حصه یا هسته؟

روستای حصه چنانچه اکثر اهالی اصفهان اطلاع دارند در شمال شرقی شهرستان اصفهان واقع شده است و جزو توابع دهستان قهاب شمالی به شمار میآید. بنابر نظر مرحوم مهریار لفظ صحیح برای این روستا «هسته»  است و عربی‌دوستان آن را به «حصه» تبدیل کرده‌اند و قبول این نظر دور از ذهن نیست، چرا که این اتفاق برای خود اصفهان هم افتاده است؛ چنانکه در اصل اسپهان است. هسته به معنای اصل و اساس و ریشه است و شاید در نامگذاری این محل به هسته، خواسته‌اند اصل و بنیاد آن را به یاد آورند. در غرب اصفهان هم «بِنصفهان» یا «بِنصفون» را داریم که همان «ورنوسفادران» سده است و از بُن (به معنای ریشه) و اصفهان تشکیل شده است. معلوم میشود در ایجاد این محل اصفهان و بنیاد آن با هم ارتباط و جهتی داشته و «وِنصفون» همان «بِنصفون» یعنی بر بنیاد اصفهان است. مشابه همین مطلب را میتوان برای هسته که از قضا در شرق اصفهان واقع است، متصور شد. در لغت نامه دهخدا از دهی به نام «هستان» واقع در منطقه جی اصفهان ذکر کرده که به احتمال زیاد همین هسته است.

تاریخ انتشار: 13:11 - دوشنبه 1399/06/31
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
no image

امامزاده هسته

در حاشیه هسته بقعهای است که به بقعه امامزاده اسماعیل معروف است. اما ظاهراً شجرهنامه ندارد و ثبت ملی هم نشده است و در کتاب تاریخ اصفهان مرحوم جلال الدین همایی مجلد امامزادگان با اینکه به این امامزاده اشاره میکند ولی نامی برای آن ذکر نمیکند. طبق ادعای مدیرکل اوقاف اصفهان و همچنین مرحوم همائی، شش دانگ منطقه هسته موقوفه این امامزاده است و این وقف نامه در سال 1213 به ثبت رسیده است. لذا اداره اوقاف اصفهان رابطه خود با ساکنان هسته را رابطة صاحبخانه و مستأجر میداند. به همین دلیل منازل هسته دارای سند ملکی نیستند. مرحوم آیت الله حاج میرزا علی هستهای که قبل از انقلاب در امور هسته مداخله داشت معتقد بود که بقعهای که در هسته وجود دارد امامزاده نیست و متعلق به یکی از مشایخ عرفاست. در حال حاضر این بقعه آنچنان معمور نیست و حسینیهای که در حصه وجود دارد بسیار پررونقتر و محل رفت و آمد واعظان و مداحان سرشناس است.

هسته زادگاه فقیه و سخنور شهیر اصفهان

مرحوم حاج میرزا علی هستهای سرشناسترین واعظ اهل منبر اصفهان در دوران حکومت پهلوی بود. تحصیلات ایشان به ترتیب در اصفهان و تهران و نجف بود و در این سه شهر از جمله شاگردان سید محمدباقر درچهای، شیخ فضل الله نوری و سید محمد کاظم یزدی بود. در آستانه به دار آویختن شیخ فضل الله نوری میرزا علی هستهای که از جمله شاگردان خاص او بود ابتدا به اصفهان و سپس به نجف متواری میشود و تحصیلات را در نجف ادامه میدهد. در سال 1300 بعد از پایان تحصیلات به اصفهان برگشت و بنابر درخواست عالمان اصفهان در این شهر به منبر و وعظ پرداخت. اکثر معمرین اصفهان از منبرهای ایشان استفاده کردهاند و از ایشان به خوبی یاد میکنند. به دلیل شیرینی گفتار ایشان، حتی در مجالسی که در تهران برگزار میشد هم از ایشان دعوت می‌کنند و در مجالس باشکوه مدرسة سپهسالار و مسجد شاه تهران (امام خمینی فعلی) به منبر میرفت. ایشان علاوه بر شیرینی گفتار به حاضرجوابی نیز معروف بود. در سال 1347 شمسی وفات کرد و بعد از تشییع باشکوه در اصفهان، پیکر به قم منتقل شد و بعد از اقامه نماز میت توسط آیت الله گلپایگانی در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.

حکایتی از حاضرجوابی مرحوم هستهای

در قدیم اینطور معروف بود که روحانیانی که بقدر کافی درس نخواندهاند و باسواد نیستند، منبری میشوند. البته این مطلب قطعاً در مورد مرحوم آیت الله هستهای صادق نبود؛ زیرا که ایشان از مجتهدین بودند. روزی یک طلبه به قصد استهزاء از ایشان سوال میکند که حضرت آقا شما چقدر درس خواندهاید؟ ایشان از آن طلبه میپرسند تو چندسال درس خواندهای؟ می‌گوید 10 سال، آقا میگویند 10 سال دیگر هم که درس خواندی آنوقت قادر خواهی بود کتابهایی را که من خواندهام بشماری!

 

  • اصفهان زیبا
    پایگاه خبری اصفهان زیبا

    محمد حسین اخوان صراف

برچسب‌های خبر