به گزارش اصفهان زیبا؛ هرچقدر هم که با مفهوم توسعه مخالفت داشته باشیم یا پارادایم توسعه را ناکارآمد بدانیم، بازهم نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم که در حال حاضر جایگزینی برای آن در روند برنامهریزیهای ملی و منطقهای نداریم.
فعلا در جهان توسعه زندگی میکنیم و لاجرم باید از عقل معاش خود استفاده کنیم تا بتوانیم در سطح سیاسی و اجتماعی، بهترین بهرهوری را محقق کنیم؛ بهگونهای که کمترین ضرر شامل حال ما شود. از این منظر باید ببینیم در دنیایی که مؤلفههای توسعه برای ما آن را چهارچوببندی و کالیبره کرده است، کجا قرار داریم و فعلا باید چه کنیم.
بر این اساس به سراغ یکی از مواردی میروم که میتواند برخی از پیامدهای ناگوار توسعه را برای ما التیام بخشد و از طرف دیگر، ضررهای بهمراتب کمتری هم دارد. گردشگری و توسعه این صنعت (اگر به آن به شکل اقتصادی نگاه کنیم) از مواردی است که بسیاری از کشورهایی که از داشتن مواد خام نفتی و گازی بیبهره هستند یا کشورهای صنعتی که به سمت اقتصاد سبز حرکت میکنند، آن را جزو برنامهها و افقهای بلندمدت خود در نظر میگیرند.
شهر اصفهان هم از این قاعده مستثنا نیست. اصفهان جزو شهرهای تاریخی مهم ایران به شمار میرود و در سه دوره تاریخی صفویه، سلجوقیه و آلبویه بهعنوان پایتخت قرار داشت و همین امر موجب شد این شهر ازنظر میراث فرهنگی غنای زیادی داشته باشد. در هر دوره تاریخی نیز بنایی تاریخی به این شهر اضافه شد؛ بهخصوص در دوره صفویان که بسیاری از بناها و گذرهای اصلی تاریخی مثل چهارباغ، میدان امام (نقشجهان)، عالیقاپو، چهلستون، آمادگاه و بسیاری از محلهها مثل عباسآباد و هفتدست و هزارجریب در اصفهان ایجاد شد.
این موارد بسیاری از برنامهریزان محلی اصفهان را به این سمت برد که محوریت گردشگری در شهر اصفهان را برجسته و پررنگ کنند؛ اما توسعه صنعتی بدون چهارچوب، آشفته و افسارگسیخته موجب شده است رویکرد گردشگری در اصفهان رو به محاق برود و این شهر نتواند از مزایای توسعه گردشگرانه و اقتصاد گردشگری بهره کافی ببرد؛ بااینحال بنا به گفته نعمتالله اکبری، رئیس سابق سازمان مدیریت و برنامهریزی استان اصفهان، در ابتدای دهه 80 دو محور مهم توسعه برای اصفهان در نظر گرفته شد که یکی از آنها گردشگری بود.
بر این اساس، مجموعه مدیریت شهری و استانی برای رساندن صنعت گردشگری به وضعیت مطلوب، وظایفی دارند که مجموعه آن تصویر واحدی از حرکت به سمت توسعه گردشگرمحور را تشکیل میدهد؛ به همین دلیل در این نوشته دو پژوهشی را معرفی میکنیم که الزامهای توسعه گردشگری را تشریح میکنند.
در این رابطه، پاکزاد آزادخانی در مقالهای با عنوان «نقش راهبردی توسعه شهری (CDS) در توسعه گردشگری شهر اصفهان» بیان میکند: «مؤلفههای راهبردی توسعه شهر اصفهان بر توسعه گردشگری نقش مثبتی دارد.» او در مقاله خود با استفاده از یک مدل مفهومی رابطه بین توسعه گردشگری و توسعه شهری را مدلسازی کرده و تشریح میکند که مؤلفههای توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی و توسعه محیطی بر توسعه گردشگری و مؤلفههای قابلیت زندگی، رقابتپذیری، بانکپذیری و حاکمیت خوب شهری بر راهبرد توسعه شهری اثرگذاری مستقیم دارند.
نویسنده در پی آن است که ببیند کدام یک از مؤلفههای اثرگذار بر توسعه شهری، بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری دارد. آزادخانی در پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که قابلیت زندگی، رقابتپذیری و بانکپذیری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری دارند. در این معنا شهری قابلیت زندگی خوب دارد که فرصتهای یکسانی برای مشارکت و بهرهمندی از زندگی سیاسی و اقتصادی در آن وجود داشته و فرصتهای یکسان و توزیع منابع و امکانات در آن بهگونهای باشد که همه اقشار ،حتی محرومترینها نیز بتوانند بهراحتی از امکانات عمومی استفاده کنند.
نویسنده معتقد است؛ موقعیت بازارهای اصفهان در بازارهای بینالمللی، قدرت حمایت اقتصاد اصفهان از سرمایهگذاران داخلی و خارجی و توانایی اقتصادی در پایداری رشد بر بهبود قابلیت زندگی در شهر اصفهان اثرگذار است و متعاقبا موجب توسعه گردشگری میشود؛ همچنین شهرهای رقابتی، شهرهایی هستند که در آنها رشد اشتغال، درآمد و سرمایهگذاری و شرایط لازم برای افزایش بهرهوری افراد و مؤسسات وجود دارد.
مؤلفه بانکپذیربودن به این معناست که شهر ازنظر مالی دارای سیستمی قوی برای مدیریت منابع و مخارج خود است. اگر بخواهیم بهصورت کلیتر موضوع را بیان کنیم، شهری بانکپذیرتر است که بهتر میتواند منابع یا درآمد کسب کند و آن را صرف پروژههایی میکند که هزینههای زندگی را کاهش و بهرهوری آن را افزایش دهد.
در مقاله دیگری با عنوان «نقش مدیریت شهری در توسعه گردشگری شهری؛ نمونه موردی شهر خلاق اصفهان» که زهرا نیلیپور آن را نوشته است، شاخصهای شهر خلاق تشریح میشود. او میگوید: «شاخصهایی همچون تنوع در شهر، مطبوعیتهای ویژه مثل سرانههای ورزشی و سرانه مکانهای تفریحی و سرگرمی، سرزندگی فرهنگی مثل سرانه مکانی نمایش صحنههای زنده و مسائل زیباشناختی در معماری و پارکها ازجمله ویژگیهای مکانی شهر خلاق است که شهرداری ملزم به ایجاد این مکانها و فضاسازی برای آنهاست؛ ازطرفی، وجود المانها و نمادهای متنوع در شهر و ارتقا و تکثیر مکانهای عمومی نیز از دیگر مواردی است که شهرداری باید به آن اهتمام ورزد.» نیلیپور با مدلسازی پارامترهای اثرگذار بر توسعه گردشگری بیان میکند: «سرزندگی فضای شهری، تکنولوژی ارتباطی، تنوع شهری، کارایی و اثربخشی و نهایتا اجتماع منجر به توسعه گردشگری در شهر اصفهان خواهد شد.»
او سرزندگی فضای شهر را در مواردی از قبیل ایجاد فضای کافی جهت عبور عابران، بهسازی فضای خیابان، برگزاری مراسم و جشنهای خیابانی، دسترسپذیرکردن مراکز فرهنگی و هنری و تغییرات در نورپردازی شهری میبیند؛ همچنین به نظر او، تنوع شهری در این است که فضاهای سبز، مراکز اوقاتفراغت و خرید و بناهای خاص با کارکرد فرهنگی یا مذهبی در شهر بهصورت متعدد ایجاد شود. اضافه بر این، ازنظر او، شهرداری میتواند کارایی و اثربخشی در شهر را از طریق پاکسازی و جمعآوری زبالهها و ارائه خدمات حملونقل مناسب و بهبود عملکرد سازمانهای خدماترسان افزایش دهد. در آخر نیز شهرداری برای ایجاد اجتماع مناسب در شهر باید مردم را در تهیه طرحها و تدوین چشماندازها مشارکت دهد و این را به مردم بقبولاند که پیشنهادهای آنها بر مدیریت شهری تأثیرگذار است و مدیران شهری به آن اهمیت میدهند.
آنچه در این دو مقاله آمد، بخش کمی از تحقیقهای علمی است که برای توسعه گردشگری با محوریت مدیریت شهری انجامشده است. اگر بخواهیم به این دو پژوهش نگاهی کلی بیندازیم، باید در ارتباط با مقاله اول این نکته را متذکر شویم که این پژوهش بیشازاندازه بر جنبه و علل اقتصادی توسعه گردشگری در اصفهان تأکید دارد. تعریف پارامترهای اصلی توسعه شهری بر مبنای مؤلفههای اقتصادی همچون رشد اقتصادی، بهرهوری، پایداری سیستم مالی و غیره، ممکن است ازنظر زیرساختهای سیستمی در تسهیل گردشگری اثرگذار باشد؛ اما لازمه توسعه گردشگری در اصفهان، فقط تسهیلات بانکی، مالی و ایجاد پایداری اقتصادی نیست؛ بلکه فضای محیطی و گردشگرانهای نیاز است که شهر اصفهان نسبتا فاقد آن است.
این به معنای نادیدهگرفتن بناها و گذرهای تاریخی شاخص شهر مثل میدان امام، چهارباغ، کلیسا وانک، منارجنبان، چهلستون و غیره نیست؛ اما همه آنچه هم که به آن نیاز داریم، با داشتن چند بنای شاخص حاصل نمیشود؛ بلکه بوم یک محله باید تحول پیدا کند؛ بهگونهای که فضای محیطی محله باید نشانی از هویت اصلی و قدیمی آن محل داشته باشد و بهنوعی مردم و گردشگران را با تاریخ این محله پیوند بزند.
این خود نیازمند قرارگرفتن سرفصل احیای بافت سنتی محلهها در دستورکار شهرداریها و سیاستگذاران شهری است. از طرف دیگر این را نیز باید مدنظر قرارداد که احیای بافت سنتی در دل محلهها یا مناطق واجد صبغه تاریخی، نباید موجب شود فرهنگی زائد بر فرهنگ قبلی محله تحمیل شود و عملا محله با یک فرهنگ و سیاق فرهنگی خاص دچار معضل چندفرهنگی و احیانا لشفرهنگی شود.
برخلاف مقاله اول که تکیه خود را بر مباحث مالی و زیرساختهای اقتصادی گذاشته بود، در مقاله دوم بر مؤلفههای ارتباطی، انسانی، فرهنگی، بصری و فرهنگی تأکید میکند. ازنظر نویسنده، مجموع این موارد بر توسعه گردشگری شهر اصفهان اثرگذار است.
نکتهای که در این مورد باید مدنظر قرار داد، این است: مواردی که نویسنده کنار هم قرار داده، بدون وزندادن به پارامترهای مختلف است و عملا اولویتبندی یا مفصلبندی بین مؤلفههای اثرگذار وجود ندارد و نمیتوان آن را بهعنوان راهکاری نسبتا عملی به سیاستگذار و کارگزار ارائه داد؛ به همین دلیل قرارگرفتن مجموعه مؤلفههای زیرساختی، ارتباطی و فرهنگی در کنار هم بدون در نظر گرفتن ارتباطها و نسبتهای آنها باهم، تصویر مشخص و جهتمندی را از رویکرد گردشگری شهر به ما نخواهد داد و عملا موجب میشود سیاستگذاران و مجریان محلی دچار عملکرد جزیرهای شوند و افق بلندمدت گردشگری خود را از دست دهند.
در کل، رویکرد توسعه گردشگری در اصفهان با اماواگرهای زیادی همراه است. بخش مهمی از این نیز به ازدسترفتن جریان دائمی زایندهرود و همچنین آلودگی هوا برمیگردد و البته فرونشست نیز موجب شده است بسیاری از امکانهای زیرساختی لازم با مشکل مواجه شوند؛ بااینحال، فرصت اتخاذ سیاست برای استفاده از ظرفیتهای موجود هنوز از بین نرفته است؛ اما این نیز خود نیازمند تغییر گفتمان و ذهنیت سیاستگذاران در خصوص نوع درآمدزایی در اصفهان بهغیراز درآمدزایی صنعتی است که متأسفانه هنوز هم بازکردن این گره ذهنی، برای بسیاری از متولیان امر، امری نشدنی است؛ بنابراین تا وقتی این مسئله و این اولویتبندی در سیاستگذاری کلان حل نشود، نباید در خصوص گردشگری اصفهان انتظار رویکردی حداکثری داشت؛ بلکه باید با حداقلهای محیطی و سیستمی، تلاش کنیم آنچه را داریم، حفظ کنیم.