجارت» از 61 واحد هم گذشته است. درنتیجه کسی که سهام بانک تجارت را دارد، بهطور منطقی باید 61 سال صبر کند تا اصل سرمایه او بازگردد. در این مسیر چند مؤلفه تأثیرگذار دیگر هم وجود دارد. اولین مؤلفه، پتانسیل رشد قیمت سهام است؛ برای مثال، قیمت هر سهم بانک تجارت در ابتدای سال جاری در محدوده 70 تومان بود و اکنون به مرز 200 تومان رسیده است؛ درنتیجه سرمایه کسانی که در این سهم سرمایهگذاری کردهاند در سال جاری تقریبا سه برابر شده است. مؤلفه تأثیرگذار دیگر، پتانسیل شرکتها برای تعدیل سود است؛ برای مثال، هفته گذشته، پالایشیها با توجه به تغییر نرخ تسعیر ارز، سودهای خود را تعدیل کرده و حتی تا 100 درصدی هم افزایش دادند. در این شرایط یکی از دو مؤلفه قیمت و سود تغییر کرده و درنتیجه با افزایش سودآوری یک شرکت، نسبت P/E کاهش خواهد یافت. فارغ از این مؤلفهها و دیگر مؤلفههای تأثیرگذار، بازارهای دیگر را که سود سالانه دارند بررسی میکنیم. وضعیت سپردهگذاری در بانک مشخص است. نرخ بازدهی سالانه بانکها اکنون به 15 درصد رسیده است. با توجه به این موضوع، P/E سپردهگذاری در بانک به مرز 6.6 واحد رسیده است؛ اما بانکها پتانسیل رشد از محل افزایش قیمت ندارند. نرخ اوراق خزانه اسلامی نیز به 15 درصد نزدیک شده است؛ درنتیجه نرخ بهره بدون ریسک در ایران را باید در محدوده 15 درصد تعریف کنیم. بازار ارز، خودرو و دیگر بازارهای موازی، پرداخت سالانه یا ماهانه ندارند؛ اما بازار مسکن همچنان میتواند بهعنوان متر و معیاری برای محاسبه حباب قلمداد شود. یک واحد آپارتمان 80 تا 100 متری در محلههای خوب اصفهان حدود یکمیلیارد و 300 تا یک میلیارد و 500 میلیون تومان قیمت دارد. همین واحد آپارتمان بدون رهن، ماهانه حدود دو میلیون و 500 هزار تومان اجاره داده میشود؛ درنتیجه اگر کسی به قصد سرمایهگذاری این واحد را خریداری کند، با توجه به درآمد 30 میلیون تومانی در سال، باید 43 سال صبر کند تا اصل سرمایه او بازگردد. وضعیت بازار املاک تجاری از این هم بدتر است. مغازهای 130 مترمربعی در خیابان چهارباغ (با تبدیل میزان رهن به اجاره)، ماهانه 40 میلیون تومان هزینه اجاره دارد؛ اما قیمت خرید این ملک 26 میلیارد تومان است. با توجه به اینکه مالک در سال میتواند درآمد 480 میلیون تومانی از این مغازه داشته باشد، 54 سال باید صبر کند تا اصل سرمایه او بازگردانده شود. در اینجا قابلیت افزایش قیمت ملک وجود دارد؛ اما بهطور پیشفرض این قابلیت در بازار سرمایه و بازار مسکن برای مقایسه بهتر، محاسبه نشد. با توجه به این مسائل، نسبت P/E در بازار مسکن و بازار سرمایه اکنون به مرز 50 واحد رسیده است. این در شرایطی است که کسی از حباب در بازار مسکن سخن نمیگوید و در مقابل، به اعتقاد بیشتر فعالان بازار مسکن، این بازار در رکودی سخت به سر میبرد.